گوئن جان؛ بررسی هنر و زندگی در لندن و پاریس هنر را فدای تاریخ می کند.
گالری پالانت هاوس، چیچستر
تک اثر این هنرمند که به سختی می توان آن را به دست آورد، گهگاه در هیاهوی نمایشگاهی که می خواهد او را در یک گرداب اجتماعی، جنسی و نقاشی گونه قرار دهد، گم می شود.
رزومه ای از یک هنرمند مشتاق در نمایشگاهی بزرگ
حداقل سه تصویر باید کلاغ ها را بترساند. اولین نقاشی یک راهبه است که نسبتا پر از طنز است. دومی تابلویی از یک دربان پاریسی است که با بیان چنین تاریکی کینه توزانه او را تهدید می کند که سکوت مشخص پرتره گوئن جان را تضعیف می کند. عکس سوم یک عکس تک رنگ از خود هنرمند است، در حدود سال 1908، که به عنوان مدل زنده برای رودن کار می کرد و در اینجا به اندازه واقعی کشیده شده است. در واقع یک اثر برهنه غول پیکر است. این نمایشی است با ماموریت غافلگیر کردن، بیرون راندن ما از پیش فرض های قبلی که داشته ایم.
گوئن جان؛ داستانی از ارتباطات
گوئن جان (۱۹۳۹-۱۸۷۶) متولد ولز، که دیگر نمی توان به عنوان یک گوشه نشین تنها، شکننده، گوشه گیر و رنگ پریده مانند نقاشی اش دیده شود. در عوض، در این اولین “بازنگری بزرگ” به مدت 20 سال، با “داستانی از ارتباطات” رو به رو هستیم. برخی از آن ها اجتماعی هستند. بسیاری از دوستان و خبرنگاران او، از روزهای اولیه در اسلید تا زندگی در پاریس، و بعدها در حومه میودن، جایی که او برای نزدیک شدن به رودن نقل مکان می کند. برخی از آن روابط، تنها روابط جنسی هستند، دوستی های پرشور با تعدادی از هنرمندان زن؛ رابطه 10 ساله با رودن که به بدبختی ختم می شود. بیشتر به خود نقاشی مربوط می شود. جان در حال کپی برداری از یک صحنه هلندی قرن هفدهمی توسط گابریل متسو، تمرین تغییرات تونال به شیوه معلم سابقش ویسلر، نقاشی فضای داخلی آرام همزمان با ادوارد ویلارد و علاقه مندان فرانسوی و همچنین هنرمند دانمارکی ویلهم هامرشوی نشان داده می شود. او دیپه را در شب نقاشی می کند. سیکرت نیز همین کار را می کند هنرمندی که تابلوی هتل قدیمی سلطنتی در سال 1910 متعلق به پالانت هاوس است و به همین دلیل به خدمت گرفته شده است. او قبلا در کامدن زندگی می کرد. بنابراین می بینیم که فضای داخلی غم انگیز اسپنسر گور، ۳۱ مورنینگتون کرسنت، لندن، پر از آجرهای ادواردیایی است با این حال اتاق های جان خالی است. او به طرز قابل توجهی خود را برهنه کشید.
پائولا مدرسون بکر، هنرمند معاصر آلمانی او نیز همین کار را کرد. طرح های آن ها با هم جفت شده اند تا بر رادیکالیسم این دو زن تأکید کنند، اما افسوس که تصاویر انتخاب شده بهطور ناامیدکننده ای کوتاه هستند که موضوع را تضعیف می کنند. و این اولین معضل است. این نمایش به قدری مشتاق کننده است که از جان یک شخصیت اجتماعی بسازد و گهگاه او را در میان تنش از دست می دهد. در اینجا دوستانش، آیدا نتلشیپ (طرح های جالب) و مری کنستانس لوید (طبیعت های بی جان ضعیف)، اولین دوست پسر او (پرتره های متوسط) و آخرین او (رودین، که در اینجا با برخی از نقاشی های ضعیف نشان داده شده است) هستند.
آثاری نچندان قوی ولی درگیر کننده
در واقع، تقریبا اولین اثر در اینجا، طراحی آبرنگی خود جان از یک اتاق شلوغ در حفاری های لندن او است، در جایی که احتمالا میدان فیتزروی شماره 21 است. متصدی نمایش، آلیسیا فاستر، که زندگینامه جدیدی را نیز نوشته است که در تحقیقات تاریخی اجتماعی و هنری خود مثال زدنی است، توانسته است هر دانش آموز اسلید را در تصویر شناسایی کند. اما این اثر یک تکه جوونیلیای دست و پا چلفتی باقی می ماند. با این حال، شامل چهره هایی در اتاق ها می شود، و این چیزی است که ما به خاطرش اینجا هستیم. دختر آبی پوش، دختر غمگین، دختری با گربه، جوانی در حال نقاهت؛ هیچ کس نام او را به طور قطع نمی داند، فقط او در بسیاری از نقاشی های گوئن جان ظاهر می شود. طول سه چهارم، کمی به سمت چپ قرار گرفته، دست ها به هم گره شده است. گاهی اوقات با یک کتاب در نور الک آرام کشیده شده است.
دختری زیبا در لباس آبی
گاهی اوقات به نظر می رسد که او نشسته است، اما هیچ صندلی به تصویر کشیده نمی شود. گاهی اوقات او به دیوار تکیه می کند یا در فضایی کم عمق که تقریبا نامشخص است می نشیند، یا با فضایی مرموز ادغام می شود. گالری پالانت هاوس موفق شده است دختر زیبای جان با لباس آبی (حدود 1914) را از یک مجموعه خصوصی قرض بگیرد. اینجا انگار دختر، لباسش، دیوار و حتی سایه اش همگی هستند، اثری که با رنگ روغنی رنگ پریده و مبهم کشیده شده است. چیزی از این رابطه بین نور و روح حتی زمانی که جان در حال کار با آبرنگ است آشکار است. در یک سلف پرتره از سال 1909، که از موزه رودن وام گرفته شده است، هنرمند با نامه ای در دست به جلو خم می شود (شاید یکی از صدها نامه ای که به او نوشته است). او در نوعی اتاق است، به حدی که صحنه در فضای باز نیست، اما تمام چیزی که می بینید یا از آن می دانید طنینی کم رنگ است. بیشتر شبیه یک حالت ذهنی از انتظار و امید، مملو از انتظار باز کردن پاکت، یا فرستادن آن، یا چشم دوختن به معشوقش. عکس همه فشار ظریفی است. و همینطور با این نقاشی های عجیب و غریب و کششی که به هیچ چیز ویسلر شباهت ندارند، مهم نیست که آن ها یک پالت رنگ نزدیک به هم دارند.
فردیَت گوئن جان
اینکه او چگونه آن ها را مهم کرده است. مقاله ای از نمایش خواهر و برادر تیت بریتانیا در سال 2004 از گوئن جان و آگوستوس جان توضیح می دهد که او گچ را هم با رنگ خود و هم با یک چسب جاذب مخلوط کرده است. این باعث می شود رنگ کم رنگ تر و سفت تر حرکت کند. هیچ چیز سریع یا روانی در مورد هنر او وجود ندارد. سطوح (و اتمسفر) فرورفته، منقطع و به طور پیوسته پوشیده شده آهسته و به سختی به دست می آیند. برتری جان در آن زمان و همچنین مشارکت پرشور او با هنرمندان دیگر به ندرت مورد تردید بود. آگوستوس جان، در یک نقل قول معروف، نوشت که “او پاکدامن یا مطیع نبود، بلکه عاشق و مغرور بود”. بنابراین این نمایشگاه، در جاه طلبی اش برای نشان دادن دوباره جان، باید منشعب شود.
دارای پرتره های جذاب راهبه ها و زنان و کودکانی است که از پشت در مراسم دسته جمعی نگاه می کنند، که به طرز فوق العاده ای در موسسه باربِر در سال 2008 ارائه شد. این نقاشی یکی از نقاشی های نفیس اتاق زیر شیروانی جانز پاریس را دارد که مترادف با یک اتاق از ویرجینیا وولف شده است. اما متأسفانه آثار متوسط زیادی از جان و معاصرانش نیز دارد که هنوز برای فروش در بازار ثانویه در حال چرخش هستند. و با تأکید بر همه جهات کتاب در تصویر چیست، آنچه روی دیوار در گور است و هنر را فدای تاریخ می کند. نمایشگاه به سادگی حاوی تلاش بیش از حد است. تنها چیزی که مهم است تنها چیزی است که در اینجا ذکر شده است یعنی فردیت گوئن جان.
نویسنده و گردآورنده: ریحانه صمیمی