در نمایشگاه documenta 14 سال 2017، منیره الصلح مجموعهای از پرترهها را با استفاده از جوهر، مارکر، گرافیت، رنگ و نخ روی کاغذ یادداشت کشید تا هر اثر را هم به عنوان یک مدرک و هم طراحی هنری ارائه دهد، کاری که با یادداشت هایی به زبان عربی که بر زنده بودن فیگورها نیز گواهی می دادند همراه بود.مجموعه من قویاً اعتقاد دارم که حق ما بیاهمیت است، یک پروژه در جریان است که برای اولین بار در سال 2012 به عنوان مجموعهای از «اسناد زمانی» از«انقلابهای سوریه و خاورمیانه و بحرانهای متعاقب آن» ایجاد شد. این مطالب را هندریک فولکرتز، کیوریتور نمایشگاه بیان می دارد.پرتره ها از بیروت آغاز شد و در میان شهرهای دیگر از جمله؛ کاسل و آتن، جایی که نمایشگاه documenta 14 به دو بخش تقسیم شده بود، نیز ادامه یافت. هر تصویر پناهندگان و مهاجرانی را نشان می داد که از جنگ یا ظلم و ستم ناشی از آن فرار کرده بودند. در کل، «پروژه به موضوع مهاجرت (اجباری) در سطح تاریخ شفاهی می پردازد: یک دسته بندی تاریخ نگاری مبهم که از فرآیندهای آرشیوی رسمی تر فرار می کند»، فولکرتز ادامه می دهد که:« اما به طور غیرقابل انکاری ازیادنرفتنی است زیرا این آگاهی از طریق خود مردم، در بین آنها منتقل می شود.»مفهوم انتقال مادی و تجسم یافته، تا آخرین نمایشگاه انفرادی این هنرمند با گالری Zeno X در آنتورپ با نام، , Lovers, Nahawand and Saba. She sang me songs and I didn’t mind (30 November 2022–28 January 2023) ادامه پیدا می کند، که در آن مجموعه جدیدی از نقاشی ها، موسیقی را به عنوان منشوری در نظر می گیرند که از طریق آن کلیدوسکوپی از تداعی ها پدیدار می شود. الصلح زمان کار کردن در استودیوی خود در بیروت، به پلی لیست آهنگی گوش می کند که نه تنها تاریخ های خاصی را تداعی می کند، بلکه آنها را به هم پیوند داده و قدرت موسیقی را به عنوان نیرویی برانگیزاننده انعکاس می دهد و صداهای خوانندگانی مانند فیروز را -که بیدرنگ به صدای لبنان و منطقه پان عرب تبدیل شد-، به نقاشی هایی تبدیل می کند که منعکس کننده واکنش های پیچیده و شنودی هستند که زمان هایی که در آن آهنگ های خاصی خوانده می شوند رخ می دهند.نتیجه آن مجموعهای از ترکیب بندی های بیانگرانه بر روی بوم است که در آن، الصلح به موسیقی که شنیده است با انباشتگی سیالی از ضربه قلم ها و سایهها واکنش نشان میدهد و چهرهها و صحنههایی را میسازد که مانند رنگهایی که برای خلق آنها استفاده میشوند، عجیب و غریب هستند، گویی تن های رنگی روشن تابلوهای دگا از شب های مونمارتر پاریس را به کار می گیرد. الصلح تصدیق می کند که نقاشی های Lovers, Nahawand and Sabaعلیرغم ارتباط آنها با فراروایت های پیرامون تاریخ زادگاهش لبنان و جهان عرب،- نه تنها در قرن بیستم، بلکه در طول قرن بیست و یکم نیز- شخصی هستند.
با این حال، درهم تنیدن داستانها و متون ثبت شده، از ویژگیهای بارز شیوه کار چند رشتهای الصلح است، با پیکربندی دیدگاههای بسط یافته و درهم تنیده در طول زمان و مکان؛ یک نقاشی دیگر فقط نقاشی صرف نیست، بلکه نت-موسیقی- در یک پارتیتور بزرگتر است که اثر گذشته را بر زمان حال واکاوی می کند. نمایشگاه انفرادی اخیر این هنرمند در مرکز هنرهای معاصر BALTIC در گیتسهد با نام، A day is as long as a year (2022) به عنوان مثال، متمرکز بر اینستالیشنی است که فرم خود را از چادرهای تشریفاتی دوران قاجار در ایران گرفته است. ساختار کنفی حنایی رنگ آن با گلدوزیهای زنان از افغانستان، ایران، لبنان، ترکیه، آفریقای جنوبی و هلند ساخته شده که در قسمت بیرونی اش طرحهای پیچیده از گلها، پرندگان و کلمات عربی دارد، در حالی که در داخل، تابلوهایی بزرگتر در مرکز چادر آویزان شده اند که داستان هایی از فقدان، تاب آوری و امید را بازگو می کنند.زیر چادر، یک چیدمان صوتی همان کلمات عربی که شادی و غم را شرح می دهند، پخش می کند، که به طور منحصر به فرد توسط هنرمند دست دوزی شده اند. این قطعه صدای ریما خاچیچ، خواننده لبنانی است که با صدای ضبط شده دو زن ایرانی در حال خواندن سرودهای عزاداری ایرانی، ترکیب شده است. شکل قرمز و زرد چادر، این بار- که همچنین مرکز توجه نمایشگاه2019 الصلح در گالری سفیر سملر در بیروت، با نام The Mother of David and Goliath, with Mina El Shourouk ila Al Fahmah (Lackadaisical Sunset to Sunset) (2019) قرار گرفته بود -، با اظهارات امروزی از ظلم و ستمی که توسط زنان تجربه شده و همچنین نمونه هایی از اختیارات زنان در تاریخ اسلام، گلدوزی شده است.در مجموعه آثار الصلح، حسی از درهم تنیدگی ای پیچیده با نقاشی ها، طراحی ها، قطعات ضبط شده و سایر اشکال بیانی وجود دارد، که برای ایجاد یک نتیجه بصری ترکیب می شوند تا تبادل را به عنوان یک بستر گسترده بررسی کنند. مطالعه قسمت دوم