حسین ایراندوست مقدم با سماع و اشعار مولانا به گالری ایده آمد.
پنجشنبه ۲۱ دی ماه در نشستی با موضوع داددل شاهد استقبال بینظیری در موسسه ایده بودیم. این نشست با حضور دکترسلطانعلی موسس گالری ایده، دکتر بیژن میردامادی مدیرعامل موسسه آرتا دانش، مهندس ایرج حسابی مدیربنیاد پرفسور حسابی، مهندس طاهر شافعی مدیرعامل آبا بنا، آقای مهندس رهبری و خانم مهندس ابراهیمی مدیران شرکت معماری دان دیزاین، خانم کیانا میردامادی کیوریتور و برگزار کننده این برنامه و بسیاری از هنردوستان برگزار شد. اسپانسر این برنامه فروشگاه هنری آرمان و کافه کوپا بودند. اين نشست آخرين برنامه از سلسله برنامه هاي داددل بود كه مهرماه امسال در اقامتگاه استراليا در تهران برگزار شد و بسيار مورد توجه دوستان و عاشقان حضرت مولانا قرار گرفت. بنا به گفته خانم ميردامادي نشست 21ديماه در حقيقت گزارشي از نحوه كارگرداني و اجراي پرفورمنس داد دل بود که در حضور ١٧٠ نفر از ديپلمات ها و مهمانهاي خارجي و ايراني برگزار شد. این برنامه نقطه عطفي براي نشان دادن همزمان سماع موسيقي و نقاشي به دوستداران این هنر بینظیر بود.در ابتدای برنامه خانم کریمی اشعاری از مولانا خواندند و فضای نشست را پرشور و معنوی کردند و حضار غرق در اشعار مولانا میزبان نقاش و خوشنویس با استعداد کشورمان حسین ایراندوست مقدم شدند. حسین ایراندوست مقدم در آبانماه سال ۵۷ در بحبوحه جنگ متولد شد. ازکودکی به نقاشی علاقمند بود اما در ۱۴ سالگی به طور جدی این هنر را نزد استاد نوسی فراگرفت. به دلیل شاگردی استاد نوسی سبک رئال را ادامه داد اما به دلیل نپذیرفتن هنر نوگرا و پافشاری بر سبک رئال با چالشهایی در دانشگاه مواجه شد. بعد از تحصیلات آکادمیک به کار دکوراتیو و نقاشی دیواری پرداخت، و جسارت و تجربه زیادی در نقاشی دیواری به دست آورد.موضوع پایان نامهاش مکتب ذن بود چون پدر بزرگ ایشان مستشار چینی بودند همین موضوع حسین را با مکتب شرق مانوس کرد. در اوایل ورود به دانشگاه با مکتبهای معنوی شرق دور مانوس شد و سال ۸۹ از سبک رئال فاصله گرفت و به نقاشی سوژه محور رویآورد. علاقمندی به مکتب شرق باعث شد تا مطالعات و تحقیقات زیادی در این زمینه انجام دهد و در این مطالعات با صوفیگری و اشعار مولانا آشنا شد تا به سماع رسید. او میگوید آشنایی با مولانا و درک اشعارش به سادگی امکان پذیر نیست و باید مطالعات زیادی کرد. او بعد از مطالعات فراوان جوهره اشعار مولانا را در سماع خلاصه میکند.در ابتدا سماع قرار نبود پروژه باشد بلکه تنها کاری بود که از دل، بر بوم نقاشی کشیده میشد. از سال۹۰نمایشگاه انفرادی را در گالری نار و سال ۹۱ در گالری شیرین و ۹۲ در گالری نیویورک و بعد در دبی و لندن و در نهایت اردن گذاشت. او میگوید من در نقاشی هایم به دنبال خودم میگشتم تا ببینم به چه خلوصی میرسم زیرا سماع و اشعار مولانا مرا به چنان خلسه ای میبرد که به احساس رهایی و آزادی میرسیدم.بعد از گفتگوهای حسین ایراندوست مقدم دکتر شکیبینیا محقق و مولانا شناس سخنرانی کوتاهی در مورد مولانا و شمس برای حضار داشتند. در اشعار مولانا شمس معلم است و مولانا شاگرد، وبه کرات او را متحول کرده است، شمس معشوق است و مولانا عاشق برای همین با خواندن اشعار مولانا ودرک آن احوالاتمان منقلب میشود. در مقالات شمس این ارتباط برعکس میشود و انگار شمس مرید مولانا است.درک مولانا و شمس با عقل و منطق امکان پذیر نیست باید با دل و جان به شناخت پرداخت. سماع جوهره ای از اشعار مولاناست و نوعی حرکات روحانی برای عبادت و عرفان صوفیان است. مولانا د رابتدا به درس و مجاهدت مشغول بود اما بعد از آشنایی با شمس درسو بحث را رها کرد و به سماع پرداخت برای همین سماع را به مولانا نسبت میدهند. در این نشست فرهنگی کیانا میردامادی کیوریتور برنامه داددل در مورد سماع و تجربه به یادماندنی که در برنامه داددل داشتند صحبت کردند و ایراندوست مقدم نقاشی زندهای از رقص سماع را در حضور حضار اجرا کرد. این برنامه باشکوه که با شعرخوانی مولانا و آشنایی با مولانا و شمس شروع شد و با نقاشی رقص سماع از حسین ایراندوست مقدم به پایان رسید.