تحریم هنر

04 تیر تحریم هنر

این که چگونه ما هنوز برای ایده ها می جنگیم، ایرانیانِ مصممی هستند که می دوند تا به مانند گذشته، ایران را در صحنه هنر جهانی زنده نگه دارند.

سال‌ هاست که صحنه هنر ایران در بین کشورهای خاورمیانه پیشگام بوده است. اما اکنون مدت هاست که تحریم ‌های ایالات متحده، هنرمندان ایرانی را به قرن هجدهم میلادی باز‌گردانده است. معاملات تماما نقدی، کابوس‌ های لجستیکی، مواد هنری کمیاب و… زندگی هنرمندانی که در ایران تحت تحریم ‌های سخت زندگی می ‌کنند، اینگونه است.

روایت هنرمندی معاصر در مواجهه با تحریم های اقتصادی

تحریم هنر

هنرمند معاصر، ترلان رفیعی، ماه گذشته پس از بازدید از دوسالانه ونیز که سرشار از ایده بود، به تهران بازگشت. اما هنگامی که او برای خرید 20 قطعه Rosaspina Fabriano، یک کاغذ تخصصی برای چاپ، از فروشگاه لوازم هنری محلی خود بازدید کرد، به او گفتند که فقط می تواند یک کاغذ داشته باشد. فروشنده به او گفت:« در نتیجه تحریم های سختگیرانه ای که ایالات متحده بر سر برنامه هسته ای، علیه ایران وضع کرده است، ما عرضه محدودی داریم و باید موجودی انبارمان را با هنرمندان دیگر به اشتراک بگذاریم.»

رفیعی در کمال ناباوری فروشگاه را ترک کرد؛ در حالی که از خود می پرسید:« چطور ممکن است در عرض چند هفته وضعیت تا این حد بدتر شود؟» او گفت: «اکنون باید مانند هنرمندان قرن هجدهم نقاشی کنم. این تحریم ها بیش از سانسور داخل کشور به هنر و فرهنگ ما لطمه وارد کرده است.»

از عرش به فرش

از زمانی که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا اعلام کرد که این کشور از توافق هسته ‌ای بحث ‌برانگیز بین‌المللی خارج می ‌شود، دولت او شدیدترین تحریم ‌های تاریخ را علیه جمهوری اسلامی اعمال کرده است. ایران دیگر قادر به خرید دلار آمریکا، تجارت طلا، آلومینیوم، فولاد و یا واحد پولی خود، ریال، نیست.

طبق شرایط تحریم، ایرانی ها نمی توانند به هیچ حساب بانکی خارجی پول واریز کنند و یا حواله های بین المللی دریافت کنند. بسیاری از شرکت های اروپایی، انگلیسی و بین المللی نیز برای محافظت از خود در برابر تحریم های آمریکا از ایران خارج می شوند. در نتیجه، اقتصاد کشور به شدت سقوط کرده و تورم سر به فلک کشیده است. در پی این مصاف، تا پایان سال 2018، ارز ایران در بازار آزاد 70 درصد سقوط کرد.

هنرمندان و گالری ‌های کشور

اگرچه هنر که به عنوان “موادی برای اطلاع ‌رسانی” طبقه‌بندی می‌شود، از لحاظ فنی از تحریم ‌ها معاف است، اما این وضعیت موانع بزرگی را برای هنرمندان و گالری ‌های کشور ایجاد می ‌کند که همچنان قادر به دریافت پول به حساب ‌های بانکی خود در ایران نیستند.

اما فعالان عرصه هنر ایران تمام تلاش خود را می ‌کنند تا جریان هنر و ایده ‌ها را در حرکت نگه دارند. هنرمندان ایرانی به شرکت در نمایشگاه ‌های پرفروش بین ‌المللی ادامه می ‌دهند؛ تعدادی از آن ها در نمایشگاه «شهر شاهزاده: داکا، لاگوس، مانیل، مکزیکوسیتی و تهران» که 21 ژوئن 2019 در کاخ توکیو پاریس افتتاح شد، حضور داشتند و ایران راه ‌اندازی این نمایشگاه را بر عهده داشت. غرفه آن در دوسالانه ونیز در گذشته و بعدتر، دومین دوره نمایشگاه تیر آرت با حضور 19 گالری هنر مدرن و معاصر ایران – 9 گالری بیشتر از سال افتتاحیه – از 24 تا 28 ژوئن همان سال به تهران باز گشتند.

مبارزه همیشگی هنر برای امرار معاش

تحریم هنر

در نتیجه تحریم ها، هنرمندان، گالریست ها و مجموعه داران ایرانی باید در هزارتوی پیچیده ای از معاملات جهانی حرکت کنند تا بتوانند از طریق هنر خود، درآمد کسب کنند. هنرمندانی که دارای حساب های بانکی بین المللی نیستند، اغلب باید هزینه های اضافی زیادی را برای وارد کردن پول از طریق شرکت های به اصطلاح صرافی بپردازند. در همین حال، هنرمندانی که دارای حساب بانکی خارجی هستند نیز، با گذرنامه های ایرانی در خارج از کشور برای نقد کردن چک های خود را با مشکل مواجه می شوند. گاهی اوقات هنرمندان ترجیح می دهند به کشور خریدار و گالری یا گردآورنده مقصد، پرواز کنند و پول نقد را به صورت فیزیکی به ایران بیاورند.

سهند حسامیان، هنرمند معاصر ایرانی، باید منتظر می ماند تا فروشندگانش، فرانتس و هایدی لوپی از گالری سوئیسی AB Fine Art AG (AB43 Contemporary سابق) به تهران سفر کنند تا بتوانند پول فروش دو اثرش را به صورت نقدی به او بپردازند. یکی دیگر از هنرمندانی که با این گالری کار می کند، فریدون آو، می گوید که بابت چندین فروش، حتی پس از پیگیری های مکرر و مکاتبات طولانی، هنوز بیش از 60 هزار دلار طلبکار است. در نامه ای به چندین هنرمند که در انتظار پرداخت هستند، گالری در پی قوانینی شدید، بانک ها در سوئیس را مقصر دانسته است. هنگامی که نشریه آرت نت برای اظهار نظر تماس گرفت، فرانتس لوپی گفت که به دنبال این مشکلات، در آینده، دیگر با هنرمندان ایرانی کار نخواهیم کرد.

صرفه تولید اثر هنری را با توجه به شرایط موجود

تورم نیز کار هنرمندان را برای تامین مالی کارهای روزمره خود با مشکل مواجه کرده است. هرمز همتیان، موسس گالری هنرهای معاصر تهران در “زیرزمین دستان” گفت: «از گرانی مصالح و در دسترس نبودن آن ها تا افزایش هزینه های زندگی، همه گویای این نکته اند که اکنون، زمان مناسبی برای تولید اثر هنری نیست.

در همین حال، هزینه گالری ‌های محلی برای شرکت در نمایشگاه ‌های هنری بزرگ برای دلال ‌هایی که باید ارز کاهش ‌یافته پرداخت کنند، به شدت افزایش یافته است، در حالی که بررسی ‌های امنیتی اغلب محموله‌ ها را به تاخیر می‌ اندازند و کارکنان اغلب قادر به دریافت ویزا نیستند. در حالی که همتیان زمان قابل توجهی را صرف نمایشگاه‌ های هنری در سرتاسر جهان، مانند آرت بازل و فریز، می‌ کند، ما مطمئنا نمی‌ توانیم آن‌ طور که قبلا می ‌توانستیم، معاملات هنری انجام دهیم.

مبارزه ای ابرقهرمانانه برای نمایش هنر

در حالی که هنرمندان برای دریافت دستمزد در داخل تلاش می کنند، کیوریتورهای ایرانی با چالش متفاوتی روبرو هستند. سازماندهی نمایشگاه ها در خارج از کشور و بالاخص در کشورهایی که قادر به گرفتن پول خود نیستند. غرفه ایران در بینال ونیز نمونه ای از عزمی مافوق بشری است که برای ارائه هنر ایران به جهان امروز لازم است.

علی بختیاری، کیوریتور ساکن تهران، که این غرفه را سازماندهی کرده بود، مجبور شد مقدار زیادی پول نقد با خود به ونیز ببرد تا هزینه ‌های کارکنان، هتل و سایر هزینه ‌هایش را بپردازد، زیرا حساب‌ های بانکی ایران در خارج از کشور کار نمی ‌کند. او یک ماه به دنبال یک شرکت بیمه بود تا اینکه شرکتی را پیدا کرد که با او همکاری کند. وی گفت: «ما از سوی دولت آمریکا به عنوان تروریست شناخته شده ‌ایم و بسیار مهم بود که در ونیز با پیام صلح و ایمان به آینده ‌ای بهتر نمایشگاهی داشته باشیم.»

نمای نصب کار سمیرا علیخان زاده

در پی اتفاقی مشابه در واحد غیرانتفاعی پاراسول، مستقر در لندن پس از اعمال مجدد تحریم ‌ها، پس از برنامه ‌ریزی این گروه برای برگزاری نمایشگاهی از آثار نُه هنرمند ایرانی در ونیز، به‌منظور همزمانی با دوسالانه، مجبور شد به سرعت خود را با مقررات جدید وفق دهد.

زیبا اردلان، بنیانگذاری ایرانی الاصل، می ‌گوید: «من همه کارکنان خود را به یک جلسه دعوت کردم و به آن ها گفتم که صرف نظر از اتفاقاتی که در حال وقوع است، باید تمام تلاش خود را انجام دهیم تا اقدامات صحیح را رعایت کنیم. این به معنای رزرو بلیط هنرمندان از لندن و رزرو اتاق برای آن ها در ونیز بود به جای اینکه پولی به آن ها بدهیم تا هماهنگی‌ های خود را انجام دهند. در پایان، دو هنرمند همچنان برای شرکت در افتتاحیه شعبه لندن نمایشگاه، ویزای بریتانیا را رد کردند.»

و اما نزاع خریداران بر سر آثار هنرمندان ایرانی

گرفتاری شیرین

دشواری جابجایی پول در داخل و خارج از کشور نیز بازار هنر ایران را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. شیرین پرتوی، موسس و مدیر گالری هنر شیرین تهران می گوید: «به دلیل تحریم ها مشتری خارج از کشور نداریم و تنها مشتریان محلی داریم.»

تنها چون نامی ایرانی دارم!

یک مجموعه دار ایرانی ناشناس مستقر در دبی می گوید: «وضعیت در حال تبدیل شدن به دشوارترین حالت ممکن است. من حتی از یک حساب بانکی امارات در خارج از کشور نمی ‌توانم پول جابجا کنم. چرا که تنها، نامی ایرانی دارم.» این مجموعه ‌دار برای پرداخت هزینه آثار هنری خود از ایران، از صرافی ‌ها استفاده می‌ کند، سرویسی که ایرانی‌ ها مدت‌ هاست برای ارسال یا دریافت پول از آن استفاده می ‌کردند. اما اخیرا آنقدر گران شده اند که دیگر برای تراکنش های کمتر از 20000 دلار مقرون به صرفه نیستند.

در همین حال، چهار سال پیش، موسسه غیرانتفاعی هنری ” Magic of Persia _ جادوی پرشیا” مستقر در بریتانیا، که از هنرمندان نوظهور ایرانی حمایت می‌ کند، مجبور شد نام خود را به بنیاد MOP تغییر دهد. شرلی الغانیان، موسس این شرکت گفت: «بانک بارکلیز حساب ما را به دلیل کلمه «پرشیا» بسته است.

معاملات خلاقانه

معاملات خلاقانه

برخی از گالری ‌ها به منظور سرپا نگه ‌داشتن کسب‌ و کار خود، درگیر معاملات خلاقانه ‌ای با مشتریان خود هستند. یک گالری برجسته در تهران، اخیرا قراردادی را با محمد افخمی، مجموعه داری مستقر در دبی، برای خرید تعدادی از آثار – به قیمت بین 2000 تا 3000 دلار – با بودجه تعیین شده طی 6 تا 12 ماه آینده امضا کرده است. او با پولی که از قبل در کشور دارد، این پرداخت ها را انجام می دهد. او گفت: «آن ها به من گفتند که واقعا به بازار کمک خواهم کرد و اگر دوباره فعالانه خرید کنم، خدمت بزرگی به هنرمندان ایرانی خواهم کرد.» بنابراین توافق کردیم که حداقل 50 هنرمند ایرانی از دهه 1940 را به مجموعه بنیادم اضافه کنیم.»

رکوردهای عجیب در پی معاملات دلاری آثار هنری ایران

اما در حالی که خرید آثار هنری از این کشور برای بسیاری از مجموعه داران خارج از ایران دشوار است، تجارت هنر نیز به روشی محبوب برای ایرانیان ثروتمند برای انتقال پول تبدیل شده است. دی ماه امسال در دهمین حراج تهران، اثری از هنرمند فقید ایرانی منیر شاهرودی فرمانفرمائیان به قیمت 40 میلیارد ریال (400 هزار دلار) به فروش رسید و رکورد جدیدی را برای این هنرمند در حراج به ثبت رساند.

«چه کسی می‌ داند این پول کجا رفته است؟» یکی از کلکسیونرهای دبی گفت. می ‌توانست در ایران بماند یا به خارج از کشور ارسال شود. این یک شکل خفیف پولشویی است، اما الان کار به جایی کشیده است که برخی، فقط اینگونه زندگی می گذرانند.» اغلب آثار در تهران به قیمت های بالایی می رسند و سپس در گالری یا حراجی های خارج از کشور به دلار یا یورو فروخته می شوند و به حساب بانکی خارجی واریز می شوند.

حراج تهران؛ خرید بهتر از فروش است.

حراج تهران

علیرضا سمی

ع آذر، موسس حراج تهران، گفت: «احتمال دارد آثار در خارج از کشور بازفروش شوند اما نمونه مشخصی نداریم. واقعیت این است که خرید در حراج تهران بسیار بهتر از فروش است. هدف اصلی ما رونق بخشیدن به بازار داخلی به منظور حمایت از بازار خارجی هنر ایران است.»

تحریم ها، کلیشه سازی و تاب آوری

تحریم ها همچنین تاثیرات شخصی کم تر عملی، اما نه کم تر موذیانه ای بر هنرمندان ایرانی

وارد کردند؛ انزوا از جمله این آسیب ها بود.

دینا ناصر خدیوی، کیوریتور مستقل و مشاور هنری مستقر در ژنو، می ‌گوید: «برای من واقعا غم انگیز این است که شاهد این باشم که چگونه کلمه “ایران” اغلب مترادف با واژه پارانویا شده است. این باعث می ‌شود به این فکر بیفتیم که یا نمی‌ خواهند با هر چیزی که به ایران مربوط می ‌شود برخورد کنند یا اینکه ایرانی‌ ها مجبورند ۱۰ برابر بیشتر برای یافتن خلاهای قانونی تلاش کنند تا کارهایشان را انجام دهند. در هر صورت این وضعیت اغلب منجر به دلسردی مردم در داخل و خارج از کشور می شود. او به یک مجموعه دار در پاریس اشاره می کند که پس از رد بانک مجموعه دار از پرداخت پول به شرکت حمل و نقل، نتوانست اثر هنری را که از یک هنرمند ایرانی الاصل خریداری کرده بود دریافت کند. ناصر خدیوی گفت: «تیم انطباق آن ها این هنرمند را در گوگل جستجو کرده بود و متوجه شده بود که او اصالتا ایرانی است.»

اکنون زمان بسیار خوبی برای شروع جمع‌ آوری آثار هنری ایرانی است!

با این حال، برخلاف همه شانس ها، صحنه هنر ایران همچنان انعطاف پذیری قابل توجهی از خود نشان می دهد و نمایش آثار هنرمندان ایرانی در داخل و خارج از کشور ادامه داشته است.

همتیان، در زیرزمین دستان، مسافران را تشویق می ‌کند تا از این کشور دیدن کنند، جایی که می‌ توانند به ساخت زیرساخت‌ ها و آمادگی برای روزی که ایران جایگاه خود را در جامعه جهانی پیدا کند، کمک کنند. آن ها همچنین می توانند با آثار هنری مقرون به صرفه به خانه بروند. او خاطرنشان کرد:« آن چه 10000 دلار می تواند بخرد تقریبا چهار برابر چیزی است که 15 ماه پیش بود. فکر می‌ کنم اکنون زمان بسیار خوبی برای شروع جمع‌ آوری آثار هنری ایرانی است.»

همتیان گفت: «ما می‌ خواهیم جامعه هنری بین ‌المللی بفهمد که همه ما سخت کار می ‌کنیم. گفتنی است که بازی ایران به پایان نمی رسد. ما به راه خود ادامه خواهیم داد.»

مبارزه ما برای زنده و در حرکت نگاه داشتن ایده

گالری ها باید به هنرمندان جوان و آینده کمک کنند تا آثارشان را بفروشند. اما متأسفانه در بیشتر موارد، گالری ‌داران ترجیح می ‌دهند آثار هنرمندان پیشکسوت و با سابقه را برای اطمینان از سود خود به نمایش بگذارند. ماموریت آن ها در واقع باید این باشد که به تدریج هنرمندان جدید را به جامعه هنری معرفی کنند، نه اینکه فقط با سود شخصی هدایت شوند. گالری ‌ایده، به سرپرستی دکتر آرش سلطانعلی، در راستای همین هدف، این را یک دستاورد هنری نمی داند که صرفا در یک حراج، یک اثر هنری را به قیمت بالایی بفروشد و دیگران از آن اثر کپی کنند. امروزه خلاقیت نادر است. از سوی دیگر، برای اطمینان از فروش موفق، گالری ‌داران ممکن است از هنرمندان بخواهند که بازاری بودن آثار خود را در نظر بگیرند و آن ها را تشویق کنند که از روند غالب در بازار پیروی کنند. و ایده در طی سالیان متمادی، تماما تلاش بر این دارد تا با حمایت هنرمندان پیشرو جوان، دقیقا در جهت مقابل این طرز فکر قدم بردارد. آرش سلطانعلی معتقد است:« اگر این مسیری باشد که گالری داران دیگر نیز بخواهند در این شرایط سخت، آن را پیش بگیرند، راه نجاتی برای هنر یا دست کم هنرمندان معاصر ایران، ممکن خواهد شد. در غیر این صورت، با ترجیح صرف مسائل مالی به اهمیت هایی بالاتر از این دست، لک سیاهی بر هنر معاصر ایران باقی خواهد ماند.»

ساز و کار کیوریتورها

متصدیان هنر نقش مهمی در کمک به هنرمندان برای یافتن جایگاه خود در جامعه هنری دارند. یک گالری دار موفق از هنرمندان با استعداد حمایت می کند و آن ها را به مجموعه دارانی که احتمالا محصولات هنری آن ها را خریداری می کنند، معرفی می کند. در همین راستا گالری ایده، به رغم تمامی مشکلات اقتصادی و اجتماعی داخلی و خارجی، به صورت متداوم در حال برگزاری نمایشگاه های هنرمندان جوان و آوانگارد ایرانی است. ایده می خواهد در پی تفکری آرمانگرایانه اما نه چندان دور از ذهن، بلکه عملی، با حمایت از استعدادهای جوان، آن ها را به ستاره های بزرگی در دنیای هنر داخل و همچنین خارج از کشور تبدیل کند.

مصداق عملکرد گالری ایده در بحران اقتصادی

نمایشگاه آثار نقاشی آرمین توحیدی با عنوان "چه زمانی چه زمینی" - 22 اردیبهشت 1402

آرمین توحیدی

از جمله این نمایشگاه ها می توان به نمایشگاهی با عنوان “چه زمانی چه زمینی ؟”، آثار هنرمند جوان، آرمین توحیدی اشاره کرد که در ماه گذشته در گالری ایده برگزار شد و مورد اقبال عمومی بسیار خوبی قرار گرفت. به طوری که شمار کثیری از آثار این هنرمند در طی این نمایشگاه، به فروش با قیمت چشمگیری رسید.

آرمین توحیدی بدون تاثیر گرفتن از کسی به صورت فی البداهه و با کمک تخیلش نقاشی هایش را خلق می کند. اما بالطبع تاثیراتی ناخودآگاه با زندگی در کنار مادرش استاد شهلا آرمین و پدرش استاد حبیب توحیدی دارد و به دنبال جواب چه زمانی چه زمینی است که با کمپوزیسیون های خلاقانه و فی البداهه اش، راه حلی جهت ادامه حیات بیابد. سعی دارد خوبی ها و بدی های زندگی در دنیا را نشان دهد. دفرماسیون و رنگ های کنتراست و ساپورت سورفیس او در کمپوزیسیون و رابطه المان هایش گویای غلیان و محتوای درونی اش می باشد. مانند هنرمندان نائیو، گذشته و حال و آینده را باهم رقم می زند، زمین و زمان در نگاه جستجوگر و خلاقش در نقطه صفری ایستاده که معنی اش فراتر از چه زمانی و چه زمینی می گیرد و عصیان درونی جوان

هنرمندی است که برای زندگی کردن به دنبال بهانه ای است که به جز هنر، چیزی جوابگویش نیست و تقسیم این احساسات با دیگران زیباست.

سحر نجمی

نمایشگاه پیش روی دیگری نیز در همین گالری، در تاریخ 26 خرداد ماه افتتاح خواهد شد. این نمایشگاه نیز، در بردارنده آثار یکی دیگر از هنرمندان نسل جوان، به نام سحر نجمی است. “روزنه ای به یک رویا”، زن است و بدنی که از آن سایه ‌ای، ضرب‌قلم ‌هایی، خط ‌هایی بیش نمانده است؛ زن است و بدنی اسیر بندهایی نامرئی؛ تنی است تنها، میان تن‌ های دیگر، پوشیده یا عریان اگر، اسیر است. اسیری میان کابوس‌ هایی در بیداری. اگرچه خسته از بدن به بند کشیده، همچنان خود را می ‌کِشد همراه بندها، کشان کشان رو به سوی روزنه ‌ای که میان کابوس و وهم، گویی امید از آن می ‌تراود. زن است، بدن است، اسیر است، مرئی و نامرئی میان کابوس ‌ها و روزنه ‌ای که از آن بوی امید می ‌آید.

سحر نجمی، هنرمند شجاع و پیشرویی که در دل تمامی این مشکلات، از سخت ترین موضوعات صحبت می کند. زنانگی؛ مورد توجه ترین و در عین حال سخت ترین موضوع روز اجتماعی، تربیتی، فرهنگی و حتی سیاسی دنیاست که بحث و گفتمان در این باب را راحت ولی همچنین دشوار می کند.

سخن آخر

ماه‌ ها ناآرامی در ایران، پیشرفت هنرمندان و گالری‌ ها را سخت‌تر و غیرممکن تر از همیشه ساخته است. اعتراضات موانع جدیدی به همراه داشته اند، اما با این حال، بزرگ ترین دلیل، برای این که چگونه ما هنوز برای ایده ها می جنگیم ایرانیانِ مصممی هستند که با وجود تمامی این شرایط، می دوند تا به مانند گذشته، ایران را در صحنه هنر جهانی زنده نگه دارند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ورود | ثبت نام
شماره موبایل یا پست الکترونیک خود را وارد کنید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد