ویلیام هولمن هانت (William Holman Hunt)، نقاش بریتانیایی دوران پیشا رافائلی، نقاشی چوپان مزدور (The Hireling Shepherd) را در سال 1851 به پایان رساند. این نقاشی، چوپانی را به تصویر میکشد که گلهٔ خود را رها کرده و میخواهد توجه یک زن جوان را به خود جلب کند. چیزی که در این نقاشی بیشتر از همه توجه بیننده را جلب میکند، جزئیات بالای نقاشی و ظاهر طبیعی سوژهها است. ویلیام هولمن هانت یکی از اعضاء «انجمن برادری پیشا رافائلی» بود: یک جنبش واپسگرایانهٔ کوچک که در سال 1848 در لندن بنیان نهاده شد. اعضاء این جنبش به جای پیروی از سبک کلاسیک مطلوب آکادمی سلطنتی، به دنبال سبک طبیعتگرایی (ناتورالیسم) بودند. طبیعتگرایی به دنبال به تصویر کشیدن زندگی روزانهٔ مردم بریتانیا بود؛ بدون هیچ توجه ویژه نمادین یا ایدهآلگرایانهای نسبت به محیط، انجیل یا حتی مناظر قرون وسطایی که نشاندهندهٔ گذشتهٔ بریتانیا بود. منتقدان هنری آن زمان، طبیعتگرایی را مورد انتقاد قرار میدادند و معتقد بودند این سبک بیش از حد نامطبوع و غیرمتمدنانه است؛ ولی این جنبش موفق شد نظر جان راسکین (John Ruskin)، مهمترین منتقد هنری قرن نوزده را به خود جلب کند. در نقاشی چوپان مزدور، با تحلیل عناصری همچون غلظت رنگها، کنتراست بالای نقاشی (که در محدوده گسترده ای به کار گرفته شده) و همچنین بافتی که با ضربههای کوتاه قلممو ایجاد شده، بهتر میتوان به سبک نقاشی طبیعتگرایانه دوران پیشا رافائلی پی برد. جزئیاتی چنین پیچیده باعث شده نقاشی، تأثیر بصری ویژهای بر روی مخاطب بگذارد؛ تأثیری که در اثر نظم و ثبات به دست میآید. این ویژگیها باعث به هم پیوستگی ترکیببندی شده و بیننده را به تدریج وارد خلوت خصوصی این دو نفر میکند. بیننده که تحت تاثیر ماهیت صحنه قرار گرفته است، ناخودآگاه اخلاقیات را در جامعهٔ مدرن آن زمان انگلیس به پرسش میکشد. درچوپان مزدور، هولمن هانت با کنار هم قرار دادن زندگی روستایی طبیعی انگلیسی و این عمل انسانی ناخوشایند، مشکلات جامعهٔ ویکتوریایی آن زمان انگلیس را به چالش میکشد.رنگهای پرجنب و جوش و خالص به کار رفته در این نقاشی، نشاندهنده میزان جزئیات فرم و ترکیب رنگی است که به طور موفقیتآمیزی اجزاء و سوژههای به کار رفته را به نمایش میگذارد. هولمن نقاشی خود را با استفاده از یک تکنیک مشخص طراحی کرده است. او رنگها را ترکیب نکرده است، بلکه به جای آن به توصیه جورج فیلد (George Field) شیمیدان، از رنگدانههای خالص رنگها استفاده کرده است. با دقت در این اثر میتوان متوجه شد که با کمک این تکنیک، تلاش شده رنگها به اصیلترین شکل ممکن بر روی تابلو قرار گیرند. نقاش به جای این که از یک الگوی رنگی برای اثرگذاری استفاده کند، تلاش کرده از نسخهٔ اصلی رنگها استفاده کند. به همین دلیل تمام رنگهایی که در دنیای واقعی میبینید در این نقاشی هم دیده میشود. به این ترتیب، با نوعی رنگآمیزی طرف هستیم که تنها در دنیای واقعی دیده میشود و آن را کمتر در دنیای نقاشی میبینیم. به عنوان نمونه می توانید به سرخی صورت زن و مرد نگاه کنید که در اثر شرم و خجالت ایجاد شده است، یا سایه های سیب گاز زده ای که بر دامن زن قرار دارد، و یا رنگ سفیدی که برای گوسفندان به کار رفته است. به این ترتیب، عناصر مختلف به طبیعیترین شکل ممکن به تصویر کشیده شدهاند. برای نورپردازی هم هولمن هانت از تمهید مشابهی استفاده کرده است: اگر از فاصلهٔ نزدیک به نقاشی نگاه کنید، هیچ نشانی از تکنیک ایمپستو (تکنیک لایهلایه کار کردن نقاشی، به حدی که هر لایه برجستهتر از سطح نقاشی است) نمیبینید. ولی با دقت به نقاشی میتوان متوجه شد که این اثر به صورت نقطه نقطه کار شده است. با این روش، نقاش موفق شده این تصور را به وجود بیاورد که گویی واقعاً در حال تماشای بافت واقعی اشیائی هستیم که در نقاشی دیده میشود (موی زن مثال خیلی خوبی است). هانت در تمام سطح نقاشی جزئیات را به شکل یکسانی پراکنده کرده است. این رنگهای مات و اصیل هم در پیشزمینه، هم میانزمینه و هم در پسزمینه دیده میشوند. سبک پیشا رافائلی معمولاً تلاش میکرد برای پیشزمینه از همان جزئیات و شفافیت رنگی استفاده کند که برای سوژهها به کار برده بود. چنین تمهیدی در چوپان مزدور هم دیده میشود.در این نقاشی، نور سفیدی که در افق و نزدیک مزارع در پسزمینه دیده میشود، از نظر میزان درخشندگی تفاوتی با رنگ پیراهن زن ندارد که در پیشزمینه قرار دارد. حتی در ابرهای پسزمینه هم میتوان ظرافت و بافت متقاعدکنندهای مشاهده کرد. در هر بخشی از نقاشی، از خطوط مختلف برای تطبیق جزئیات نقاشی استفاده شده است. این جزئیات یکسان که در چوپان مزدور دیده میشود، از طریق توجه ویژه به خطوط، رنگ و نوری به دست آمده است که به صورت پیوسته در سراسر نقاشی مورد توجه قرار گرفتهاند. اشکال مختلف نقاشی دارای ثباتی هستند که در اثر کمال آنها به دست آمده است. جزئیات بالای نقاشی باعث میشود مخاطب در صحنه متوقف شده و جنبشی نداشته باشد. به این ترتیب، بينندهٔ این نقاشی در این لحظهٔ پر تنش که به تصویر کشیده شده، با نوعی سکون مواجه میشود. انتخابهای ویژه و آگاهانه نقاش باعث شده که چوپان مزدور تمام ویژگی های طبیعتگرایی را در خود داشته باشد. نقد از: هیلاری بویک