با توجه به صحبتهای اخیر، سوباخ تماشا کردن متصدیان را به یاد آورد که مجسمههای چوبی باروک قرن هجدهم یوهان گئورگ پینسل، «میکل آنژ اوکراینی» را برای محافظت آماده میکردند. در آن روز، در اواخر ماه فوریه، فرشتگان پینسل به سختی میتوانستند زیر پوشش حبابدارشان دیده شوند. سوباخ به من گفت که این فرشتگان اکنون در مکانی ناشناخته زندگی میکنند و در سکوت از لویو، از پناهگاه موقت خود محافظت میکنند. «تا پیروزی، هیچکس آنها را بیرون نخواهد آورد».
به محض به صدا درآمدن اولین آژیر حملهٔ هوایی در زمستان سال گذشته در اوکراین، نگرانی النا سوباخ، عکاس و کیوریتور در موزهٔ لویو، شروع شد. او به من گفت: «لویو خود یک موزه، در فضای باز است. شما نمیتوانید آن را در یک پناهگاه بمب مخفی کنید.» در سرتاسر اوکراین، گردآورندگان آثار هنری بسیج شدند تا از آنچه که میتوانستند محافظت کنند و اقلام منقول را برای نگهداری به یک جای امن انتقال دهند. در لویو، کارکنان موزه و داوطلبان برای حفظ گنجینههای شهر هجوم آوردند و صفحات فولادی را روی پنجرههایی رنگی قرار دادند و بومهایی را برای حمل و نقل آماده کردند. سوباخ از این تلاشها عکس گرفته است. در گالری ملی Lviv، او پرترهٔ یک زن را پیدا کرد که با نوارهای بستهبندی پوشیده شده بود؛ همان نوع نواری که اوکراینیها به زودی یاد گرفتند از آن برای جلوگیری از شکستن شیشههای خود، به خاطر حملات روسیه، استفاده کنند. آثار هنری محافظت شده ما را به یاد همه چیزهایی میاندازند که نتوانسته بودیم نجاتشان دهیم. آثار هنری لویو تا کنون باقی مانده است،اما میزان از دست دادن جبرانناپذیر اوکراین را نمیتوان در مورد آثار هنری ملیتوپل، ماریوپل، خارکف، چرنیهیو و بسیاری از شهرهای دیگر که در آن موزه ها (و جامعه) در اثر حملات موشکی با خاک یکسان شدهاند، تقریب زد.