ونیز 2024 با عنوان Foreigners Everywhere به کیوریتوری آدریانو پدروسا می خواهد هنر از همه دفاع کند، اما سخت است که بدانیم واقعاً چگونه این امر ممکن است.
در این متن ابعاد مختلف این رویداد را با سرفصل هایی نظیر؛ تفسیر های متعدد خارجی یا غریبه، ژست نمادین پذیرش،گزارشها و مستنداتی از مهاجرت سیاست های پسااستعماری و دیاسپورا، غلبه نقاشی، اشتراک- ارتباط و غیاب رویکردی جهانشمول با هم مرور می کنیم.
1- تفسیرهای متعدد خارجی یا غریبه
لودویگ ویتگنشتاین فیلسوف مینویسد: « چیزی که نمیتوان درباره آن صحبت کرد، باید دربرابرش سکوت کرد». اندیشه مهاجر اروپایی قرن بیستمی در دوسالانه ونیز امسال با نام «خارجیها همه جا» به نمایش گذاشته شده است، نمایشگاهی با کیوریتوری آدریانو پدروسا. نمایشگاه گسترده او که به عنوان اولین کیوریتور بینال از آمریکای جنوبی بر سر زبان ها افتاده است، تفسیر های متعددی از معنای خارجی یا «غریبه» را نشان می دهد: غریبه با مکان ونیز و نهاد بینال که اروپایی، غربی و احتمالاً سفیدپوست دیده میشود. اما همچنین غریب، به معنای کسانی که از نظر تاریخی توسط جوامع غربی «عجیب» درنظر گرفته می شوند.
بنابراین Foreigners Everywhere آثار هنرمندان جنوب جهانی، هنر مردم بومی، هنرمندان دگرباش، هنر مردمی و آنهایی را که در توصیف هنوز هم بحث برانگیز از هنر «اوت سایدر آرت» قرار میگیرند، گرد هم میآورد. و علاوه بر این، نمایش را به دو بخش؛ نمایش آثار معاصر و تعداد زیادی از نقاشیهای قرن بیستمی که بر «مدرنیسمهای جهانی و مدرنیسمهای جنوب جهانی» تمرکز دارند، تقسیم میکند. از این سه بخش، دو بخش، اتاقهایی به سبک سالنی با هنر انتزاعی و پرتره (در محل برگزاری غرفه بینالمللی درجیاردینی) هستند. بخش سوم، در آرسناله _ که سیستم پنل صفحه نمایش شیشه ای طراحی شده توسط معمار برزیلی لینا بو بردی برای MASP سائو پائولو، جایی که پدروسا مدیر آن است به عاریت گرفته شده است _ نقاشی های هنرمندانی را ارائه می دهد که در طول قرن گذشته ایتالیا را به مقصد سرزمین های خارجی ترک کرده اند. مهاجرت و داستان های مهاجران در این رویداد برجسته است. اما چه کسی، در مواجهه با چنین کثرتی، احتمالا می تواند چیزی در مورد آن بنویسد؟
2- ژست نمادین پذیرش
برای پدروسا، روشن است که مخاطرات سیاسی چیست، لفاظی های نمایش منعکس کننده نوعی جهان وطنی بی خطر است که در حال حاضر بسیاری از کیوریتوران لیبرال و مؤسسات هنری را به خود مشغول کرده است. پدروسا می نویسد: «هر کجا که بروید و هر کجا که باشید همیشه با خارجی ها روبرو خواهید شد – آنها/ما همه جا هستند/ هستیم» و اضافه می کند که «مهم نیست کجا خود را پیدا کنید، همیشه واقعاً و در اعماق درونتان یک خارجی هستید». البته این کاملاً درست نیست – اکثر ما خانه را به تبعید ترجیح میدهیم، با دیگرانی که پیوندهای مشترکی دارند – و محدودیتهای یک سیاست کیوریتوری را نشان میدهد که با تلاش برای ایجاد بستری برای سوژههای همه جا به حاشیه راندهشده و دراقلیت، در دوسالانه ونیز بهعنوان «مرکز» مفروض جهان هنر، تنها میتوانند واقعاً ژستهای نمادین به رسمیت شناخته شدن و پذیرش را بگیرد. موقعیتهای سیاسی گروههایی که در نمایش پدروسا به رسمیت شناخته شدهاند، توسط Foreigners Everywhere تغییر نمیکند، زیرا آن موقعیتها پذیرای همدردی صرف و ژستهای پذیرش هنری نیستند.
نظری که در پایین می آید می تواند عقیده کوته نظرانه و متعصب کسی باشد که علاقهمند نیست و نمیخواهد ببیند که دیگران چگونه دیدگاه خود را در مورد جهان، شکل مشکلات و مسائل از طریق آثار هنری بیان میکنند. اما در اینجا می توان به حدود تفسیر اخلاقی بازنمایی در نمایش های هنری رسید. از نظر اخلاقی خوب است که همه بازنمایی شوند، اما در غیر این صورت چه چیزی برای گفتن در مورد هنر وجود دارد؟ برای چه کسی است و چه کسی را مورد خطاب قرار می دهد؟
3- گزارشها و مستنداتی از مهاجرت، سیاست های پسااستعماری و دیاسپورا
شاید به همین دلیل است که در نمایش Foreigners Everywhere ، مجموعهای از مستندهای ویدئویی و مقالات ارائه میشود، آثاری که دربرگیرنده گزارشهای اجتماعی، مستندات فعالان حقوق بشر و بازجوییهای انتقادی هستند. در آرسناله، اثر در حال اجرای مارکو اسکوتینی با نام آرشیو نافرمانی (2005–) ، حصار دایره ای متشکل از حدود 40 مانیتور، مجموعه ای از ویدئوهای چند دهه است که مهاجرت، سیاست های پسااستعماری، دیاسپورا و جنبش های جهانی LGBTQ را به هم مرتبط می کند. در جای دیگر و در ویدئوهای هنرمند چارمین پوه ، داستان زوجهای همجنسگرایی وجود دارد که با مشکلات اجتماعی و فرهنگی تربیت فرزندان خود در سنگاپور روبرو هستند. ما اینجا بودیم (2024) اثر فرد کوورنو، تاریخ بازنمایی سیاهپوستان آفریقایی را در فرهنگ اروپایی از زمان رنسانس، به سبک مستند تلویزیونی مینویسد.
در فضای غارآمیز آرسناله، از چندین صفحه نمایش ویدئویی آویزان اثر بوچرا خلیلی با نام پروژه سفر نقشه برداری (11-2008) دیده می شود. هر صفحه داستان متفاوتی را روایت می کند که توسط شخصی است که با دستش روی نقشه اروپا و خاورمیانه و شمال آفریقا طراحی می کند و نیز مسیرهای خود را – از مراکش، افغانستان، سومالی و جاهای دیگر – به سمت اروپا و به اروپا، ترسیم می کند و تجربیات خود را بازگو می کند: ترانزیت، انتظار برای وکلا و مدارک مهاجرت یا ویزا، بستگانی که با آنها می مانند و تماس با خانواده. با ساختاری محکم و دقیق؛ پروژه سفر نقشه برداری در استفاده از ویدئو به عنوان رسانه ای برای گواهی و تصدیق انسانی مثال زدنی است. صدای درون اثر به ما می گوید که تنها چیزی که آنها می خواهند زندگی، کار و بودن است. همه این را می خواهند. اما مشکل اینجاست که قدرت اجتماعی و اقتصادی همیشه مانع است.
4- غلبه نقاشی
علیرغم این آثار، آنچه از نظر بصری در این نمایش غالب است، برتری نقاشی، کولاژ و طراحی است. این رویداد یک نمایش عجیب و راحت، با همه لفاظی هایش است. گالریهای Nucleo Storico یک تاریخ هنری بازگوشده از قرن بیستم را از طریق دو جریان اصلی نقاشی مدرنیستی ارائه میدهند: نقاشی مستند رئالیستی و اجتماعی و عمدتاً انتزاع هندسی. بازتوزیع داستان مدرنیسم قرن بیستم مدتی است که ادامه دارد، و انتخاب های پدروسا برای ایجاد یک چندگانگی گسترده شده و دیاسپوریک در دو پارادایم بزرگ هنری انجام شده است. در اینجا، هم شواهدی از مهاجرتها، از هنرمندان و ایدهها وجود دارد و هم استعارهای از فضیلتی که در این نمایش به مهاجرت، «غیریت» و بیگانگی در درون اختصاص داده شده است.
اشتراک و ارتباط
در حالی که Foreigners Everywhere پذیرش فرهنگی و تجلیل از هویتهای متمایز را در اولویت قرار میدهد، در گرد هم آوردن هنرمندان با این سوال روبرو هستیم که چگونه نگاه کنیم، چه چیزی را ارزشگذاری کنیم، و آیا میتوان آن را به اشتراک گذاشت. برای مثال در برابر اثر آکریلیک روی کاغذ درخشان هنرمند کلمبیایی آیکوبو، که نقاشیهای پیچیده و خیرهکنندهاش جهانبینی مردم نونویا را به دقت نشان می دهد، فرهنگی که کیهانزایی و منشأ اسطورههایش را او بازنمایی میکند، چگونه با هم ارتباط برقرار کنیم؟ همچنین سیاست و زیباییشناسی نیز لزوماً منطبق نیستند، و «همه ما» تجربههای یکسانی را نمیبینیم یا از آن صحبت نمیکنیم.
غیاب رویکردی جهانشمول
این یک سوال است که آیا چنین نمایشگاههای دوسالانهای در مقیاس بزرگ شروع به کنار گذاشته شدن میکنند، در حالی که به نظر میرسد دغدغههای موضوعی آنها اکنون به صورت دوره ای برگزار میشود. چیدمان آخرین نمایشگاه دوسالانه ونیز، «شیر رویاها» اثر سسیلا آلمانی، با اکثریت آثار زنانه بود و نیز نمایش خود را با تفکرات زیستمحیطی پساانسانی کنونی همسو کرده بود، که با آن «هنرمندان اتحادهای جدیدی را بین گونهها و جهانهایی که با موجودات ترکیبی و چندگانه آکنده شده بود، طرح میکردند» و نیز کسانی که «دیدگاه غربی مدرن از انسان – و به ویژه آرمان جهانی فرضی مرد سفیدپوست «عاقل» » را به چالش می کشیدند. شاید اینها ایده های درستی باشند. شاید ایدههای «مدرن» واقعاً فقط ایدههای «غربی» یا ایدههای مردانه سفیدپوست باشند. با این حال، فصل مشترک نمایش ونیز، غیاب هر رویکرد «جهانشمول» است که به ما امکان میدهد از طریق آثار هنری وجه اشتراک مردم را پیدا کنیم. جالب اینکه، ایدئولوژی مدرنیسم، به دلیل نقصهایش، چیزی از آن جهانشمولی را پیشنهاد میکرد. در عوض، تفاوت فرهنگی به انفعال-بی تفاوتی- زیبایی شناختی تبدیل می شود.
اما در سطحی عمیق تر، Foreigners Everywhere بر ایده ای از جهان استوار می شود که در آن، از آنجایی که تمام تجارب جهانی تنها به عنوان جنبه های جابجایی، مهاجرت یا حاشیه نشینی در نظر گرفته می شود و با ایده دولت های ملی با سوء ظن برخورد می شود، هیچ ایده بزرگتری از جامعه سیاسی پدیدار نمی شود. پدروسا سعی می کند در مقدمه خود استدلال کند که ونیز «شهری است که جمعیت اصلی آن را پناهندگان شهرهای رومی تشکیل می دادند». او فراموش می کند که در این گرد هم آمدن، پناهندگان جمهوری ونیزی را ساختند، دولت شهری که هزار سال دوام آورد.
اکنون این یک یادگار جذاب و زمین بازی دنیای هنر جهانی است. تفکر جادویی در مورد اینکه چگونه ما «همه خارجی» هستیم به هیچ کس کمک نمی کند، زیرا واقعیت های معنای مذاکره در مورد اختلافات سیاسی و ایجاد جامعه ای مشترک با دیگران را انکار می کند تا دیگر خارجی نباشیم. این سیاستها واقعی هستند، و اغلب بسیار دشوار، اگر نگوییم وحشیانه، و نمیتوان آنها را با نمایشهای هنری نادیده گرفت: در هفته افتتاحیه دوسالانه، جورجیا ملونی، نخستوزیر راستگرای ایتالیا، مشغول امضای توافقنامههایی با رئیسجمهور تونس، کیس سعید بود و در حال ارائه اعتبار تجاری و سرمایه گذاری برای تقویت کنترل تونس بر مهاجرت غیرقانونی بود، که خود به کانونی برای مهاجرانی تبدیل شده است که قصد عبور از جایی که ایتالیا به آفریقا را دارند، شده است. خارجی ها همه جا؟ در بینال، بله. اما در دنیای واقعی، نه چندان.