زنان در آثار مسعود کشمیری به طرز دلنشینی ساده، بی تکلف و آشنایند. بدون وجود برهم زننده هیچ عنصر دیگری و در فضایی خالی، در مرکز تابلو ایستاده و به فکر فرورفته اند.
آنها «بودن» خود را زندگی می کنند و دست هایشان تنها چیزی است که برای اتصال به دنیای ذهنی خود با آن درارتباط اند. حضور بی واسطه و محض آنها دنیای درونی را می نمایاند که لابلای روزمرگی های مدام گویی از یاد رفته است اما با قرار گرفتن درهیات سوژه کشمیری، اهمیت آن دوباره یادآوری می شود.
![](https://ideagallery.art//wp-content/uploads/2021/08/masod-keshmir.png)
هم ذات پنداری با آنها از ویژگی های تکنیکی همچون طراحی قوی و رنگ پردازی به جای نقاش نیز نشات می گیرد. مسعود کشمیری «آن»ی را دریافته است که شمایل تمام لحظه های زیسته یک زن در گستره احساسات و افکارش است. سکوتی که غالب است و هیچ ای که جاری است برای فهم کافی می نماید، به این خاطر که شما را به بودنی صرف در میان هیاهوی های بسیار دعوت می کند و امر حقیقی را در دل امر واقع به حضور می آورد.