در این مقاله نگاهی کوتاه به تاریخچه حراجیهای هنری داریم.
از آنجایی که بازار هنر به یک صنعت جهانی چند میلیارد دلاری تبدیل شده است، با گردش مالی سالانه حدود 60 میلیارد دلار، حراجهای هنری یکی از نقاط کانونی آن باقی ماندهاست، تا جایی که حتی بیماری همهگیر جهانی فعلی، آنها را تحت تأثیر قرار نداده است. برعکس، روزنامهها سوابق فروش بیسابقهای را گزارش میکنند. کافی است به اثر هنری NFT بیپل اشاره کنیم که به قیمت 69 میلیون دلار در حراجی کریستیز فروخته شد و او را به سومین هنرمند گرانقیمت زنده در حراج هنری تبدیل کرده است و فروش بینظیر یک اثر هنری دیجیتال را برای اولین بار، نشان میدهد.
بازار اولیه مربوط به آثاری است که مستقیما پس از تولید فروخته شدهاند، اما بازار ثانویه با فروش مجدد آثار سر و کار دارند. مزایدهها قیمتهای معیار را تعیین و فرمول خرید و فروش طولانی مدتی را مشخص میکنند که متضمن افزایش پیشنهادات متوالی است. پیشنهادات خریدار زمانی که بالاترین پیشنهاد نهایی توسط حراج پذیرفته شود، ادامه مییابد.
کلمه انگلیسی «حراج» در واقع از کلمه لاتین Augere گرفته شده است، به معنی افزایش. این شیوه خرید و فروش یک محیط معاملهی بسیار جذاب و پرتنش را ایجاد میکند که همراه با فشار زمان، هیجان و رقابت شدید در بین پیشنهاد دهندگان است؛ و درنهایت به قیمتهای سرسام آور میرسد. مطالعات علمی حتی پدیدهای به نام «تب حراج» را که در مناسبتهای اجتماعی مملو از آدرنالین است، ثبت کردهاند. مدل حراج هنر اگرچه عمیقا ریشه در سنت دارد، اما به تدریج با جهتگیری دیجیتالی قرن بیست و یکم سازگار میشود. در این مقاله، تاریخ حراجیها را از منشاء باستانی تا تحولات پر زرق و برق در دوران مدرن و پیشرفت اخیر مرور میکنیم.
حراج هنر: تاریخچه
تاریخچه حراجها به یونان باستان باز میگردد؛ در اوایل 500 سال قبل از میلاد توسط هرودوت حراج زنان برای ازدواج و بردهها را مستند کرده است. با اینحال، اولین شواهد حاکی از حراجهای هنری به دوران رومیان بازمیگردد، زمانی که فروش معمولا یا برای حل و فصل پروندههای ورشکستگی یا برای دفع غنائم جنگی و بردگان انجام میشد.
این عمل هرگز در آسیا واقعا محبوب نبود، اما تا اوایل دوره مسیحیت در اروپا ادامه داشت و درنهایت در قرون وسطی از بین رفت. تا قرن هفدهم بود که حراجهای هنری دوباره روی کار آمدند؛ زیرا ظهور کلونی کلکسیونرها در طبقه متوسط تجاری فلاندر، هلند و برخی از بخشهای ایتالیا باعث شکوفایی بازار شد. روزنامهها شروع به گزارش درمورد حراج آثار هنری در قهوهخانهها و میخانههای لندن و پاریس کردند و در سال 1674 اولین خانه حراج، Stockholms Auktionsverk، درهای خود را برای تجار در استکهلم باز کرد.
عصر جدید
در اواسط دهه 1700، تاریخ معاصر حراجها با سه رویداد مهم آغاز شد: فروش در حراج مجموعه هنری آن زمان، متعلق به ادوارد ارل آکسفورد، و استقرار آن در لندن. بزرگترین خانههای حراج در جهان: ساتبیز در سال 1744 و پس از آن کریستیز در سال 1766.
بازار هنر به طور تصاعدی در قرن نوزدهم گسترش یافت و در پی استعمار و تجارت جهانی درحال ظهور، به ویژه مصنوعات آفریقایی و آسیایی، از لاک گرفته تا چینی، همراه با استادان قدیمی و همچنین آثار هنرمندان زنده زیر چکش قرار گرفت. علاوه بر این، پس از پایان جنگ داخلی، صنعتگران اولیه آمریکایی در رقابت با کلکسیونرهای اروپایی برای کسب بالاترین پیشنهاد تا زمان رکود بزرگ پیوستند و سپس جنگ جهانی دوم پایان دورهای را با تأثیر عمیق بر بازار هنر رقم زد.
هنر به عنوان یک دارایی: ظهور هنر معاصر
درحالی که کشورهای آسیای شرقی مانند: چین، ژاپن و کره، بازارهای هنری محلی مهمی را پس از جنگ جهانی دوم توسعه دادند، بازار اروپا به کندی بهبود یافت و تا حد زیادی تحت تسلط دلالان خصوصی باقی ماند تا اینکه تغییرات عمدهای در خصوص ویژگیهای ذاتی حراجهای هنری رخ داد. و تغییر کلی در ذائقه از یک سو، پیروی از استراتژی بازاریابی نوآورانه ساتبی -همزمان با گسترش خانه حراج در سراسر اقیانوس و تنوع محصولات کلکسیونی- حراجهای هنری که زمانی رویدادهای نسبتا خستهکننده برای حرفهایها بودند، تبدیل به رویدادهای شبانه پر زرق و برق پر از افراد مشهور میشوند.
اتاق حراج با ریتم به اصطلاح «سرود حراج»، تکرار دیوانهوار اعداد و کلمات گفته شده توسط حراج داران، به عرصه رقابت اجتماعی تبدیل شد. به طور همزمان، ساتبی در فناوری جدید، سرمایهگذاری کرد و مناقصه تلفنی و لینکهای ماهوارهای را معرفی کرد. از سوی دیگر، هنر معاصر در بازار پیروز شد و نامهایی مانند: مونه، ون گوگ، پیکاسو و همچنین پولاک و وارهول جایگزین استادان قدیمی و ثبت رکوردهای قیمتی جدید شدند.
شرکتهای Oods، در دهه 1980 به عنوان یک سرمایهگذاری جایگزین، توسعه یافت و بازار را بر اساس روندهای اقتصاد گستردهتر کرد. سرمایهگذاران شروع به بررسی منافع مالی و جمعآوری آثار هنری کردند و خریداران ژاپنی، به دلیل افزایش ارزش ین در سال 1985، نقش اساسی در رونق بازار داشتند.
در دهه 1990، حمایت کلکسیونر بریتانیایی چارلز ساعتچی (Charles Saatchi) و به دنبال آن افتتاح تیت مدرن (Tate Modern) در سال 2000، ظهور هنرمندان معاصر را تقویت کرد، که روندی پایدار را در بازار رقم زد. درواقع، اگرچه تا به امروز گرانترین کالای فروخته شده در حراجی، سالواتور موندی اثر لئوناردو داوینچی است که در سال 2017 به ارزش 450.3 میلیون دلار به فروش رسید؛ اما به نظر نمیرسد که محبوبیت روزافزون هنرمندان معاصر متوقف شود.