مصاحبه با توموکو یوندا
_آیا می توانید با معرفی نمایشگاه خود در ShugoArts شروع کنید، عنوان «پژواک – امواج درهم شکسته»، Echoes—Crashing Waves از کجا آمده است؟یک فعال اجتماعی به نام آیاکو ایشیگاکی بود که در دهه 1930، زمانی که ژاپن به سمت نظامی گری حرکت می کرد، به ایالات متحده نقل مکان کرد. او در جنبش صلح شرکت کرد و در طول جنگ جهانی دوم در آژانس امنیت دفتر اطلاعات جنگ ایالات متحده کار کرد، اگرچه پس از جنگ در نتیجه مک کارتیسم به ژاپن تبعید شد.
در سال 1940، ایشیگاکی چیزی را که میتوان آن را بهعنوان خاطرات زندگینامهای در نظر گرفت، با نام مستعار هارو ماتسویی با عنوان «موج بیقرار: زندگی من در دو جهان» منتشر کرد. در آن، او تجربه پررنج زندگی بین ایالات متحده و ژاپن و همچنین احساسات ضد جنگ خود را بیان می کند.امواج مداوم خشونت، بحران انسانگرایی، تشنگی برای صلح و احساسات ضد جنگی که او در طول جنگ جهانی دوم احساس میکرد – همانطور که از طریق عنوان کتاب نیز بیان شد – به عنوان طرح کلی نمایشگاه من بکار رفت.
عنوان«
Echo—Crashing waves»«پژواک – امواج درهم شکسته»، منعکس کننده امواج تکراری ناشی از پژواک خشونت است، که نه تنها ایشیگاکی، بلکه من نیز می خواهم آن را زیر سوال ببرم. ای نمایشگاه شرایط کنونی جهان را به تصویر می کشد و تلاش می کند تا آن را به چالش بکشد.
همهگیری کووید 19، جنگ در اوکراین، و درگیریهای مختلف دیگری که جهان ما را به لرزه درآورده است، نشان میدهد که تاریخ در واقع هنوز یک امر زنده است.
_هر یک از پروژه های عکاسی شما با تحقیق گسترده در مورد تاریخچه محلی مکان هایی که به آنها پرداخته اید آغاز می شود. آیا در یک بازه طولانی عکاسی می کنید یا به طور متمرکز؟این تحقیق شامل منابعی مانند؛ کتاب ها، روزنامه های قدیمی، عکس ها، فیلم ها، آثار هنری، کتابخانه ها، آرشیوهای بین المللی، اینترنت و مصاحبه مستقیم با افراد مرتبط است. زمانی که احساس کردم موضوع را هم از نظر تاریخی و هم از نظر فلسفی درک کردهام، تنها پس از آن است که برای عکاسی به آن مکان یا آرشیو میروم.تجربه نیز عامل مهمی در کار است و بر روند کار تأثیر می گذارد. بنابراین افرادی که ملاقات میکنم، احساس عاطفی ام نسبت به مکان، و چیزی که بهعنوان یک ناظر وقتی به آنجا میروم مشاهده می کنم، بخش مهمی از مراحل تعیین نهایی کار است.
هنگام بازدید از مکان های موجود و برای عکاسی در آن محل، بیشتر اوقات کاملاً آماده و مصمم هستم تا بدون توجه به شرایط، عکاسی را ادامه دهم. چه هوا بد باشد یا نه، دوربین و سه پایه قطع بزرگ ام را تنظیم می کنم.
به نظر من این کشش مهم است. این مساله به دلیل آن مکان مشخص، وقایعی که رخ داده و خاطرات آن که همیشه و در هر زمانی آنجا وجود دارد، است. مهم است که احساس کشش داشته باشید، انرژی خود را متمرکز کنید و دقیقاً با آن لحظه روبرو شوید.
مطالعه قسمت اول
_
چگونه میدانید کارتان با یک مکان «تمام» شده است – آیا تا به حال احساس خاتمه یافتن یا به انتها رسیدن کارتان را داشته اید؛ بدین معنی که زمان کافی را با آن مکان سپری کردهاید؟این مساله کم و بیش شهودی است. من در حالی که برای رسیدن به یک هدف خاص تلاش می کنم، عکس می گیرم، درست مانند یک ورزشکار در حال مسابقه. آنجاست که میتوانم مشخص کنم که آیا از نظر فشردن فیزیکی شاتر، و از نظر گرفتن تصویر، به یک نتیجه قطعی رسیدهام یا خیر.
از آنجایی که من بیشتر با دوربین های بزرگ کار می کنم، برای تعداد فیلم هایی که می توانم از قبل تصمیم بگیرم تا با خود ببرم، محدودیت دارم. فشردن شاتر به اندازه رسیدن به خط شروع مسابقه مستلزم آمادگی، کشش و اراده است.
در نهایت، کارم تا زمانی که کل فرآیند توسعه و چاپ را به پایان نرسانم، کامل نیست. تنها زمانی که احساس کامل شدن یا خاتمه یافتن را به دست میآورم، هنگامی است که همه چیز از جمله تعیین شرح عکسها تمام شده است، زیرا عناوین هر مجموعه را نیز بسیار مهم میدانم.
_شما در مجموعه « A Decade After »«یک دهه بعد» دو بار از آن مناطق عکاسی کردید، ابتدا در سال 1995 و سپس در سال 2004، زمانی که موزه هنر شهر Ashiya ، برای دهمین سالگرد زلزله بزرگ هانشین آواجی به شما سفارش کار داد. آیا می توانید در مورد تغییراتی که مشاهده کردید صحبت کنید، چه از نظر کار و رویکردتان به آن مکان ها یا تنها خود آن ها؟من سه ماه پس از وقوع زلزله در سال 1995 پیش خانواده ام بازگشتم. وضعیت در ژاپن هنوز آشفته بود. من این عکس ها را هنگام قدم زدن در خیابان های زادگاهم هانشین، با دوستان محلی ام گرفتم.
این منطقه تحت تأثیر زلزله قرار گرفته و همه چیز کاملاً ویران شده بود. این مکان به مکانی تبدیل شده بود که در آن قدرت های وحشتناک و مخرب طبیعت، -و توانایی مطلق آن برای احاطه کردن شهر، ساکنان آن و زندگی روزمره در یک لحظه کوتاه،- در آمیزه ای آشفته با خاطرات مختلف فردی قرار گرفته بود.
من در آن زمان این عکس های سیاه و سفید را گرفتم و آنها را به عنوان یک سند شخصی حفظ کردم و بعدتر در مشورت با کیوریتور نمایشگاه، تصمیم گرفتم آنها را مجدداً بازبینی کنم و در نمایشگاه انفرادی خود در سال 2005 با نام «یک دهه بعد» قرار دهم.
ساختمانها، جادهها و زیرساختهایی که در سال 2004 ، برای نمایشگاه سال 2005 عکاسی کردم، در پی این فاجعه بازسازی و احیا شدند.
من معتقدم که اهمیت هنر در این توانایی است که ما را از خشم جنگی آگاه می کند که بار دیگر دوران کنونی ما را تکان داده است.
قبل از زلزله، خانهها هر کدام گذر زمان را نشان میدادند، خاطرات مختلفی را در خود داشتند و پر از ویژگی های خانوادههایی بودند که در آنجا زندگی میکردند. پس از آن، همه آنها به طور یکنواخت بازسازی شدند. آنجا تقریباً شبیه نمایشگاه خانه سازی شده بود.
از جایی به جای دیگر، زمین های خالی وجود داشت که در آن خانه ها ناپدید شده یا باغ هایی مانند جنگل های بیش از حد رشد کرده پدیدار شده بودند که نتایج اختلافات بین اداره دولتی و زمین های تازه سازماندهی شده، فوت صاحبان برخی از خانه ها در زلزله یا عدم بازگشت آنها پس از تخلیه بود. در حالی که در ظاهر همه چیز مرتب به نظر می رسید، مجموعه ای از مسائل هنوز حل نشده بود.برای مثال کلاسی که قرار بود تخریب شود به عنوان سردخانه موقت بکار می رفت، مسکن های موقت در نقاط مختلف شهر از جمله مکان های کنار رودخانه و پارک ها ساخته شده بود و مسکن های بازسازی شده برای کسانی که خانواده و خانه های خود را از دست داده بودند به دور از مکانهایی که در ابتدا در آن زندگی می کردند، منتقل شده بودند.
شهر ظاهراً موفقیت خود را در تلاش برای بازسازی هایش نشان داده، اما هنوز دیده نشده و نادیده گرفته شده باقی مانده بود، در واقع افرادی بودند که هنوز به کمک و حمایت عاطفی نیاز داشتند. احساس کردم آن زخم های دیده نشده نباید پنهان بماند و هرگز فراموش نشود. _
در حالی که به طور مداوم با مکانهای تاریخی کار میکردید، بین سالهای 2009 تا 2015 بر ساختمانها و مناطقی در شبهجزیره کره، ژاپن، تایوان و روسیه با پژواکهایی از گذشته امپراتوری ژاپن تمرکز کردید. هفت سال از آخرین مجموعه این پروژه، ‘DMZ’ (2015) می گذرد. اکنون رابطه ژاپن با همسایگان و تاریخ اخیر را چگونه می بینید؟ چه چیزی برای شما تغییر کرده است؟ چه چیزی ثابت مانده است؟به لطف فناوری، همه نوع اطلاعات را می توان به راحتی به دست آورد. رابطه بین ژاپن، آسیا و جهان قطعاً تبدیل به چیزی شده است که در آن میتوانیم در یک گفتوگوی شفاف با یکدیگر، در سطح شخصی و فراتر از مرزهای ملی، آنطور که باید باشد، شرکت کنیم.ادامه دارد….