نقش زن در نقاشی دورهٔ قاجار
4/5 - (1 امتیاز)

در دورهٔ ﻗﺎﺟﺎر به دنبال مبادلات و ارتباط ﺑﺎ ﻏﺮب، ﺗﻤﺎﻳﻞ درﺑﺎر به رویت و تقلید از دﻧﻴـﺎی ﻣـﺪرن در ﺑﺴﻴﺎری از ﻣﻨﺎﺳـﺒﺎت اﺟﺘﻤـﺎعی، ﻓﺮﻫﻨﮕـی و ﻫﻨـﺮی ﺟﺎﻣﻌـﻪ ﻧﻤﺎﻳﺎن ﺷﺪ و سبب‌ساز تحولاتی گشت ﻛﻪ بر وﺿﻌﻴﺖ زﻧﺎن در ﻋﺮﺻﻪ‌های اﺟﺘﻤﺎعی ﻧﻴﺰ ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬار بود. یکی از نمودهای قوت و قدرت این حضور، استفاده از نقش چهره و پیکر زنان در نقاشی‌های دوران قاجار است. نقش و شمایل زن در نقاشی‌های دورهٔ قاجار، با بهره‌وری از الگوهای ﻫﻨـر ایران ﺑﺎﺳـﺘﺎن و پذیرش باور ترسیم فرازمینی نقش زنان، در امتداد شیوه‌های ابداعات نوین چهره‌نگاری پس از اسلام، شکل گرفته است. چهره‌نگاری و شمایل‌نگاری زن در دورهٔ قاجار، دارای سیر تحولی است که از پس طی مراتب فردی و فرهنگی هنرمند و جامعه،...

فهرست مطالب

در دورهٔ ﻗﺎﺟﺎر به دنبال مبادلات و ارتباط ﺑﺎ ﻏﺮب، ﺗﻤﺎﻳﻞ درﺑﺎر به رویت و تقلید از دﻧﻴـﺎی ﻣـﺪرن در ﺑﺴﻴﺎری از ﻣﻨﺎﺳـﺒﺎت اﺟﺘﻤـﺎعی، ﻓﺮﻫﻨﮕـی و ﻫﻨـﺮی ﺟﺎﻣﻌـﻪ ﻧﻤﺎﻳﺎن ﺷﺪ و سبب‌ساز تحولاتی گشت ﻛﻪ بر وﺿﻌﻴﺖ زﻧﺎن در ﻋﺮﺻﻪ‌های اﺟﺘﻤﺎعی ﻧﻴﺰ ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬار بود. یکی از نمودهای قوت و قدرت این حضور، استفاده از نقش چهره و پیکر زنان در نقاشی‌های دوران قاجار است. نقش و شمایل زن در نقاشی‌های دورهٔ قاجار، با بهره‌وری از الگوهای ﻫﻨـر ایران ﺑﺎﺳـﺘﺎن و پذیرش باور ترسیم فرازمینی نقش زنان، در امتداد شیوه‌های ابداعات نوین چهره‌نگاری پس از اسلام، شکل گرفته است. چهره‌نگاری و شمایل‌نگاری زن در دورهٔ قاجار، دارای سیر تحولی است که از پس طی مراتب فردی و فرهنگی هنرمند و جامعه، به تعالی رسید و منجر به واﻗـﻊ‌ﮔﺮاﻳـی در ﺗﺮﺳـﻴﻢ چهره و پیکر زﻧﺎن و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺷﻜﻞﮔﻴﺮی تک‌ﻧﮕﺎره‌ها، ﺑﻪ عنوان سبکی ﻧـﻮ چه در نقاشی و چه در شناخت جایگاه زن در هنر ﻧﻘﺎﺷـی دوران قاجار، ﺷﺪ. هدف از این بحث، بررسی روند نقش هنری زن در پدیدار شدن این مکتب در هنر نقاشی دورهٔ قاجار است.

 

زن و هنر دورهٔ قاجار

ترکیب‌بندی و آرایش آثار دورهٔ قاجار، تاْثیرپذیری از هنر نقاشی اروپایی را آشکار می‌سازد. علم پرسپکتیو در نقاشی قاجار نمودی رنسانسی دارد.

در میان زنان درباری و بزرگ‌شدگان حرمسرا، زنانی بودند که به مراتب بلندی در شعر و ادبیات رسیدند. این امر حاکی از وجود و استفاده از معلمان سرخانه و آموزش‌های مکتبی بسیار بالاتر از سطح جامعه در دربار بود که از شایع‌ترین شیوه‌های باسواد شدن دختران و زنان دورهٔ قاجار بوده است.

بعضی از زنان و دختران اشراف به نقاشی تمایل نشان دادند. بهار ایران‌الدوله یکی از شاگردان کمال‌الملک است که موفق به دریافت گواهینامه از استاد گردید. از شاگردان دیگر کمال‌المک دختران نظم‌الدوله بودند که آثار آن‌ها در نمایشگاه‌های پاریس به نمایش گذاشته شده‌است. همای از زنان نقاش غیر درباری است که در نقاشی ناخنی و خط نستعلیق آوازه و آثاری باقی دارد.

روابط ایران با ممالک اروپایی و ورود افکار نوین در قالب مسائل اجتماعی و هنر‌پردازی، باعث تبادل و تغییر تفکرات و نوع نگرش نسوان آن دوران گردید. از زمان ورود و آشنایی زنان ایرانی با فرهنگ و آداب و رسوم، باورها و حقوق اجتماعی کشور‌های غربی، گرایش به نوعی آزادی‌خواهی در میان زنان رشد پیدا کرد و زنان درصدد تبیین جایگاه خود برآمدند. اگرچه این روند کند و نامحسوس بود، اما به ریشه‌گیری قدرت و حضور آنان در جامعه و هنر ختم شد. از دیگر عوامل ارتباط با غرب که تأثیر زیادی بر روی نقاشی دورهٔ قاجار و تصویر زنان آن دوره نیز داشته، ورود دوربین عکاسی از طریق دربار و رواج آن در میان مردم بوده‌است.

ﺣﻀﻮر زن در آﺛﺎر ﻫﻨﺮی طی دوره‌‌های ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﺗﺎرﻳﺦ ﻫﻨﺮ اﻳﺮان، ﻫﻤﭽﻮن ﺳﺎﻳﺮ ﻋﻨﺎﺻـﺮ، ﺗﺎﺑﻊ ﻗﺎﻋﺪهٔ انطباق بر نگرش و انبساط جامعه و هنرمندان جامعه است. ﺑـﺎ وﺟـﻮد ﻧﻬـی ﺗﺼـﻮﻳﺮﭘﺮدازی از اﻧﺴﺎن در اواﻳﻞ دورهٔ اﺳﻼمی، ﻧﺴﺨﻪ‌ها و ﻧﻘﺎشی‌ﻫﺎی دﻳﻮاری ﻛﻪ درﺑﺮﮔﻴﺮﻧﺪه نقوش اﻧﺴﺎنی‌اند در ﻫﻨﺮ اﻳﻦ دوران ﻣﺸﺎﻫﺪه می‌ﺷﻮد. از زمان صفویان و ﺑﺎ ورود اروﭘﺎﻳﻴﺎن ﺑـﻪ اﻳﺮان و ﺗﺄﺛﻴﺮاتی ﻛﻪ ﻏﺮب در ﻫﻨﺮ اﻳﺮان ﮔﺬاشت، ﺷﺎﻫﺪ تصاویر ﺑﻴﺸﺘﺮ از زﻧﺎن ﻫﺴـﺘﻴﻢ. اﻳﻦ روﻧﺪ در دورهٔ ﻗﺎﺟﺎر اداﻣﻪ ﭘﻴﺪا ﻛﺮد و رﻓﺘﻪ و رﻓﺘـﻪ ﺗـﺄﺛﻴﺮ ﺑﻴﺸـﺘﺮی از ﻫﻨﺮ ﻏﺮب ﺑﻪ ﺧـﻮد ﮔﺮﻓـﺖ.

 

چهره‌نگاری زن در نقاشی دورهٔ قاجار

در ادوار پیش از قاجار، به خصوص در متون تصویری و نوشتاری ساسانیان، تصویر زن در قالب الههٔ باروری، تصویر شده است. در ابتدای دورهٔ قاجار در نقاشی‌ها و تزئینات، صورت و ویژگی‌های زن و مرد یکسان تصویر می‌شد و تنها راه تمایز این دو، پوشش آن‌ها بود. در نقاشی‌های پرتکلف به کار رفته بر روی دیوار خانه‌های اعیانی، تصاویر زنان برای روایت داستان‌ها به کار می‌رفت. دورهٔ ﻗﺎﺟﺎر یکی از دوره‌های ﺣﻴﺎت ﻫﻨﺮی اﻳﺮان، ﺑﻪ وﻳﮋه در زمینه ﻫﻨـﺮ ﻧﻘﺎشی،  اﺳـﺖ. در اﻳـﻦ دوره، روح ﻫﻨﺮ ﺗﺤﻮّل ﻳﺎﻓﺖ و ﺳﻠﻴﻘﻪ‌ﻫﺎ دﮔﺮﮔﻮن ﺷﺪ و ﺑﻴﺎن ﻫﻨﺮی جهتی ﺗﺎزه یافت.

ﺑﺨﺶ ﻋﻤﺪه‌ای از نقاشی‌های دورهٔ ﻗﺎﺟﺎر، ﻣﺨﺘﺺ ﺑﻪ ﺗﺼﺎوﻳﺮ زﻧـﺎن اﺳـﺖ. تصویرپردازی‌های موجود از زنان در صفحات کتاب‌ها، دیوارنگاره‌ها و قلمدان‌های دورهٔ قاجار، بهترین منبع جهت درک جایگاه و چگونگی حضور و فعالیت زنان آن دوره بشمار می‌رود. نقاشی دورهٔ قاجار در یک برداشت کلی، نوعی جلوهٔ زنانه دارد؛ دوشیزه‌ای زیبا، نیرومند، خوش‌اندام، با کمربندی در میانهٔ کمر، با کفش‌های درخشان که آن‌ها را با بندهای زرین به پا بسته است، گوشواره‌ای چهارگوش و زرین بر گوش وگردنبندی به گردن.

 

تصویر زن در قاجار

 

اﻟﮕﻮی ﺻﺤﻨﻪ‌آرایی نقاشی، ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ از ﻣﻌﻤـﺎری داﺧـﻞ ﻛـﺎخ‌ﻫـﺎ و ﻛـﺎﻣﻼً درﺑـﺎری ﺑـﻮد؛ ﺑﻪ ﻃﻮری ﻛﻪ ﭘﻴﻜﺮﻫﺎی ﻣﺮدان و زﻧﺎن در ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎ با پرده‌ای تصویر می‌شد که چشم‌اندازی از ﻃﺒﻴﻌـﺖ یا معماری را در خود جای داده‌بود.

پس از روی کار آمدن قاجاریه، نقاشان به دنبال اطاعت از سفارش‌دهندگان (که غالباً از درباریان قاجار بودند) و ذوق و سلیقهٔ آنان (که بر زیبایی‌شناسی نقاشی این دوره تاثیر گذار بود) به ترسیم تصاویر زنان پرداختند.

این نقاشی‌ها به ترسیم زن با چنین مشخصه‌هایی پرداختند: قامت متوسط (نه لاغر و نه فربه)، چشمان درشت بادامی‌شکل (مطابق با تعریف غزلسرایان از چشم خمار)، ابروان کمانی و مشکی و بهم پیوسته در بالای بینی، چهرهٔ گرد، دهانی کوچک، پوست گندمگون و موهایی به رنگ بلوطی تیره یا مشکی با فرق از وسط و بافته شده که انتهای آن با سکه تزیین شده بود.

صورت را با رنگ‌های سرخ و سفید (سرخاب و سفیدآب) بزک می‌کردند. کف دست‌ها، ناخن‌ها و کف پا را با حنا یا همان خضاب، به رنگ پرتقالی در می‌آوردند. در اوایل دورهٔ قاجار، خال‌کوبی رسمی عمومی بود و جاهای مختلفی از بدن خود را خالکوبی میکردند؛ مثل: چانه و گلوگاه. این رسم بعد‌ها تنها در میان طبقهٔ متوسط جامعه ماند و طبقات بالاتر از انجام آن امتناع کردند.

در طبقات مرفه جامعهٔ قاجار، لباس زنان اغلب از شال و ابریشم و ملیله و زری‌دوزی بود و مزیّن به خرج‌کارهای سنگین و گرانبها، که گاهی موجب ورشکستگی خاندان‌ها می‌شد.

در دوران حکومت فتحعلی‌شاه قاجار، تغییرات در نقاشی زنان و مضامین نقاشی اعمال شد. زنان بیشتر در حالت و شمایل مادر و همسر ظاهر شدند. فضایی که این زنان در آن قرار گرفته‌اند، فضایی است بسیار پرتجمل همراه با اشیاء و وسایل گرانبها. زنان در این نقاشی‌ها بیشتر جنبهٔ تزئینی و یا نمادین دارند.

 

تکنیک نقاشی در دورهٔ قاجار 

از مهمترین تکنیک‌های نقاشی دورهٔ قاجار، نقاشی با رنگ روغن است. همچنین نقاشی‌های زیر لاکی هم نمودی از رنگ روغن‌اند. از دیگر تکنیک‌های رایج، نقاشی پشت آیینه‌ای بوده است. این شیوه از قدیم در چین متداول بوده و اوج شکوفایی این شیوه در زمان حکومت فتحعلی‌شاه است.

 

پیکره‌نگاری زن در نقاشی دورهٔ قاجار

در پیکرنگاری‌های دورهٔ قاجار، عموماً زنان در حال انجام کاری تصویر شده‌اند که به فراخور نقش و رسالت خودشان، به آن مشغولند؛ این مسئله از الویت‌ها و مضامین مورد خواست جامعهٔ درباری و هنرمند نیز خبر می‌دهد.

ﺑﻪ ﻋﻠﺖ وسعت ﺣﺮﻣﺴﺮای ﺷﺎهی، ﺑﺨﺶ اعظمی از ﻧﻘﺎشی‌های زﻧﺎن در اﻳﻦ ﻋﺼﺮ، ﻣﺨﺘﺺ زﻧﺎن ﻃﺮاز اول ﺣﺮﻣﺴـﺮا، ﺷـﺎﻫﺰاده‌ها و ﻫﻤﺴـﺮ درﺑﺎرﻳـﺎن اﺳـﺖ. اﻳﻦ ﭘﻴﻜﺮهﻫﺎ اﻏﻠﺐ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻧﺸﺴﺘﻪ، ﻟﻤﻴﺪه، ﺗﻜﻴﻪ داده ﺑﻪ ﻣﺨﺪه و با ﻇﺎﻫﺮی در ﺣﺎل اﺳﺘﺮاﺣﺖ نشان داده شده است. همچنین پیکرهﻫﺎ ﻣﻌﻤﻮﻻً ﭘﻴﻤﺎﻧﻪ‌‌ای ﺧـﺎلی از ﺷـﺮاب در دست دارﻧﺪ و دﺳﺖ راست ﺧﻮد را زﻳﺮ ﺳﺮ ﺣﺎﺋﻞ ﻛﺮده‌اﻧﺪ. گاهی در حال زﻳﻨـﺖ آراﻳـﺶ ﺳـﺮ و ﻣـﻮی ﺧﻮد، تصویر شده‌اند ﻳﺎ ﮔﻞ ﻳﺎ ﺑﺎدﺑﺰنی در دﺳﺖ دارﻧﺪ و ﮔﺎهی ﻧﻴﺰ در ﺣﺎل ﺑﺎزی ﺑﺎ ﺣﻴﻮاﻧﺎتی مانند: ﻃﻮطی، ﮔﺮﺑﻪ و ﺧﺮﮔﻮش ﺗﺼﻮﻳﺮ شده‌اند.

در پرده‌های دیگری، اﻳـﻦ زﻧﺎن، دﺳﺘﻪ‌ای به حالت ﻧﺸﺴﺘﻪ روی دو زاﻧﻮ در ﺣﺎل ﻧﻮاﺧﺘﻦ دف، ﺗﺎر و ﻛﻤﺎﻧﭽﻪ به نمایش درآمده‌اند. ﮔﺮوهی دﻳﮕـﺮ زاﻧﻮزده و ﻗﺎشقک در دﺳﺖ می‌رﻗﺼﻨﺪ. در همین صحنه، ﺗﻌﺪاد دیگری ﻧﻴﺰ ﺑﺴﻴﺎر ﻣﻮﻗﺮ و ﻣﺘﻴﻦ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ تمام قد اﻳﺴﺘﺎده‌اند و در حالی ﻛﻪ ﺑﺎ ﻳﻚ دﺳﺖ ﮔوشهٔ ﺷﺎﻟﺸﺎن را ﻧﮕﻪ داشته‌اﻧﺪ، ﺑﺎ دﺳﺖ دﻳﮕﺮ در ﺣﺎل ﻧـﻮاﺧﺘﻦ ﻗﺎشقک هستند.

 

مطالعه بیشترنور و ویرانه، ابژه روان شناختی سمبولیسم های ایران درودی

 

پیکره‌نگاری درباری، اصطلاحی است برای توصیف مکتبی از نقاشی ایرانی که در نتیجهٔ تجربه‌های فرنگی‌سازی پدید آمد و اوج شکوفایی آن از زمان سلطنت فتحعلی‌شاه قاجار بود. پیکره‌نگاری درباری، نمایانگر اوج هم‌آمیزی سنت‌های ایرانی و اروپایی است. مشخصات پیکره‌نگاری درباری شامل: ترکیب‌بندی متقارن و ایستا با عناصر افقی و عمودی و منحنی، سایه‌پردازی مختصر در چهره و جامه، رنگ‌گزینی محدود با تسلط و تاکید بر رنگ‌های گرم، خصوصاً قرمز است.

پیکره‌نگاری در دورهٔ فتحعلی‌شاه دارای مشخصه‌های متأثر از اروپاییان است. در دوره ﻓﺘﺤﻌلی‌ﺷﺎه ، برای نخستین بار، ﺑﺎ این ﻣﻮﺿﻮع ﻣﻮاﺟﻪ می‌ﺷـﻮﻳﻢ که اﻧﺪام اﻏﻠﺐ زﻧﺎن در ﻧﻘﺎشی‌ﻫﺎ به صورت ﺑﺮﻫﻨﻪ ﻧﻤﺎﻳـﺎن می‌شود.

اما در این دوران، زنان همچنان در شمایلی دیگر و متفاوت از گذشته، ظاهر شده‌اند. در تابلوهای نقاشی دورهٔ فتحعلی‌شاه قاجار، گاهی زنان با لباس‌هایی مشابه هندیان گورکانی نیز دیده می‌شوند. با توجه به سابقۀ حضور زنان هندی در ایران، رواج سبک پوشش هندی در حرمسرای فتحعلی‌شاه بعید به نظر نمی‌رسد. به عنوان نمونه می‌توان به استفاده از شال روی سر به جای چارقد (که پوشش مرسوم زنان قاجاری بود) و نیز دامن پرچین حریر به جای دامن‌هایی با پارچۀ ضخیم (که شلوار و پاها را از نظر مخفی می‌کردند)، اشاره کرد.

زن در آﺛﺎر ﻧﻘﺎشی اﻳﺮانی، ﭘﻴﻮﺳـﺘﻪ از وﻳﮋگی ﺣﺠـﺐ و ﺣﻴـﺎ ﺑﺮﺧـﻮردار بوده و ﭘﻴﻜﺮه‌اش ﻫﻤﻮاره ﻧﻤﺎدی از وﻗﺎر و ﻣﺘﺎﻧﺖ است؛ اما در بعضی آﺛﺎر درﺑـﺎری، ﺳـﻴﻤﺎی زن ﻣﺘﻔﺎوت ازدوره‌های ﻗﺒﻞ، ﺑﻪ شکلی ﻧﻴﻤﻪ ﻋﺮﻳﺎن و ﺑﻪ ﻣﻨﺰله ﻋﺎملی ﺗﺰئینی، زﻳﻨﺖ‌ﺑﺨﺶ ﺗﺎﻻرﻫﺎی ﻛﺎخ‌ﻫﺎ می‌شد.

یکی از آثار بی‌نظیر نقاشی دورهٔ قاجار تابلو زنان به دور سماور است که در سال ۱۲۷۶ ه.ق، توسط اسماعیل جلایر کشیده شده است. این تابلو اکنون در گالری جمیل (گالری تمدن خاورمیانه) در موزهٔ ویکتوریا و آلبرت در انگلستان به نمایش گذاشته شده است. این نقاشی، گروهی از زنان حرمسرا را در باغی با منظره‌های شاداب و باشکوه نشان می‌دهد. نقاش از رنگ‌های گرم قرمز و نارنجی برای رسم این شادی و صمیمیت بهره برده‌است.

زنان به دور سماور، اثر اسماعیل جلایر، موزهٔ ویکتوریا و آلبرت لندن
زنان به دور سماور، اسماعیل جلایر، موزیا ویکتوریا و آلبرت لندن.

 

در پایان

دورهٔ قاجار یکی از مهم‌ترین دوره‌ها در تاریخ زندگی زنان ایرانی محسوب می‌شود. در این دوره بسیاری از ارزش‌های نو پدید آمد که رفتارهای کهن را دگرگون ساخت. تأثیر این تحول را در تصاویر نقاشی‌شده زنان این دوره نیز می‌توان مشاهده کرد. تعدد تصاویر زنان به جلوهٔ هنر این دوران مدد رساند.

نقش زن در جامعهٔ مدنی و هنری قاجار را می‌توان از رشد خودآگاه حاصل شده از تاثیرات غرب دانست. شروع و شیوع این خودآگاهی، موجب رواج فرهنگی‌مآبی و غرب‌گرایی و به واسطهٔ آن، تغییر در تفکرات و رفتار گردید. این تغییرات در هنر قاجار و تصاویر زنان در نقاشی‌های آن زمان نیز تاثیر گذاشت. تحولات در کنار سبک‌ها و مکاتب رواج  یافته، مثل تک‌نگاره‌ها، نقاشی ایرانی را تا حدی واقعگرا کرد که موجبات تصویر‌گری چهرهٔ زن با مشخصه‌های ظاهری قابل تشخیص زن ایرانی (همراه با نمایش حالات و رفتارهایش که حاکی از تمایز شخصیتش با مردان بود) را محیا کرد. با آنکه در  اوایل این دوره، نقش زنان در نقاشی‌ها بیشتر یا صرفاً جنبهٔ تزیینی داشته و برای تزئین کاخ‌ها و خانه‌های اشراف استفاده می‌شد، ولی در دوره‌های بعد در شخصیت‌های کاملاً عادی جامعه ظاهر گشته و در حال انجام فعالیت‌های روزمره به تصویر کشیده شده است. روند تأثیرات و تغییرات هنر نقاشی در دورهٔ قاجار، نقش و جایگاه زن را از شخصیت آرمانی و مثالی ادوار پیش از قاجار،  به مرور، به ویژگی‌ها و تصوّرات زمینی نزدیک کرد.

 

 

منابع

Magirans.com

Bagh_sj.com

Museumwonderland.com

Mypersianart.com

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *