نقدی بر آثار محمدرضا شیروانی زاده به بهانه نمایشگاه نقاشی «سطح خواب» که در گالری ایده افتتاح شده است.
در آثار شیروانی زاده، فضا و انسان در مواجهه ای غریب با یکدیگرند؛ هجوم فضا بر انسان. فضایی که نمایانگر جهان پنهانی است که از سطح نامریی ذهن بالا می آید و سطح بوم را پر می کند. نا آرام است، محو و گاهاً تاریک و بر صورت ها و فیگور ها مستولی شده است. این مساله را به خوبی می توان در تاش های بیانگر، سردی رنگ ها، خلا درونی فضا و حالت فیگورها مشاهده کرد.
دلیل حجم سنگین این تقابل، شاید وضعیت انسان امروز باشد، انسان وامانده در لابلای روزمرگی ها با صدها پرسش از معنای زندگی. این ابهام و غربت به تصویر کشیده می شود تا علاوه بر نشان دادن شرایط، روابط انسان را نیز در لحظات غالب زندگی به چالش بکشد.
سنجش اینکه او تا چه حد توانسته است در وضعیت معاصر درست زیست کند را نقاش بر عهده مخاطبان آثارش گذاشته است. زیستی مبنی بر انتخاب ها، اهداف، تعاریف و مفاهیم ذهنی و این دعوتی است برای تفکر؛ تفکری که منجر به آگاهی و تغییر خواهد شد.