رونق کسب و کارهای هنری و ممانعت از تبعات سرمایههای سرگردان در جامعه
زمانیکه صحبت از اقتصاد هنر در جامعه میشود بسیاری بر این باور هستند که باید با یک برنامه هدایت شده بخشی از سرمایههای سرگردان جامعه را به جای خرید دلار و ارز به سمت خرید آثار هنری سوق داد تا بتوانند با چنین برنامهای علاوه بر حفظ آثار هنری در کشور از تبعات تورمی بخشی از سرمایههای سرگردان در جامعه نیز جلوگیری کرد. چند سالی است با چنین هدفی از جمله هدایت سرمایههای سرگردان در کشور و پیشگیری از تبعات تورمی آن، در ایران نیز مشابه بسیاری از کشوهای توسعه یافته، به دنبال حراج آثار هنری در جامعه هستند تا بدین وسیله علاوه بر رونق کسب و کارهای متولی در این زمینه از جمله گالریها هنری در حفظ آثارهنری و کمک به هنرمندان نیز کمک کرده و اسباب رونق در این زمینه باشند.در همین رابطه 24 دی ماه سال جاری حراج برخی آثار هنری در هتل پارسیان آزادی تهران رقم خورد که از آن با عنوان «حراج تهران» یاد شد. حراجی که با فروش آثار هنری بسیاری از هنرمندان ایرانی توانست پانزدهمین دوره خودش را نیز با موفقیت پشت سر بگذارد. موسسه فرهنگی هنری ایده درهمین رابطه، نشستی با محوریت «بررسی حراج تهران از منظر اقتصاد و هنر» با حضور دکتر آرش سلطانعلی (گالری دار)، دکتر منوچهر لطفی (رئیس انجمن مجموعهداران کشور) و برخی از منتقدین و کارشناسان هنری همچون حافظ روحانی، دکتر سمیه رمضان ماهی، محمود نورایی و پرویز براتی در محل همان موسسه برگزار کرد.در این نشست منوچهر لطفی، رئیس انجمن مجموعه داران، در پاسخ به این سوال که نهادهای اقتصادی چه تاثیری بر حراج آثار هنری از جمله حراج تهران داشتهاند گفت: «زمانی میتوان از تاثیر اقتصاد و نهادهای اقتصادی بر حراج آثار هنری در کشور از جمله حراج تهران سخن گفت که نهاد اقتصادی کشور از یک اقتصاد آزاد برخوردار باشد و همچنین تاثیر حراج آثار هنری بر گالریها نیز ملموس باشند. این درحالی است که امروزه قیمتهای حراج آثار هنری که حراج تهران یکی از آنها بود با بازار بسیار فاصله داشت و این تفاوت قیمتها بسیار مشهود بود.»او در ادامه به نبود برخی سیستمهای پایدار در اقتصاد هنر اشاره کرد و گفت: «در شرایطی که حراج آثار هنری را صرفا عدهای خاص که از رانتهای خاصتر برخوردار هستند میتوانند برگزار کنند، نمیتوان انتظار داشت که بخش دیگری از سرمایهداران نیز بتوانند در این راستا یعنی انتقال سرمایه به بخش هنر و برگزاری حراجیهای آثار هنری در کشور اقدام بکنند چرا که از اقتصاد شناوری برخوردار نیستیم و کسی هم جسارت ورود به این بخش را ندارد.»این مجموعهدار در ادامه به فاصله قیمت آثار هنری در حراج تهران تا قیمت تمام شده آنها در گالریها و در بازار آزاد اشاره کرد و افزود: ما به عنوان مجموعهدار یکسری حراجهای محفلی داریم که در زیرزمینها یا خانههای بزرگ برگزار میشود؛ چرا آنها گسترده نشد؟»؛ او در ادامه به حراج تهران نقد دیگری وارد کرد و گفت: «این حراج در صورتی میتوانست موفق ارزیابی بشود که میتوانست حراجهای کوچکتر را رقم زده و فروش در گالریها را افزایش دهد.»
حراج هنر، زیر مجموعه نهادهای اقتصادی در کشور است
دکتر سمیه رمضانی ماهی، منتقد و تحلیلگر آثار هنری، در ادامه این نشست اشارهای به نهادهای اقتصادی فعال در حراجیهای آثار هنری داشت و گفت: «حراجها که حراج هنر از جمله آنها میباشد، زیرمجموعه نهاد اقتصادی هستند و به پشتوانه نهاد اقتصادی ایجاد میشوند». این منتقد هنری در ادامه اشارهای به تحقق اهداف در این قبیل حراجیها داشته و افزود: «باید دید این قبیل حراجیها چه تاثیری در آینده اقتصادی هنر و هنرمند خواهند داشت و در ادامه باید پرسید برای چنین هدفی از سال 90 تا به امروز چند گالری ایجاد شد و چند نفر به گالریداری و مجموعهداری تمایل پیدا کرد». این تحلیلگر هنری به عنوان نقد، اشارهای به موضوع گردش مالی رایج در این قبیل حراجیها داشت و گفت: «این قبیل حراجیها در ایران از چند منظر قابل نقد است؛ چرا که معتقدم باید در حراجیهای آثار هنری توانایی جابهجایی پول یا حتی چنج پول داشت که در ایران بنا به دلایلی این مهم فعلا عملی نیست. یا از سویی دیگر در این قبیل حراجیها باید امکان تبادل مالی بین بانکی وجود داشته باشد که باز این مهم در ایران شدنی نیست.»
90درصد اقتصاد ایران غیرشفاف است
حافظ روحانی به عنوان منتقد هنری در این نشست گفت: «در شرایطی که 90درصد اقتصاد ایران غیرشفاف است این طبیعی است که چنین اقتصادی با اما و اگرهایی نیز همراه شود.» او در ادامه به نظام سرمایهداری اشاره کرد و افزود: «حراجهای هنر برگرفته از سیاستگذاریهای نظام سرمایهداری است؛ البته نظامهای سرمایهداری که با سیاستهای درست پیش رفتهاند. لذا ما کپی از رویدادهای جهانی داشتهایم که خاستگاه آن نظامهای سرمایهداری است و نهاد اقتصادی آن از نوع اقتصاد آزاد، شفاف و پاسخگو است.»او در ادامه گفت: «ما زمانیکه تصمیم گرفتیم حراج آثار هنری داشته باشیم، درحقیقت تصمیم داشتیم از یک نظام سرمایهداری، برنامه نظام اقتصادی شفاف و پاسخگوی آن را همراه با سیاست گذاریهای یک نظام دموکراتیک همراه کنیم. دموکراتیک از این معنا که در یک و حراجی هنر، بحث مشارکت عام مطرح است و این مدلی از سیاستگذاری رایج در کشورهایی با سیاست گذاری دموکراتیک است از اینرو باید گفت ما از سیاستهای اجرایی و استاندارد دنیا صرفا حراج آنرا در کشور اجرا کردهایم؛ این درحالی بود که نه نهاد اقتصادی فعالی پشت حراج آثار هنری نهفته بود و نه از این اقتصاد مبهم فرد یا مسئول پاسخگویی به سئوالات پیش آمده پاسخ داد. لذا صورت مساله صرفا شبیه به نظام سرمایهداری عمل کرد و حراج آثار هنری مشابه آنچه در دنیا اتفاق افتاده در ایران نیز همان برگزار شد.»او در ادامه افزود: «حراج بزرگ تهران در عینحال کوشید نقش یک نهاد اقتصادی را بازی بکند و با مشارکت آثار کلیه هنرمندان نقش دموکراتیک را به خودش بگیرد و همه هنرمندان از کلیه سطوح در آن سهیم باشند.»به باور حافظ روحانی، در حراج تهران که پانزدهمین دوره خودش را پشت سر گذاشت، سیاستهای اعمال شده براساس استانداردهای نظام سرمایه داری بوده است که در کشور ما صرفا صورت مساله آن اجرا شده است.او در ادامه از قدرت جابهجایی پول نقد در این قبیل حراجیهای هنری نیز انتقاد کرده و ادامه داد: «در حراجهای هنری بینالمللی، رقم مالی بسیار بالاتری جابهجا میشود که میتوان با اتکا به آن حراجی بعدی و بعدتر را نیز برگزار کرد؛ این درحالی است که در حراج تهران کل رقم مالی به فروش رفته 300 میلیارد تومان است و با این رقم نمیتوان برای آینده هنر و حراج آثار هنری در کشور سرمایهگذاری کافی داشت.»او در ادامه نگاهی به شرایط حراجی آثار هنری در سایر کشورها داشته و ادامه داد: «در ایران حتی امکان مبادلات مالی به داخل کشور، بنا به خیلی از دلایل از جمله تحریم، وجود ندارد؛ حتی امکان تبادل پول وجود ندارد یا به سختی انجام میشود. از این رو باید گفت حراج آثار هنری در کشور بدون تحقیقات اولیه اقتصادی صورت گرفته و تحقیقی بر روی قدرت تاثیر حراج تهران بر اقتصاد هنر ایران هنوز انجام نشده و به آن جدی نگاه نشده است.»
در دنیا حراجهای هنر 10درصد اقتصاد را پوشش میدهند
محمود نورایی، کارشناس هنری، در ادامه این نشست اشارهای به حضور ایرانیان در حراجهای آثار هنری در کشور داشت و گفت: «حراج آثار هنری از سال 85 در تهران پایهگذاری شد که در دو حراج اول نیز رکوردار آن بودیم و بعد از آن نیز مشخص شد که تقریبا 40درصد آثار حراجیها برای هنرمندان ایرانی است. هنرمندانی که آثارشان در ایران به نرخ به مراتب کمتر به فروش میرود و زمانیکه همان اثر از کشور خارج میشود، قیمت آن سر به فلک میکشد.»او از همین عامل به عنوان علت اصلی گرایش خرید آثار ایرانی توسط گالریداران کشورهای عربی از جمله دبی یاد کرد و ادامه داد: «همین مهم باعث شد که در همان سالهای 80، بسیاری از گالریداران کشورهای عربی از جمله دبی و امارات به ایران آمده و با بسیاری از هنرمندان ایرانی قراردادهای کلانی امضا کنند تا جایی که اکنون نیز اگر هنرمندی بخواهد آثارش را در حراجهای آثار هنری در ایران به فروش برساند، صرفا به دلیل همان قراردادهایی که با کشورهای عربی و دبی داشت اجازه ارائه اثرش را ندارد». او در ادامه اشارهای به تاثیر حراج آثار هنری بر اقتصاد کشورهای توسعه یافته داشت و ادامه داد: «در دنیا حراج آثار هنری صرفا 10درصد از اقتصاد آنها را تشکیل میدهد و در طول سال امکان گردش مالی 90درصدی برای اقتصاد هنری آنها از طریق گالریها فراهم است؛ اما آیا چنین امکان و فرصتی در ایران ایجاد شده است؟»او با اشاره به این نکته که حراجیها بهعنوان یک نهاد اقتصادی تعریف جدیدی را برای هنر به وجود آوردهاند، گفت: «حراج تهران یک فعالیت تجاری است که ابعاد هنریاش در جایگاه دوم قرار میگیرد. ما در جامعهای زندگی میکنیم که پولهای فراوانی در آن وجود دارد و میتوان برخی سرمایههای سرگردان را به سمت خرید این آثار سوق داد.»نورایی همچنین اضافه کرد: «اینکه این پولها چطور بهدست میآیند، فهمیدنش کار ما نیست که بدانیم چرا و از کجا بدست میآید. ولی ما میتوانیم برای اینکه این پولها در اقتصاد جامعه تأثیر داشته باشند، فعالیت تجاری تعریف کنیم. این فعالیت تجاری امروز با حراج تهران اتفاق افتاده است. ما قبلا خیلی شفاف نمیدانستیم که چه اتفاقی در زیر لایه هنر و گالریها درحال رخ دادن است. امروز حراج تهران بهعنوان یک فعالیت تجاری اتفاقا کاری که دارد انجام میدهد، یک کار درست اقتصادی است که سرمایهها را به گردش درمیآورد. این در شرایطی است که حراج هنر در ایران صرفا چند سال است که شکل گرفته و هنرمندان و گالریستهای ما درحال تمرین آثار و تبعات اقتصادی این امر هنری در اقتصاد کشور هستند؛ چرا که هنوز با استانداردهای روز در کشورهای توسعه یافته فاصله داریم.»