زیبایی شناسی کلاسیک
تحلیل زیبایی شناسی در هنر، از دیدگاه افلاطون ، ارسطو و فلوطین ، چگونه صورت می گیرد ؟
تحلیل زیبایی شناسی در هنر، از دیدگاه افلاطون ، ارسطو و فلوطین ، چگونه صورت می گیرد ؟
در تعاریف آمده از رویکرد شکل دهی، این نظریه نقطه مقابل رویکرد بازتاب شناخته شده و در تقابل رویکرد بازتاب شکل گرفته است.در این رویکرد شکل دهی بر خلاف رویکرد بازتاب، این هنر است که جامعه را متاثر میسازد.
پژوهش حاضر در مرحله نخست به تعریف جامعه شناسی هنر و دو نظریه بازتاب وشکلدهی میپردازد. توضیح بسیاری مختصری در مورد شیوه بررسی و ارتباط متقابل جامعه و هنر در جامعه شناسی هنر با دو عنوان رویکرد بازتاب و رویکرد شکل دهی ارایه میگردد و سپس با بررسی موردی و استفاده از رویکرد تحلیلی تفسیری…
دیوید یومیموتو هنرمند مجسمه ساز کانادایی و متولد ۱۹۷۵ است. او مجسمه هایی بتنی و الهام گرفته از سازه های معماری می سازد و این امر به علت اشتغال او در حرفه معماری با تجربیاتی مدرن است.
نتزاع نوعی هنر زبده گزینی از طبیعت بود ، سنت های تقلید از طبیعت را کم اهمیت نشان میداد و ابداع واقعیتی تازه برای ادراک بصری را کارکرد اساسی هنر میدانست ، اما روح طبیعت پرست آدمی هرچند جلوه های نوین هنرنمائی و کژنما شده را میستود و از آن لذت میبرد ، اما باز در کاوشگرایی پیرامون خود میل به انطباق زیبائی شناسی را با واقعگرائی احساس می کرد
ما نیز همانند مرد درون تابلوی کنی هریس با نام «نگاه کردن به دیبن کرن»به یکی از نقاشی های ریچارد دیبن کرن آمریکایی نگاه می کنیم و با مواجه شدن با اثری در ظاهر انتزاعی به دنیای بازنمایی های او وارد می شویم.
با توجه به برنامه وزیر پیشنهادی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم و همچنین نگاه کارشناسان و مشاوران ایشان به مقوله هنر و فرهنگ در بخش های مختلف از جمله؛ هنرهای تجسمی، موسیقی، سینما، تئاتر، رسانه، کتاب، مد و…، شاهد دیدی یک سویه، جانبدارانه، سطحی و جزم اندیشانه به آنها بودیم. به نظر می…
آیا داشتن ذهنیت هنرمند نوظهور میتواند در بلندمدت برای حرفه شما سودمند باشد؟
رک سبک انتزاعگرائی از هنر نخست لازم است معنای انتزاع را دریابیم و بدانیم این گرایش نوین چگونه و از کدامین خاستگاه های هنری به وجود آمده است و آیا این روش ، دغدغه هنرمند مبهوت جنگ زده قرن بیستم بوده است که بدینگونه بار روانی خویش را تخلیه می کرده است ؟
زنان در آثار مسعود کشمیری به طرز دلنشینی ساده، بی تکلف و آشنایند. بدون وجود برهم زننده هیچ عنصر دیگری و در فضایی خالی، در مرکز تابلو ایستاده و به فکر فرورفته اند. آنها «بودن» خود را زندگی می کنند و دست هایشان تنها چیزی است که برای اتصال به دنیای ذهنی خود…