دنیای NFT سویههای متفاوت و همینطور موافقان و مخالفان بسیاری دارد که هرکدام از زاویه دید خاصی به تغییرات این بازار نگاه میکنند. یکی از این مسائل ارتباط هنر دیجیتال با NFT این است که به نظر میرسد بیشترین نزدیکی را نیز با این بازار دارد. آیا رونق در توکنهای غیرقابل تعویض NFT، باعث کاهش درک عمومی از واقعیت هنر دیجیتال میشود؟ در ادامه به مسائل طرح شده پیرامون این نسبت میپردازیم:
حراج تصویر دیجیتال NFT در بهار 2021، با عنوان Everydays: the First 5000 Days و فروش 69.3 میلیون دلار در کریستیز باعث قرار گرفتن هنر دیجیتال در کانون توجه رسانهها شد. به دلایل پیچیده، هنر دیجیتال تلاش کرده است تا توجه دنیای هنر و بازار را از دهه 1960 به دست آورد. اما شاید بتوان گفت به طریقی رونق NFT، محاصره شدن هنر دیجیتال با آن و و چگونگی گره خوردن این هنر به NFT، عمیقا درک آنچه که هنر دیجیتال درواقع هست را کمرنگ کرده است.
از دهه 1960، هنر دیجیتال از -ویژگیهای مشارکتی، متغیر و خلاقانه- فناوریهای دیجیتالی استفاده کرده است. پیشگامان این فرم هنر، که اغلب به عنوان Algorists نامیده میشوند و در میان آنها افرادی مانند Harold Cohen ،Chuck Csuri ،Herbert Franke ،Manfred Mohr ،Vera Molnár Frieder Nake ،Joan Truckenbrod ،Roman Verostko و… به چشم میخورند، طرحهای الگوریتمی ساختهاند که در آن پلاترهای قلمی (Pen plotter) نتایج به دست آمده از کدهای نوشته شده توسط هنرمندان بر کاغذ را میکشیدند.
در دهههای بعدی نیز، هنر دیجیتال به انواع مختلفی از چیدمانهای تعاملی، هنر نرمافزاری و هنر خالص به واقعیت مجازی، واقعیت افزوده، هوش مصنوعی و درصد کمی از هنر کریپتو یا NFT Art که از بلاکچین به طور مفهومی به عنوان یک محیط استفاده میکرد، تکامل یافت. (اصطلاح «NFT Art» نیز یک مدیوم مانند هنر ویدئویی یا هنر پرفورمنس را توصیف میکند، اما اکثریت قریب به اتفاق، NFT Art ها، این توکنهای غیرقابل تعویض را به عنوان یک مکانیسم فروش استفاده میکند، نه یک مدیوم. درنهایت آنها به عنوان واحدهای غیرقابل تعویض دادههای ذخیره شده در یک بلاکچین هستند؛ یعنی چیزی جز گواهی دیجیتال معتبر به حساب نمیآیند. میتوان گفت آنها بر روی یک بلاکچین استقرار یافتهاند، اما داراییهایی را که تأیید آنها را بر عهده دارند درون آن بلاکچین وجود ندارند.)
به نظر میرسد رونق NFT تصویر عمومی از هنر دیجیتال را کاهش داده است؛ زیرا هنر دیجیتال که طیف گستردهای از بیان خلاقانه را پوشش میدهد، در دنیای NFT ها به تصاویر دیجیتال قابل تغییر فردی، GIF های متحرک یا کلیپهای ویدئویی، فرمهای متداول کلکسیونهای هنر دیجیتال و فرهنگ MEME تبدیل شده است. همچنین NFT عملکرد اعتباربخشی را تنها برای یک بخش کوچک از تصاویر دیجیتال -که در شبکه آن وجود دارند و در آن گردش میکنند- به همراه دارد.
ممکن است یک بخش از دنیای رمزنگاری وجود داشته باشد که از طریق NFT، وسعت و تاریخ هنر دیجیتال را کشف کرده و از آن حمایت کرده است، اما این بخش به نظر میرسد تنها قسمت کوچکی در میان مجموعهداران هنری سنتی و مجموعه داران NFT را به خود اختصاص داده است.
اما نگاه متفاوت و مثبت تری نیز در برابر این دید وجود دارد و آن این امر است که قدرت هنر دیجیتال در حقیقت در «امکان تغییر و تکثیر» آن است؛ تغییری که امروزه خود را به ارتباطی نزدیک با دنیای وسیع NFT ها تبدیل کرده و از پیشگامان آن نیز بوده است و این مسالهای است که بعدتر نیز پتانسیلهای بیشماری را برای هنر دیجیتال به همراه دارد که تنها یکی از آنها همراهی با سرعت تغییر و تبدیل در بازار هنر دیجیتال است؛ نکته مهمی که نباید از آن غافل ماند.