آشنایی با سبک‌های هنری، قرن 18، سبک نئوکلاسیک

07 دی آشنایی با سبک‌های هنری، قرن 18، سبک نئوکلاسیک
آَشنایی با سبک‌های هنری همیشه برای کسانی که با هنر سر و کار دارند ضروری، جالب و گاهی چالش برانگیز است. در این سری مقالات شما می‌توانید با زبانی ساده و راحت با مکتب‌های هنری غربی آشنا شوید. سبک هنری نئوکلاسیک که کلاسیسیسم نیز نامیده می شود، یک جنبش گسترده و تأثیرگذار در نقاشی و سایر هنرهای تجسمی است که از دهه 1760 آغاز شد، در دهه‌های 1780 و 90 به اوج خود رسید و تا دهه‌های 1840 و 1840 ادامه داشت. نئوکلاسیک در هنرها نگرش زیبایی‌شناختی مبتنی بر هنر یونان و روم در دوران باستان است که هماهنگی، وضوح، خویشتن‌داری، جهان‌شمولی و آرمان‌گرایی را فرا می‌خواند. تعریف هنر کلاسیسیسم در چارچوب سنت، یا به هنر تولید شده در دوران باستان اشاره دارد، در حالی که نئوکلاسیک همیشه به هنری اشاره می‌کند که در دوره‌های بعد، با الهام از هنر و فرهنگ دوران باستان تولید شده است. هنرمندان کلاسیک تمایل دارند کیفیت‌های تا حدودی خاص‌تری را ترجیح دهند، این کیفیات شامل برتری خط بر رنگ، خطوط مستقیم بر منحنی‌ها، ترکیب‌بندی‌های جلویی و بسته نسبت به ترکیب‌بندی‌های مورب در فضای عمیق، و کلی بر جزئی است.  

آشنایی با سبک‌های هنری، دلیل ایجاد سبک نئوکلاسیک

نئوکلاسیک تا حدی به عنوان واکنشی در برابر سبک حسی و سبک تزئینی روکوکو که از دهه 1720 بر هنر اروپا تسلط داشت، پدید آمد. اما یک محرک عمیق‌تر ایجاد این مکتب، علاقه جدید و علمی‌ به دوران باستان کلاسیک بود که در قرن هجدهم پدید آمد. شکل گرفتن نئوکلاسیک با اکتشافات باستان شناسی جدید، به ویژه کاوش و حفاری شهرهای مدفون رومی هرکولانیوم و پمپئی (که کاوش‌های آن‌ها به ترتیب در سال‌های 1738 و 1748 آغاز شد) انگیزه زیادی پیدا کرد. و از دهه دوم قرن هجدهم به بعد، تعدادی از نشریات تأثیرگذار برنارد دو مونتفوکون، جیووانی باتیستا پیرانسی، کنت د کایلوس، و رابرت وود، باستان شناس، مناظر حکاکی شده‌ای از بناهای تاریخی رومی و سایر آثار باستانی ارائه کردند و علاقه بیشتری به آثار باستانی رومی ارائه کردند. درک جدید حاصل از این اکتشافات و انتشارات به نوبه خود محققان کنجکاو اروپایی را برای اولین بار قادر ساخت تا دوره‌های زمانی جداگانه و متمایز را در هنر یونانی-رومی تشخیص دهند و این حس جدید از کثرت سبک‌های باستانی به هنر رومی احترام و اهمیتی جدید بخشید. این علاقه شدید به آثار باستانی صرفا یونانیان را تشویق نکرد. نوشته‌ها و نظریه‌پردازی‌های پیچیده‌ی یوهان یواخیم وینکلمان، محقق آلمانی، در این زمینه نیز بسیار تأثیرگذار بود. وینکلمان در مجسمه‌سازی یونانی «سادگی نجیب و عظمت آرام» را می‌دید و از هنرمندان خواست که از هنر یونانی تقلید کنند. او ادعا کرد که با انجام این کار، چنین هنرمندانی به تصویرهای ایده آلی از اشکال طبیعی دست می‌یابند که از تمام جنبه‌های گذرا و فردگرایانه خالی شده‌اند، و بنابراین تصاویر آن‌ها به اهمیت جهانی و کهن الگویی دست می‌یابند.  
حفاری شهرهای مدفون رومی هرکولانیوم
 

آشنایی با سبک‌های هنری، سبک نئوکلاسیک در نقاشی

نئوکلاسیک که در نقاشی متجلی شد، در ابتدا از نظر سبکی و نقد صوری با روکوکوی فرانسوی و دیگر سبک‌های پیش از آن متمایز نبود. زیرا که در نتیجه اکتشافات انجام شده در پمپئی و هرکولانیوم بیشتر آثار هنری معماری و مجسمه سازی دوران کهن یافت شده بود و هنرمندان این دوره به راحتی می‌توانستند از این نمونه‌ها الگو برداری کنند و یا اثر خود را با تلفیق سبک شخصی خود و الهام گیری از این آثار هنری کهن خلق کنند. اما آثار نقاشی یافت شده از این مکان‌های باستانی تعداد محدودی بودند که آن‌ها هم آثار جزئی یا صرفاً تزئینی بودند البته این موضوع تا زمانی ادامه داشت که اکتشافات انجام شد.  

آشنایی با سبک‌های هنری، اولین هنرمندان سبک نئوکلاسیک

اولین نقاشان نئوکلاسیک جوزف ماری وین، آنتون رافائل منگز، پمپئو باتونی، آنجلیکا کافمن و گاوین همیلتون بودند. این هنرمندان در دهه‌های 1750، 60 و 70 فعال بودند. هر یک از این نقاشان، اگرچه ممکن است از ژست‌ها و چیدمان‌های فیگورال از مجسمه‌های باستانی و نقاشی‌های گلدانی استفاده کرده باشند، اما همچنان به شدت تحت تأثیر گرایش‌های سبکی قبلی قرار ‌داشتند. یک اثر مهم نئوکلاسیک اولیه مانند پارناسوس منگز (1761) بیشتر مدیون سبک‌های قرن هفدهم است تا آثار کلاسیک یونان و روم. بسیاری از نقاشی‌های اولیه بنجامین وست، هنرمند نئوکلاسیک، ترکیب‌بندی‌های خود را از آثار نیکولاس پوسین گرفته‌اند، و موضوعات احساساتی کافمن که لباس‌های عتیقه‌ای به تن کرده‌اند، اساساً در زیبایی تزیینی و ترکیب‌بندی لطیف‌ شده‌شان روکوکو هستند. ارتباط نزدیک منگ با وینکلمان منجر به تاثیر پذیری او از زیبایی ایده‌آلی شد که دومی با شور و شوق بیان می‌کرد، اما سقف کلیسا و کاخ تزئین شده توسط منگ بیش از هر چیز یونانی یا رومی مدیون سنت‌های موجود در باروک ایتالیا است.   ژاک لوئی دیوید  

آشنایی با سبک‌های هنری، اوج سبک نئوکلاسیک

در واقع می‌توان گفت اوج سبک نئوکلاسیک در فرانسه در دهه 1780 تحت رهبری ژاک-لوئی دیوید بوجود آمد. او و ژان فرانسوا-پیر پیرون معاصرش بیشتر به نقاشی روایی علاقه داشتند نه به هنر تزئینی ایده‌آلی که منگ را مجذوب خود می‌کرد. درست قبل و در طول انقلاب فرانسه، این نقاشان و دیگر نقاشان این مکتب موضوعات اخلاقی تکان دهنده‌ای را از تاریخ روم اتخاذ کردند و ارزش‌های سادگی، ریاضت، قهرمانی، و فضیلت رواقی را که به طور سنتی با جمهوری روم مرتبط بود، تجلیل کردند، بنابراین شباهت‌هایی بین آن زمان و مبارزه معاصر برای آزادی در فرانسه به وجود آمد و درآثار خود آن ارزش‌ها را با وضعیت جامعه خود هماهنگ کردند. نقاشی‌های تاریخی دیوید مانند سوگند هوراتی‌ها (1784) و لیکتورهایی که اجساد پسرانش را به بروتوس می‌آورند (1789) جاذبه و آراستگی ناشی از تراژدی کلاسیک، کیفیت بلاغی خاصی از ژست‌ها، و الگوهای پارچه‌کاری متاثر از مجسمه‌سازی باستانی را نشان می‌دهند. تا حدودی این عناصر توسط هنرمندان بریتانیایی و آمریکایی مانند همیلتون و وست پیش‌بینی شده بود، اما در آثار دیوید رویارویی‌های دراماتیک چهره‌ها واضح‌تر و با مشخصات روشن‌تر در همان صفحه است، صحنه آثار او به یاد ماندنی‌تر است، و حرکات مورب در ترکیب‌بندی‌های او دیده می‌شوند. گروه‌بندی‌های بزرگ چهره‌ها و پارچه‌های آشفته باروک تقریباً به طور کامل رد شده‌اند.  
اثر ژاک-لوئی دیوید
سوگند هوراتی‌ها
 

آشنایی با سبک‌های هنری، خصوصیات سبک نئوکلاسیک

به طور کلی می‌توان اشاره کرد که سبک نئوکلاسیک آرمان گرا و کمال طلب است و به دنبال این است که همه چیز را در اوج نمایش دهد. بازگشت به فرهنگ پیشینیان و برجسته کردن ارزش‌های دوران‌های گذشته نیز در این مکتب و آثار پیروانش به خوبی دیده می‌شود. این مکتب هنری به طرز بی‌رحمانه ای سختگیرانه و سازش ناپذیر بود و جای تعجب نیست که با انقلاب فرانسه (که دیوید به طور فعال در آن شرکت داشت) مرتبط شد. نئوکلاسیک که به طور کلی در نقاشی اروپایی در دهه 1790 تجلی یافت، بر کیفیت طرح کلی و خطی بیش از رنگ، جو و جلوه‌های نور تأکید داشت. حکاکی‌های پراکنده مجسمه‌های کلاسیک و نقاشی‌های گلدان یونانی نیز به پررنگ شدن این عناصر نیز کمک کرد، که به وضوح در تصاویر طرح کلی مجسمه‌ساز بریتانیایی جان فلاکسمن در دهه 1790 برای نسخه‌های آثار هومر، آیسخولوس و دانته دیده می‌شود. این تصاویر به دلیل ساده‌سازی شدید و قدرتمند بدن انسان، انکار فضای تصویری، و صحنه حداقلی‌شان قابل توجه هستند.  

مطالعه بیشتر ⇐  سبک شناسی نقاشی (رئالیسم)

  در نهایت، باید توجه داشت که نئوکلاسیک در بسیاری از مراحل بعدی توسعه خود با گرایش ظاهراً مخالف و متضاد خود، یعنی رمانتیسیسم همزیستی داشت. اما، به دور از متمایز بودن و جدا بودن، این دو سبک به روش های پیچیده‌ای با یکدیگر آمیخته شدند. بسیاری از نقاشی‌های ظاهراً نئوکلاسیک گرایش‌های رمانتیک را نشان می‌دهند و بالعکس. این وضعیت متناقض در آثار آخرین نقاش بزرگ نئوکلاسیک، ژان آگوست-دومینیک اینگرس، که برهنه‌های زنانه رمانتیک حسی را ترسیم می‌کرد، به‌طور قابل توجهی مشهود است و در عین حال نقاشی‌های تاریخی دقیقاً خطی و نسبتاً بی‌جان را در حالت تأیید شده نئوکلاسیک نشان می‌دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *