نشست تحلیل حراج تهران با حضور کارشناسان این حوزه همچون دکتر سمیه رمضان ماهی، پرویز براتی، حافظ روحانی، محمود نورایی و دکتر آرش سلطانعلی در محل موسسه فرهنگی هنری ایده برگزار گردید و مسائل مهم و قابل تامل حراج تهران توسط هریک از کارشناسان در این نشست مطرح شد.
در ابتدا دکتر رمضان ماهی به مفهوم مهم «نهاد» در دنیای امروز هنر اشاره کردند و همچنین امر اقتصادی و بار معنایی واژه «اقتصاد فرهنگ» را قابل توجه خواندند. ایشان مواردی نظیر ضرورت امر شهودی و عارف مسلک بودن هنرمند، شغل پنداشته نشدن هنر و باور به لذتبخش نبودن شغل را عناوینی برشمردند که باور عمومی و منتقدان به حراج و نرخهای فروش آثار وارد میکنند. اختصاص داشتن 20درصدی بازار هنر غیراروپایی و بخش خاورمیانه به هنر ایرانی نیز از مسائلی بود که پیرامون آن توضیحاتی را بیان کردند. وجود انواع نقدها به حراج، ایجاد شدن کنش فرهنگی به واسطه حراج، رویکردی بودن نهاد هنر، اثرگذاری حراج بر ایجاد گالریها و رویه مجموعهداری نیز مسائلی بودند که در ادامه صحبتهای ایشان مطرح شد.
همچنین لزوم نقد درست و سازنده به ساختار حراج، رشد حراج تهران در شرایط انقباضی جامعه و ظرفیت بیشتر حراج در پرش بالاتر قیمت با وجود افزایش نرخ دلار را مسائلی دانستند که نباید از آنها چشم پوشید. مساله مهم شهرت و توافق بینالاذهانی در فروش آثار، بالا بودن هزینه نگهداری آثار، دلایل افشا نشدن نام خریداران حراج، عملکرد حراج به عنوان موتور حرکت کار هنری و کارایی هیجانی و تشویق به سرمایهگذاری نیز از نکات و موضوعات مهمی بودند که در جمعبندی مطالب به آنها اشاره کردند.
محمود نورایی نیز در ابتدا تعریف تاریخی جامعه بازرگانی هلند به عنوان مبدا مفهوم کارکرد حراج هنری، تجاری بودن حراج، افزایش فروش حراج تهران به دلیل تغییرات نرخ دلار، تاثیر حراج بر گردش مثبت سرمایه و نوعی اقتصاد هیجانی را از مسائل مهم برشمرد. در ادامه نیز چگونگی ایجاد توازن قیمت بین فروش داخل و خارج آثار در حوزه خاورمیانه و منطقه عرب نشین، دلایل حقوقی و منطقی عدم شفافیت اسامی خریداران حراج تهران و مسائل مهم در کارشناسی آثار را به تفصیل بیان کرد. او همچنین بر امر مالیات در اقتصاد ایران، معاف نبودن حراج تهران و اثبات عدم پولشویی، توضیح رانت به عنوان بیماری اقتصاد ایران در برابر پولشویی تاکید نمود و در آخر نیز حراج تهران را به عنوان فضای مناسب طبقه خاص سرمایهداری و ایجادکننده گردش پولی آنها در داخل فضای هنری کشور خواند و توجه به کارکرد حراج در سطوح متفاوت سیاسی اجتماعی و ریسک محدود حراج با توجه به شرایط کنونی را مسائلی دانست که نباید آنها را نادیده گرفت.
آرش سلطانعلی عدم موافقت خود را با انتظار عموم مردم از رفتار خیریهگونه حراجهای هنری بیان کرد و عدم شناخت درست نسبت به ساختار و کارکرد حراج را مساله مهمی برشمرد. همچنین سوالات قابلتوجهی را مانند پرسشگری نسبت به وارد شدن مبلغ حراج در بازار هنر طرح کرد و در آخر نیز کلیت دلایل مبتنی بر اثرگذاری حراج در ارتقا ارزش آثار هنری را عنوان نمود.
حافظ روحانی نیز با اتخاذ رویکرد انتقادی نسبت به حراج تهران مسائل مهمی همچون سرمایهداری نبودن اقتصاد ایران به دلیل عدم عدالت و رقابت سالم، شبه برانگیز بودن حراج تهران، بیرقیب بودن حراج و عدم امکان وارد شدن طبقات پایینتر را مطرح نمود. همچنین نبود شفافیت نسبت به قیمتگذاری استاندارد و کارشناسی اصالت آثار، عدم ثبات در جهتگیری حراج نسبت به رویکرد سرمایهداری و عدم امکان تبادل ارز را از نکات مهم برشمرد. در آخر نیز مواردی نظیر ناتوانی حراج تهران در ایجاد حراجهای دیگر به دلیل منابع محدود مالی و تاوان دادن حراج در پاسخگویی نسبت به حاشیهها به دلیل محدود بودن بنیادهای کارشناسی آثار در بستر فعلی آن، دو نکته قابل تامل در صحبتهای ایشان بودند.