آیا اگر متوجه شوید که عنوانی که مشهورترین نقاشی رامبراند با آن شناخته می شود واقعاً نادرست است، تعجب خواهید کرد؟ در اثری که اکنون به بررسی آن خواهیم پرداخت میبینید که در اصطلاح نگهبان شب اصلاً صحنه شب نیست و در واقع در طول روز اتفاق می افتد! این عنوان که توسط هنرمند داده نشده، برای اولین بار در پایان قرن هجدهم به کار رفت. در آن زمان این نقاشی به دلیل انباشته شدن لایههای زیادی از خاک و لاک به میزان قابل توجهی تیره شده بود و به این شکل نشان میداد که این رویداد در شب اتفاق افتاده است.
موضوع نگهبان شب اثر رامبراند
نگهبان شب اثر رامبراند نمونهای از یک نوع نقاشی بسیار خاص است که منحصر به هلند شمالی است و اکثریت پرترههایی که در آن میبینیم در شهر آمستردام سفارش داده شده است. این یک پرتره گروهی از یک گروه از محافظان مدنی است. هدف اولیه این نگهبانان این بود که به عنوان مدافع شهرهای خود خدمت کنند. به این ترتیب، آنها وظیفه داشتند از دروازهها حفاظت کنند، پلیس خیابانها باشند و کارهایی مانند خاموش کردن آتش رابر عهده بگیرند و به طور کلی نظم در سراسر شهر را حفظ کنند. علاوه بر این، آنها در رژههایی که برای بازدید از خانواده سلطنتی و سایر مناسبتهای رسمی همراه با جشن برگزار میشد، حضور مهمی داشتند.هر گروه از این افراد دارای سالن صنفی و همچنین یک میدان تیراندازی بود که در آن میتوانستند با سلاحهای خاص مرتبط با گروه خود تمرین کنند. این سلاحها شامل سلاح سرد مانند کمان بلند، کمان ضربدری و یا سلاح گرم میشد. طبق سنت، این سالنهای اجتماعات با پرترههای گروهی از برجستهترین اعضای آن تزیین میشد. این نقاشیها نه تنها برای ثبت شباهتهای این شهروندان، بلکه مهمتر از آن، برای نشان دادن قدرت و فردیت شهری که از آن دفاع میکردند، استفاده میشد. به طور خلاصه، این تصاویر به ترویج احساس غرور و وظیفه مدنی کمک کرد. رامبراند در اوج زندگی حرفهای خود بود که سفارش نقاشی «نگهبان شب» را برای کلوونیرزدوئلن دریافت کرد، سالن صنفی که محل نگهبانان شهروند آمستردام بود.
گارد مدنی هلند در نگهبان شب اثر رامبراند
در نقاشیای که رامبراند برای این سالن خلق کرد، گروهی را میبینیم که شرکت تحت فرماندهی کاپیتان فرانس بانینگ کوک بود که البته موقعیت برجستهای در پیش زمینه مرکزی تصویر دارد. او لباس رسمی مشکی و یقه توری سفید طبقه بالا را پوشیده که با یک ارسی قرمز پررنگ روی سینه اش برجسته شده است. در کمر او یک راپیر و در دستش باتوم است که دومی نشان دهنده درجه نظامی اوست. با گامی به جلو، او سرش را به سمت چپ میچرخاند و با تأکید بر دست آزادش، آن را دراز میکند و به ستوانش، ویلم ون رویتنبرگ، که برمیگردد تا دستوراتش را بپذیرد، صحبت میکند. او همچنین لباس فانتزی به تن دارد، اما در رنگ زرد روشن، نقش نظامی او به گردن فولادی که به گردنش میبندد و پارتیزان تشریفاتی به شدت کوتاه شده ای که حمل می کند اشاره دارد. در این اثر شانزده پرتره اضافی از اعضای این شرکت نیز گنجانده شده است که نام همه آنها بر روی یک سپر قابدار در طاق نما حک شده است. همانطور که در آن زمان مرسوم بود، پرترههای نشسته هزینهای را پرداخت میکردند که بر اساس برجستگی آنها در نقاشی بود.
پرترههای نگهبان شب اثر رامبراند
در مقایسه با سایر پرترههای گارد شهروندی، نگهبان شب رامبراند از نظر اصالت به طور قابل توجهی متمایز است. رامبراند به جای تکرار چینش معمولی ردیفهای فیگورها، پرتره خود را متحرک میکند. در این حین سیترها اقدامات خاصی را انجام میدهند که نقش آنها را به عنوان شبه نظامی مشخص میشود. در بکگراند این اثر انرژی زیادی تولید می شود که در واقع نشان دهنده پاسخ این شهروندان در مورد فرمان کاپیتان خود است که باعث شده وارد عمل شوند. در حقیقت، این صحنه ظاهر یک رویداد واقعی تاریخی است که در حال وقوع است، اگرچه آنچه ما واقعاً شاهد آن هستیم، نبوغ خلاق رامبراند در کار است.در نگهبان شب مردانی که تکههای زره و کلاههای ایمنی مختلف به سر دارند، خود را با مجموعهای از سلاحها در مقابل یک طاقنمای عظیم اما خیالی مسلح میکنند که به عنوان نمادی از دروازه شهر برای دفاع عمل میکند. در سمت چپ، پرچمدار پرچم سربازان را بالا می برد در حالی که در سمت راست، گروهی از مردان پیک های خود را بالا نگه داشتهاند. در پیشزمینه سمت چپ نیز، پسر جوانی دیده میشود که یک شاخ پودری باروت را حمل میکند میرود تا باروت بیشتری برای تفنگداران جمع کند. در مقابل او، یک درامر آهنگی را به صدا در میآورد و این در حالی است که سگی با شور و شوق جلوی پای او پارس میکند.
در این اثر علاوه بر هجده پرتره، رامبراند تعدادی ویژگی اضافی برای انیمیشن بیشتر صحنه و حرکت پرشورتر و اشاره به آرایش بسیار بزرگتر شرکت به عنوان یک کل معرفی کرد. اکثر این چهرهها با چهرههای مبهم یا فقط تا حدی قابل مشاهده به پس زمینه منتقل میشوند. این نکته بسیار جالب توجه است که یکی از پرترهها که کلاه ایمنی به سر دارد و از پشت سر کلاه ایمنی که در کنار پرچمدار ایستاده بود را نگاه میکند، حتی به عنوان پرتره خود رامبراند شناخته میشود.
سلاحهای نگهبان شب اثر رامبراند
در حالی که تعدادی سلاح مختلف در این نقاشی گنجانده شده است، برجستهترین سلاح، تفنگ، سلاح رسمی کلوونیرز است. به سه نفر از پنج تفنگدار در پشت سر کاپیتان و ستوان جایگاه مهمی داده شده است، جایی که آنها به ترتیب مراحل اولیه مربوط به مدیریت صحیح تفنگ را انجام میدهند. در این ترکیببندی ابتدا، در سمت چپ، یک تفنگدار با لباس قرمز، با ریختن پودر باروت در پوزه تفنگ، سلاح خود را شارژ میکند. بعد، یک شخصیت نسبتاً کوچک که کلاه ایمنی مزین به برگهای بلوط بر سر دارد، سلاح خود را به سمت راست شلیک میکند. و در نهایت، مردی که پشت سر ستوان قرار دارد، ظرف را با باد کردن پودر باقیمانده پاک میکند.
نماد نگهبان شب اثر رامبراند
احتمالاً غیرمعمولترین ویژگی نگهبان شب، دختری مرموز است که درست پشت تفنگدار قرمزپوش از تاریکی بیرون آمده است. این دختر جوان با موهای بلوند و لباس طلایی فانتزی، توجه زیادی را به خود جلب میکند. با این حال جالبترین ویژگی او مرغ سفید بزرگی است که به صورت وارونه از کمربند او آویزان است. اهمیت این پرنده، به ویژه پنجههای آن، در اشاره مستقیم آن به کلوونیرز است. هر صنف نشان مخصوص به خود را داشت و برای کلوونیرز یک پنجه طلایی در یک میدان آبی بود. در نتیجه این دختر یک شخص واقعی نیست، بلکه به عنوان شخصیت و نشان شرکت عمل میکند. نویسنده و گردآورنده: فاطمه ابوالحسنی