مروری بر بیستمین حراج تهران با حضور کارشناسان در گالری ایده
پنج شنبه هفته گذشته 4 مرداد نشستی با حضور دکتر سمیه رمضانماهی، دکتر امیر عبدالحسینی، دکتر فواد نجمالدین و دکتر آرش سلطانعلی در گالری ایده برگزار شد. در این نشست آسیبشناسی حراج تهران به عنوان یکی از بازارهای مهم اقتصادی هنرهای تجسمی مورد بحث و گفتگو قرار گرفت. نگاهی هم به نتایج و دستاوردهای حراج تهران از نحوه شکلگیری این حراج تا چالشها و موانعی که پیش روی آن قرار دارد موضوع بحث کارشناسان بود.
دکتر امیر عبدالحسینی بیان کردند حراج، بازار همگانی هنر نیست و بازار همگانی هنر را باید در گزینههای دیگری جستجو کنیم اما حراج بازاری پرمایه و ثانویه است. وقتی در بازارهای دیگر، آثار هنری ناب را پیدا نمیکنیم وارد حراج میشویم تا اثری که امتیازهای نابی دارد را از طریق مزایده با قیمت بالاتر به دست آوریم.
او همچنین بیان کردند دلایل موفقیت حراج تهران تداوم بیست ساله آن است. ارزش یک رویداد هنری یا برآیند کار هنرمندان، به شدت آن بستگی ندارد بلکه به مدتی است که تداوم پیدا میکند. تداوم، تابآوری، جنگندگی و عبور از بحرانها و چالشها حراج تهران را به موفقیت رسانید، همچنین شکل برگزاری و ارائه آثار، محل برگزاری، عنوان آن و شیوه اطلاع رسانی درست، باعث شده است که حراج تهران به عنوان یک حراج زیبنده و درخور شناخته شود. علاوه بر اینها وجود حراجگذار هم بسیار مهم است که حراج تهران با استراتژی درست مجریان خود را انتخاب میکند و دلیل موفق نبودن دیگر حراجها فقر استراتژی و نداشتن راهبرد درست است.
ایشان در ادامه صحبت خود گفتند حراج قرار نیست فرهنگسازی کند و مسئولیت این کار به عهده گالریها، انجمنها، دانشگاهها است. حراج یک بنگاه اقتصادی است و به دنبال هنرمندانی میرود که بازار برایشان شکل گرفته است و آثارشان شرایط نقدشوندگی دارد. از طرفی یکی از اهداف حراج، ستاره پروری و ستاره سازی است، و هنرمندی در حراج تداوم پیدا میکند که آثارش در مجموعهها و گالریها وجود داشته باشد و با پیشینه مشخص وارد حراج شود. از طرفی هنرمندی ماندگار میشود که قیمت آثارش در تداوم بالا رود به این شکل که از یک قیمت مشخص شروع شود و به صورت منطقی و عقلانی در هر دوره افزایش پیدا کند. یعنی به ازدیاد رقابت، وجدآورندگی و جنبههای کارشان به بهترین شکل توجه شود و با توجه به نگاه هنرمندانهشان، علاقمندان و تقاضا، قیمت درستی برای اثر در نظر گرفته شود. نمیتوانیم بگوییم اگر هنرمندی در یک یا دو دوره از حراج رشد داشته است میتواند در حراج تداوم داشته باشد.
در ادامه این نشست دکتر رمضان ماهی در مورد استراتژی حراج تهران اینطور بیان کردند که حراج تهران از سال 91 به مدت 4 دوره به صورت تمام آثار بود. یعنی مدرن و کلاسیک و معاصر با هم بودند و از تمام هنرمندانی که مارکت داشتند استقبال شد تا حراج مارکت خود را تشکیل دهد. اما از سال پنجم تولد خود، در دو دوره مجزا برگزار شد و مدرن و معاصر را با کلاسیک جدا کردند.
امسال حراج تهران با 115 اثر برگزار شد که 79 درصد آثار مربوط به نقاشی و نقاشی خط و البته عکس بود و 11 درصد حجم و مجسمه بودند. از اتفاقات خوب امسال وجود عکس و هنرمندان عکاس بودند و همچنین تعداد آثار هنرمندان خانم نسبت به سالهای گذشته رشد داشته است اما هنوز هم مارکت بانوان جای کار دارد.
دکتر رمضان ماهی بیان کردند امسال در حراج بیستم 115 اثر به قیمت 190 میلیارد فروخته شد که در واقع نسبت به حراج گذشته افت داشته است. با اینکه تعداد بیشتری اثر فروخته شد اما مبلغ کل حراج پایین بود و از دلایل آن میتواند شوک سیاسی و عدم حضور آثار سهراب سپهری و پرویز تناولی باشد. اما حراج تهران از لحاظ فرهنگی هنرمندان جدید و جوان را وارد کرده و روی آنها سرمایهگذاری کرده است. اینکه در حراج امسال کار هنرمندان برجسته و شناخته شده مانند لاشایی و وزیری مقدم فروخته نمیشود نشان میدهد مارکت آرام آرام روی پای خود میایستد و اعلام وجود میکند.
نکته مهمی که خانم دکتر بیان کردند این بود چون نهادهای هنری وجود ندارند ما از حراج تهران توقع داریم فرهنگسازی کند، عدالت رویه هنری انجام دهد و مسئولیت نهادهای دیگر را بر عهده بگیرد. از طرفی ورود اینترنت سبب شد تا سبک هنرهای گذشته مانند سقاخانهای حذف شود و هنرمندان به سبک دکوراتیو رجعت کنند و باز هم به دلیل نبود نگاه منتقدانه این اتفاق میافتد.
دکتر نجمالدین هم بیان کردند که حراج تهران در این سالها دو نتیجه اصلی و مهم داشت اینکه کلان بازاری برای هنر تجسمی ایجاد کرد و تصویر بیرونی برای عموم جامعه ساخت و جامعه مخاطبین بزرگتری برای هنر تجسمی تشکیل داد. درواقع هنر تجسمی به مفهوم عمومی تبدیل شد و پذیرش عمومی هم برای آن به وجود آمد.
دکتر فواد نجمالدین حراج را اینطور تعریف کردند که بازاری است در حوزه اقتصاد استثنایی که وجه نمادین هیجانی در آن بسیار پررنگ است. و جای نهادها به خصوص نهاد نقد و همچنین آرتفرها در این بازار بسیار خالی است تا چهرهها و گرایشهای بصری نو را معرفی کند و خالی بودن جای این نهادها آسیبهایی را به حراج وارد کرده است.
تاثیر ذائقه نو کیسه از دهه نود به بعد طوری سکان را در نهاد هنری به دست گرفته که آژیر خطر مهمی به شمار میرود. در این حوزه نقد حضور ندارد و مستقیما نو کیسه یا ذائقه کمپ سلیقه خود را وارد هنر میکند که این موضوع اعلام خطر جدی و مهمی است. آنچه در آخرین جریانها میبینیم تصنع و پرکاری است که به شدت از ذائقه کمپ یا نوکیسه تاثیر گرفته که باید به آن توجه شود.
در اخر دکتر عبدالحسینی با بیان دستاوردهای حراج بیان کردند اگر حراج به روند خود ادامه دهد طی ده دوره آینده در شرق آسیا، امریکا و اروپا شاهد رشد چند ده برابری آن خواهیم بود. حراج تهران به نوعی هنرهای سنتی و بومی و ایرانی ما را هم از منظر ملی و هم در گستره بینالمللی بازخوانی کرده است. در سالهای اخیر وقتی در مقالات خارجی در مورد رنگ آبی ایرانی صحبت میشود، به المانها و نقشمایههای ایرانی اشاره میکنند تمام اینها تحت تاثیر اقتصاد هنر است. همینطور آثار هنرمندان بزرگ ما به ویژه مکتب سقاخانهای در جنبشهای بینالمللی خوش درخشیدند که همگی از دستاوردهای مهم حراج تهران است.
همچنین وجود شهریار ربانی در حراج تهران به دلیل اشراف به هنر، هنرمند و اقتصاد اتفاق مهم و موثری بود و نقش خوبی در برگزاری حراج داشت. دانش و بصیرت شهریار ربانی در زمینه هنر تجسمی سبب شد حراج با هیجان و شور برگزار شود و حضار بدون خستگی تا انتها در سالن بمانند و آنجا را ترک نکنند.