موسسه فرهنگی هنری ایده در روز 28 بهمن 1400 نشستی با عنوان «NFT و تاثیر آن بر هنر آینده» با هدف شناخت NFT که درحال حاضر یکی از مهمترین مفاهیم در حوزه رمزارزها است، برگزار کرد.
در ابتدا زیبا مغربی، پژوهشگر هنر، در زمینه NFT گفت: ما در مواجه با NFT به جای آنکه وارد این حوزه شده باشیم، بیشتر اخبار آن را شنیدهایم و چیزی که در اخبار مشاهده میشود، یک نگاه منتقدانه است؛ این درحالی است که اخبار بستگی به عوامل فراوانی دارد تا بتواند یک جریان خبری ایجاد بکند. این موضوع در خصوص حراجیهای اخیر آثار هنری از جمله حراج کریسیز نیز روی داد. در پس مشاهده این مسائل، سوالاتی برای ما پیش میآید و این که چه سوالاتی بپرسیم تا NFT را جدا از هیجانات به وجود آمده بشناسیم، امری مهم است.
حال این سوالات چه پاسخی خواهد داشت؟ در پاسخ برخی ابهامات باید گفت آنچه که از NFT مشهود است، این است که NFT صرفا برای قشر هنرمند و منحصر به هنر نیست، گویا سرمایههای بیشماری در NFT سهیم هستند و همه میخواهیم به این سمت هجوم ببریم. لذا در ادامه باید افزود که ما در خصوص NFT با پدیده جدیدی روبرو هستیم، که ضروری است تا همه جزئیات و جنبههای آن را بررسی کنیم.
او با اشاره به تفکر نقادانه و رویکرد آن افزود: در ابتدا باید به جمعآوری دیتا پرداخت و سپس نسبت به تجزیه و تحلیل این دیتاها اقدام کرد. میزان تقاضاتی که در این دیتاها وجود دارد نیاز به یک بازسنجی و ارزیابی نهایی دارد.
اگر من میخواهم بدانم NFT چیست، اولین چیزی که باید متوجه آن باشم بحث مالکیت است؛ این که ما داریم درباره یک نوع مالکیت و دارایی صحبت میکنیم. درست است که بحث و موضوع NFT بر پایه هنر و آثار هنری است اما بستر عرضه آن بر پایه خرید و فروش است. از اینرو عنوان میشود که بحث NFT نیازمند شفاف سازی است، چرا که بحث خرید و فروش آثار هنری در آن مطرح است.
برای همین عنوان میکنیم که در این بستر یعنی NFT، هنر و مالکیت هنری دارای قابلیت خرید و فروش است و این بستر فراهم شده تا کالایی در آن مبادله بشود و وجه مادیت از او زدوده شده است. این مهم مساوی با آرت یا دیجیتال آرت نیست، بلکه نوعی دارایی و تملک منحصر به فرد است.
آرش سلطانعلی در جهت تایید و تکمیل حرف او افزود: NFT مخفف None Fungible Token به معنای توکن غیر قابل معاوضه است، این غیر قابل معاوضه بودن به این معنا نیست که غیرقابل فروش است. درواقع NFT مختص به هنر نیست و مختص به بازار سرمایه است که مربوط به هر کالایی میتواند باشد از جمله هنر به معنای یک کالای سرمایهای.
زیبا مغربی: مثل هر بازار سرمایه دیگری، کسی که میخواهد وارد این بازار شود باید یکسری عوامل را درنظر بگیرد؛ این صنعت چگونه به وجود آمده؟ گردانندگان آن چه کسانی هستند؟ خرید و فروش در آن به چه شکل است؟ چه کسانی درحال مشارکت هستند؟ این ادعا که میتواند به شکل آزادانه پلههای ترقی را برای هنرمند ایجاد بکند چقدر درست است و آیا آزادیهایی را برای هنرمند به همراه دارد یا خیر؟ آیا میتواند واسطهگری را در خرید و فروش آثار هنری از بین ببرد؟ و آیا میتواند بدون هرگونه تبعیض عمل بکند یا خیر؟
موارد قابل طرح در NFT صرفا مربوط به این مباحث نیست؛ قانون کپی رایت بحث دیگر مطرح شده در مقوله NFT ها است. در این زمینه نیز شبهاتی وجود دارد که آیا این آثار ارائه شده میتوانند غیرقابل هک باشند؟
همچنین باید اضافه کنم که بحث NFT ها یک پدیده جدید هستند و جنبههای جدید آن شناخته شده نیست. دیروز برنامهای میدیدم که یکی از کارگردانان مطرح گفته بود که تمام دستاوردهای خودش را تبدیل به NFT کرده و به فروش گذاشته و تهیه کننده و عوامل دیگر نسبت به این موضوع شاکی شده اند. به هرحال این بحث جدید و این پدیده جدید بحثهای حقوقی خودش را دارد و هنوز ابهاماتی در خصوص مالکیت در این بستر فراهم است و این ابهامات زمانی برطرف می شود که عده زیادی در این کار مشارکت داشته باشند و تعاملات بیشتری صورت بگیرد. درواقع با حضور و مشارکت عمومی مردم جنبههای منفی آن نیز خودش را نشان میدهد.
از دیگر مباحث موجود در بحث NFT ها بحث محیط زیست است که بعضا مطرح میشود، به علاوه بحث مربوط به سرمایه گذاری نیز مطرح است که آیا این بستر برای سرمایه گذاری مطمئن است یا خیر و آیا امکان از بین رفتن سرمایه وجود دارد؟
آرش سلطانعلی: من فکر میکنم با توجه به نو بودن این فضا زمان لازم است تا NFT بتواند ساختار خودش را پیدا بکند، به خصوص از لحاظ قانونی.
دلارام عسگری: NFT باعث باز شدن یک پنجره جدید در دنیای امروز شده است و به وسیله آن چیزهایی قابل فروش شدهاند که با فکرش را هم نمیکردیم؛ به طور مثال ما تا پیش از این اصلا فکر نمیکردیم که بتوان یک توئیت را به شکل یک کالا در آورد و سپس آنرا فروخت.
اما تاثیر کریپتو آرت یا هنر رمزگذاری شده و NFT در دنیای هنر چیست؟ در ابتدا باید تعریف کریپتو آرت را بدانیم؛ کریپتو آرت درواقع واژه نوینی است که هنر را در ارتباط با فناوری جدید رمزگذاری یا همان کریپتو تعریف میکند، سیستم آن بر مبنای بلاکچین است و براساس مکانیزم رمز ارزها کار میکند. در کریپتوآرت اثر هنری وارد بلاک چین میشود و یک شناسه خاص به آن تعلق میگیرد یا در اصطلاح توکنیزه و تبدیل به NFT میشود. در واقع این NFT ها باعث یکتایی و اصالت اثر میشوند و آن کالا یا اثر هنری قابلیت خرید و فروش را پیدا میکند. در حقیقت NFT یک سند مالکیت است برای اثر کریپتو آرت.
براساس این فناوری همه اطلاعات و دادهها در یک دفتر کل دیجیتالی که به آن بلاک چین میگوییم، ثبت و ضبط میشود و در این بستر است که ما میتوانیم به این NFT ها دسترسی داشته باشیم و آنها را خرید و فروش کنیم. همچنین توکنیزه شدن آثار هنری باعث میشود که اصالت اثر هنری حفظ و کمیاب بشوند.
اما کریتو آرت در دنیای هنر چه تاثیری داشته؟ ما این مساله را میتوانیم از سه منظر بررسی کنیم:
- از منظر هنرمند
- اثر هنری
- از منظر مخاطب هنری
براساس این سه منظری که عنوان شد از منظر هنرمند اگر به این مهم نگاه کنیم با این پرسشها روبرو هستیم که اصلا شما چه کسی هستید؟ آیا شما مرد هستید یا زن ؟ سفید پوست هستید یا سیاه پوست ؟ کجای این دنیا زندگی میکنید؟ در یک شهر بزرگ یا در یک روستای دور افتاده؟ در دنیای هنر اصلا شما هنرمند محسوب میشوید ؟ شما فارغ از تمام این سوالات میتوانید در زمینه NFT و در این فضا فعالیت کنید.
از منظر اثر هنری باید گفت که در خصوص چیستی هنر همیشه مناقشات فراوانی بوده است و منتقدان هنری بحث و تبادلات نظری فراوانی درباره آن دارند ولی در بازار کریپتو شما میتوانید هر آنچه که از نظر شما هنر تلقی میشود را به عنوان یک NFT ارائه کنید و تمام جهان اثر شما را ببینند.
اما از نظر مخاطبان هنری کریپتو آرت دو نوع مخاطب دارد؛ مخاطبین اول کسانی هستند که علاقمندان هنر هستند و قبلا هم در عرصه هنر کار میکردند و خرید و فروش آثار هنری داشتهاند یا مجموعهدار بودند و حالا به دلیل اینکه هنر در این بازار عرضه شده، آنها نیز وارد این صنعت شدهاند و در این فضا فعالیت میکنند.
اما گروه دوم کسانی هستند که از علاقمندان به هنر نبودهاند بلکه به بازار دیجیتال علاقه داشتند و با ورود هنر به این دنیای دیجیتالی، آنها هم به آن علاقمند شدهاند.
به نظر میرسد که برایند این کار امکان به وجود آمدن یک جنبش هنری نوین باشد و این جنبش هنری میتواند پیشگام یک زیبایی شناسی جدید باشد. همان طور که میبینید این فضا راه را برای آزمایش کاملا باز گذاشته و اتفاقی که افتاده بحث دموکراتیک سازی ساخت هنر است.
دلارام عسگری در ادامه گفت: اما مزایا و معایب NFT چه چیزی است؟
در خصوص مزایای NFT اگر بخواهیم صحبت کنیم باید بگوییم که یکی دسترسی به بازار جهانی است؛ هنرمندان میتواننند آثار خودشان را بدون واسطه به فروش برسانند و درصد سود حاصل از فروش آثار هنری این افراد افزایش مییابد. در ادامه حمایت از حقوق هنرمندان با ثبت اصالت سادهتر شده است و امکان جعل اثر از بین رفته است. همچنین بحث حق تالیف وجود دارد و هنرمندان میتوانند در این دنیای جدید حق تالیفی را برای خودشان تعریف بکنند و براساس این حق تالیف دستمزد کار هنری خودشان را دریافت کنند. نکته بعدی حمایت از هنرمندان دیجیتال است. چرا که این دسته همیشه با کپی و جعل شدن آثارشان مشکل داشتند و نمیتوانستند کاری در این زمینه انجام بدهند. مورد بعدی تخریب ناپذیری است به خاطر سیستم بلاک چین تقریبا تخریب پذیری نزدیک به صفر است.
یک مساله دیگر آن است که در کشوری مثل ایران که در شرایط تحریم است، فروش آثار هنری از این طریق کمی راحتتر شده، چرا که ما همیشه برای فروش آثار هنری و جابجایی ارز با مشکل مواجه بودیم.
اما معایب NFT چیست؟
اولین عیب NFT به هزینه توکنیزه کردن باز میگردد که بسیار بالا است. البته اکنون کارهایی انجام شده تا بتوان هزینه ها را کاهش داد ولی واقعیت آن است که این کارها تماما هزینهبر است و شاید تمامی هنرمندان نتوانند این هزینهها را پرداخت کنند. علاوه بر این، این کار نیاز به شناخت و فناوری دارد؛ پس هنرمندان یا باید این حوزه را یاد بگیرند یا باید از متخصصان و مشاورین این حوزه کمک بگیرند. نکته بعدی بحث قوانین کپی رایت است که باید رعایت شود؛ چرا که داشتیم کسی که اصلا اثر هنری برای خودش نبوده و آن را ثبت کرده. معایب دیگر آنها بحث پولشویی، محیط زیست است و احتمال ورود پروژههای بی ارزش به این بازار است.
او در ادامه درباره اقتصاد هنر گفت: زمانی NFT وارد بازار هنر شد که که زمان پاندمی بود و اقتصاد هنر و اقتصاد خلاق خیلی به این شرایط احتیاج داشت. اما چرا بازار NFT داغ است و رونق دارد؟ NFT نخستین کالای وبلن دیجیتال است؛ در واقع کالاهای وبلن کالاهای لوکسی هستند که به عنوان نماد کیفیت بالا، ثروت و پرستیژ شناخته میشوند و با افزایش قیمت، تقاضا برای آنها افزایش پیدا میکند؛ دلیل آن این است که ملاکی برای نشان دادن برتری اجتماعی و اقتصادی افراد هستند.
نکته دیگر کمیابی است؛ این کمیابی است که باعث میشود که این NFT اینگونه عمل بکنند. واقعیت امر آن است که توسعه دهندگان NFT میتوانند هر اندازه که بخواهند توکن ایجاد بکنند، اما این کار را نمیکند؛ به این دلیل که تعداد کم آنها باعث افزایش ارزششان میشود و این مسئله اقتصا هنر را با چالش رو به رو کرده است.
او در ادامه درباره چالشهایی که اقتصاد هنر با آن رو به رو است گفت: منتقدین کریپتو آرت میگویند قیمت مشخصی برای NFT ها وجود ندارد و بازار عرضه و تقاضای محصول یا کالای هنری است که قیمت نهایی را مشخص میکند؛ چه بسا این مدل قیمت گذاری هم توجیه منطقی نداشته باشد و بیشتر قیمت فروش نشات گرفته از قضاوت ذهنی خریدار و فروشنده در لحظه تبادل اثر هنری است.
مساله دیگر بحث مشکل شناسایی است؛ چرا که در اکثر پلت فرمها کاربران صرفا با اتصال یک کیف پول به مارکت پلیسی که در آن فعالیت دارند و بهش متصل هستند میتوانند خرید را انجام بدهند. و به همین دلیل خیلی از سواستفادهها میتواند صورت بگیرد. مساله دیگر بحث روشن نبودن پیامدهای قانونی و نظارتی است، هنوز این سئوالات مطرح است که آیا NFT قانونی است یا خیر. البته به طبع رشد و پیشرفتی که NFT دارد، این قوانین نیز باید رشد و توسعه پیدا بکنند و انطباق داشته باشند؛ اما چیزی که اقتصاد هنر را با چالش روبرو میکند این است که این قوانین از یک کشور به کشور دیگر متفاوت خواهد بود.
دلارام عسگری در ادامه به پول شویی و NFT شویی اشاره میکند و میگوید: NFT شویی وقتی اتفاق میافتد که یک عده معاملات ساختگی در این بازار صورت بگیرد که در آن فروشنده و خریدار هر دو یک نفر هستند. یک نفر یک دارایی دیجیتال که برای خودش است را با یک کیف پول دیجیتال که آن هم مال خودش است را خرید و فروش میکند که معمولا با قیمتهای گزافی انجام میشود و به هرحال یک جور کلاهبرداری است. چرا که فعالین بازار وقتی میبینند که یک اثر دیجیتال یا یک دارایی دیجیتال به این شکل فروش میرود، فکر میکنند که این یک دارایی با ارزش است و به سمت خرید و فروش این قبیل آثار میروند، اگر این اتفاق از طریق پولهای کثیف بیوفتند، پولشویی هم رخ داده است.
نکته بعدی این است که با توجه به این که NFT به رشد خودش ادامه میدهد، اقتصاد هنر به سیستم عاملهای پیشرفته برای بررسی و رصد این بازار نیاز خواهد داشت و فعالین این حوزه مثل گالریها، حراجها و موزهها باید بیزینس مدلهای خودرو ارتقا داده و با این پارادیام انطباق بدهند.
بازار NFT در کنار توکنیزه کردن آثار هنری، باعث دموکراتیزه شدن اقتصاد هنر هم شده که یکی از مزایای NFT برای اقتصاد هنر است. مساله این است که تمرکز قدرت در بازار هنر جای خودش را به برابری در دسترسی و آزادی در ارائه داده است و رمز و رازی که همیشه در هنر بود جای خودش را به شفافیت داده است.
به نقل از نیویورک تایمز یک مجموعه دارانی که NFT را به تعداد زیادی خریدهاند، اکنون به بازار سنتی هم علاقمند شدند و در این حوزه هم خرید و فروش میکنند که این هم خبر خوبی برای هنرمندان بازار سنتی است.
همین طور که دیدیمNFT و هنر مبتنی بر NFT چالش هایی بری اقتصاد هنر ایجاد کرده و علاوه بر آن تحلیلهای مثبت و امیدوار کنندهای هم درمورش وجود دارد. با این حال نمیتوانیم بگوییم که چالشهای NFT حل شده؛ اما NFT در دوره شیرخوارگی خودش است و به احتمال بسیار زیاد ادامه خواهد داد، به علاوه بشر هم چارهای ندارد جز اینکه بپذیرد و خودش را انطباق بدهد و برای ورود به دنیای متاورس در آیندهای نه چندان دور آماده بکند.
در آینده نزدیک با گسترش NFT ها و دنیای متاورس شاهد ایجاد و خروج داراییهای نوآوررانه خواهیم بود که امروز حتی فکرش را هم نمیتوانیم بکنیم.
نیما ابطحی: من بحث را کمی مفهومیتر بررسی میکنم و میخواهم به این موارد بپردازم که چه سئوالاتی برای بشر امروز به وجود آمده و کدام مفاهیم تاریخ مصرفشان رو از دست دادهاند.
برگردیم به هزاران سال قبل، زمانی که بشر یکجا نشین شد و برخی ویژگیها منجر به تولد تمدنها شد. تمدن چند ویژگی عمومی دارد: خط، هنر، داد و ستد، قوانین و حکمرانی متمرکز
حال چندین هزار سال گذشته و به نظر ما دوباره بر سر یک پیچ تاریخی قرار گرفتهایم. درحال حاضر بستری به وجود آمده که ممکن است اشکالاتی که سالها وجود داشت حل شود.
اشکالی که به سیستمهای متمرکز وجود دارد عدم شفافیت آنها است؛ نه تنها شفاف نیستند بلکه قابل خرابکاری و خدشه هم هستند. شما در نظر بگیرید که در لوح گلی در هزاران سال قبل مطالبی در مورد کشاورزی حک شده است و خیلی راحت میشده این را تقلب کرد و دست درازی کرد یا موضوع اصالت که امروزه در دنیای هنر شاید یکی از مهمترین مقولههایی باشد که هنوز با آن روبرو هستیم و بسیاری مسائل دیگر.
حالا بستری با عنوان بلاک چین و NFT به وجود آمده شاید بعضی از مشکلات را حل بکند. نکته اول این که غیرمتمرکز است؛ کاملا شفاف است و همه به آن دسترسی دارند. غیرقابل خدشه است و کسی نمیتواند تغییری درون آن به وجود بیاورد.
بدون آنکه دچار هیجان زدگی کاذب بشوم، چیزی که به نظرم با توجه به نو بودن این عرصه در واقع زیاد هست و نه فقط در ایران ما بلکه در همه جای دنیا، باید بگویم که به نظر میآید اکنون عرصهای به وجود آمده که میتواند بسیاری از اشکالات سیستم سنتی ما را که همین الان هم از آن استفاده میکنیم، برطرف کند. بلاک چین یک سیستم ثبت اطلاعاتی است که به صورت غیرمتمرکز ارائه میشود، یعنی اگر اینها را فرزندان خلف شبکه جهانی اینترنت بدانیم، آن اطلاعاتی که در بستر بلاک چین به وجود میآید در تک تک سیستمهایی که عضو آن شبکه هستند قابل ملاحظه و ممیزی و به قول معروف قابل پیگیری هستند و این در سیستمهای سنتی ما قابل پیگیری و ملاحظه نیست.
از این موضوع که بگذریم کج فهمیهایی هست که ممکن است در عرصه بلاک چین و NFT رخ بدهد و بیشتر آن ناشی از ترجمان غلط از منظر مفاهیم هست. برای مثال اکنون نامشخص است که بین NFT و فیزیکال آرت چه ارتباطی برقرار است و به نظر میآید در این زمنیه بسیاری خیلی گیچ هستند. مثالهای خیلی خوبی هست؛ “بنیل هرس” یک تعداد معینی از آثار هنری فیزیکال خلق کرد و آنها را NFT کرد، با یک رمز ارزی که با نام خودش بود و بعد گفت یا اثر دو هزار پوندی من رو خواهید داشت یا آن رمز ارزی (NFT) را که من بر مبنای آن خلق کردم و بعد از شش ماه اگر دلتان خواست آن را به من برمیگردانید و اثر هنری را نگه میدارید؛ اگر کسی انتخاب نکرد من تمام آن آثاری را که باقی مانده از بین میبرم.
آیا استفاده از NFT در حوزه فیزیکال آرت به معنای نابودی آن اثر هنری است؟ جواب مشخصی برای آن وجود ندارد. آیا روشهای دیگری ممکن است برای آن متصور باشیم؟ برای لینک کردن فیزیکال آرت به مقوله NFT یک مقدار گیچی و نامفهومی وجود دارد و تلاشهایی در ایران و سایر نقاط جهان هم اتفاق افتاده ولی تا الان گویا کاملا موفق نبوده. اما در حوزه دیجیتال آرت یا در هر عرصه دیگری که دیجیتال پذیر باشد مثل حوزه داراییها یا محتوای دیجیتال مثل موسیقی، فیلمنامه یا حتی توئیت و…. در بستر NFT قابل تعریف و داد و ستد است.
درنهایت باید ما به این سئوالات پاسخ بدهیم که چرا این تمایل در تمام دنیا تا این حد شکل گرفته که از دنیای متمرکز به سمت دنیای نامتمرکز اما شفاف فرار کنیم. چه اشکالاتی بر سیستم کلاسیک دنیا وجود داشته که به نظر غالب افراد به این نتیجه رسیدهاند که شاید این سیستم دیجیتال یا همان چیزهایی که سیستم دیجیتال میتواند به ما ارائه بدهد راه حل این مشکلات است؟ حال طبیعتا باید جامعه شناسان به آن جواب بدهند ولی به نظر میرسد که دنیا به سمت دیجیتال شدن پیش میرود، خیلی از نهادها بازتعریف خواهند شد و موضوع مالکیت یک تعریف دیگری خواهد داشت و قطعا شاهد اثرگذاری شدید سیستم غیرمتمرکز بر دنیای هنر خواهیم بود.
مجتبی آرش نیا: چند مطلب دیگر وجود دارد که تمایل داشتم به اشتراک بگذارم. سئوالی که وجود دارد چرایی استفاده از NFT و چرایی سرمایه گذاری بر روی NFT است. یک موضوع مهم عدم شفافیت سیستمهای کلاسیک است؛ در زنجیره بلاک چین همه میتوانند بر گردش معاملات نظارت بکنند. در تاریخچه معاملات و بقیه ابزارهای مالی این امکان را ندارید؛ به طور مثال شما در بانکها با این روش مواجه نیستید.
یک موضوع مهم دیگر این است که برای سرمایه گذاری NFT، یک بخش مهم مربوط به شخصیت انسانها است، تمایل به تمایز و متمایز بودن؛ ما میبینیم که وقتی انواع و اقسام سرمایه گذاریها پیش میآید زمانی که هنوز قوانین و ساز و کارهایش مشخص نیست، افرادی صرفا به دلیل تمایل به ایجاد تمایز و متمایز بودن در این بازارها سرمایه گذاری میکنند.
اگر NFT و حوزه بلاک چین را مثل یک قطار ببینیم که حرکتش آغاز شده، دو واکنش میتوان به آن داشت: واکنش اول آن است که مقابل این قطار بیاستید و بهش سنگ بزنید و واکنش دوم این است که سوار این قطار بشوید.
دوره آموزشی NFT
در روزگاران قدیم مبادلات کالا به کالا بود، در یک زمانی احساس شد که نیاز به پول هست، در یک زمانی احساس شد که به بانکها نیاز هست. اما زمانی که نیاز به بانک احساس شد، عدهای به مقابله برخواستند. در ادامه سیستم نیازش را احساس کرد و در نهایت بانکها ایجاد شدند. در سالهای قبل خیلی از شماها رمزارزها یا بیت کوین را یادتان هست که خیلیها معتقد بودند که بیت کوین نابود خواهد شد و قیمتش به صفر خواهد رسید. آنهایی که سوار قطار شدند برنده بودند یا آنهایی که به مقابله با این قطار پرداختند؟
در ادامه باید اضافه کرد که ما در حوزه فناوریهای جدید، چه NFT و چه فناوریهایی که نمیدانیم چیست و آینده آنها را مشخص خواهد کرد، میتوانیم شتابزده وارد بشویم و مقابله کنیم و سنگ بزنیم و یا نگرش را عوض کنیم.
من شخصا در حوزه سرمایه گذاری که کمتر به آن اشاره شد، معتقد به ایجاد سبد سرمایه هستم. ما یک سبد سرمایه سنتی داریم که در آن میگوییم خانه داشته باش، ماشین داشته باش، یک بخشی دیگر از سرمایه طلا باشد و یک بخش دیگر هم مثلا دلار باشد؛ اما نسل جدید این را عوض خواهد کرد، او میگوید اینها که شما عنوان کردید سرمایه هستند اما شما میتوانید در سبد سرمایه گذاری خودتان یک ولت داشته باشید و داخل آن بیت کویین و NFT نگهداری کنید.
من پیشنهاد میکنم به سمت مقابله و سنگ پراکنی به سمت NFT ها نرویم؛ اگر که هنرمند هستیم استفاده کنیم، چیزی که از دست نمیدهیم، حتی اگر NFT در آینده پروژه شکست خوردهای باشد. اگر هنرمند هستید به این سمت سرمایه گذاری حرکت کنید. مثلا حوزه فعالیت من در هنر سینما و ساخت فیلم و مستند است، من در اندازه حوزه فعالیتم به سمت NFT حرکت کنم چیزی از دست نخواهم داد اما اگر برنده بشوم یک جهش عظیمی برای من روی خواهد داد.
در خصوص قوانین هم همچنان با شک و شبهه مواجه هستیم. قطعا مثل هر اتفاق جدید نیاز به بروز رسانی هست و نیاز به نشست هست و خیلی هم در مورد NFT دیتاهای شفافی وجود ندارند و آینده خیلی مبهم است. اما مسالهای که وجود دارد این است که این قوانین و بروز رسانیها انجام خواهد شد. ما باید ببینیم که شرکتهای بزرگ، آنهایی که پول در اختیارشان است آیا به مقابله برخواستند یا همسو شدند؟
فکر کنم دو ماه پیش بود شما خبر ورود پپسی به دنیای NFT را شنیدید یا سامسونگ و اپل و .. . پس شرکتهای صاحب سرمایه و شرکتهایی که بخش عمدهای از اقتصاد دنیا را در اختیار دارند سوار این قطار شدهاند و در حال استفاده از این قطار هستند.
در بحث دیگری از فیزیکال آرت و دیجیتال آرت باید بگویم که تنوع سلیقهها همیشه در تاریخ بوده و هست و هیچ وقت فیزیکال آرت از بین نخواهد رفت.
همانطور که یک روزی با سیستمهای فروش و با سرمایه گذاریهای آنلاین مخالفت میشد و حتی اگر به قدیمتر برگردیم با انقلابهای صنعتی و ورود بانکها مخالفت میشد و با تاسیس شرکتهای سرمایه گذاری مخالفت میشد و… قطعا الان هم مخالفینی در حوزه NFT وجود دارد کما آنکه پیشتر هم در حوزه بلاک چین و بیت کویینها هم وجود داشت. اما عاقبت مخالفت با قطار دیجیتال به ما این مهم را نشان میدهد که اگر این مخالفت افراطی باشد، همان عاقبت را خواهیم داشت که مخالفین بیت کویین داشتند.