زنان آفریقایی- آمریکایی، نسل ها از دوخت لحاف به عنوان ابزاری قدرتمند برای بقا، مقاومت و بیان هنری استفاده کردهاند.
هنر دوخت لحاف، فرآیند پرزحمت کولاژ و دوخت لایههای پارچه به هم، از دیرباز با کارهای مرسوم زنانه همراه بوده است. اگرچه این هنر دستی در ابتدا به دلیل ضرورت به وجود آمد، اما اکنون تاریخچه وسیعی-از لحاظ هنری- ساخته که جایگزین رابطه آن با هدف مصرف، راحتی و گرما بخشی شده است.برای آمریکایی های آفریقایی تبار، شیوه دوخت لحاف نه تنها از طریق بکارگیری پارچه های بدون استفاده، به حفظ خاطرات می پردازد، بلکه نقشی حیاتی نیز در اعتراض ایفا می کند، زیرا هنرمندان همواره از این رسانه استفاده کرده اند – و همچنان نیز از آن استفاده می کنند- تا صدای خود را برای مسائلی نظیر هویت، مقابله با نژادپرستی و تبعیض جنسی به گوش دیگران برسانند. آنها برای بیان آزادی و برابری، پارچه ها و پیام هایشان را به هم وصل می کنند. این کاربرد معاصر از هنرهای دستی، پیشینه تاریخی در جنوب آمریکا داشت و از آن به عنوان ابزاری برای ارتباطات مخفیانه استفاده می شد. لحاف حاوی نمادهای مخفی بود که بردگان را از طریق راه آهن زیرزمینی به سوی آزادی هدایت می کرد. همچنین نمادی که در این لحاف ها وجود دارد به تصاویر آفریقایی، از جمله کیهان نگاری کنگو، -نمادی که تولد، زندگی، مرگ و تولد دوباره را نشان می دهد-، بازمی گردد. برای بسیاری از مردم برده، این پیوند با ریشه های آفریقایی به ارتباط بنیادی با خانه و هویت تبدیل می شد که در برابر از بین رفتن شان در دوران برده داری مقاومت می کرد.لحاف همواره بهعنوان یک وسیله اجدادی، نسل به نسل به افراد خانواده منتقل شده اما همچنین هنر دستی قدیمی و مهم سیاه پوستان نیز است که اغلب نادیده گرفته می شود. فیس رینگ گولد یکی از هنرمندان شاخص این حوزه می گوید:«ما همه هنرمندیم. دوختن این تکه پارچه ها به هم کار ما است. ما آن را مستقیماً از آفریقا آوردیم. این کاری بود که ما بعد از یک روز کاری سخت روی زمین، آن را انجام می دادیم تا سلامت روح خود را حفظ کنیم و زیبایی را به زندگی خود بیاوریم.»فرایند جمعی دوختن لحاف – the quilting bee – گردهم آمدن زنانی است که به طور مشترک کار می کنند. آنها مهارت ها، اطلاعات ارزشمند و تاریخ شان را با یکدیگر به اشتراک می گذارند. با در نظر گرفتن این موضوع، در متن زیر آثار لحاف دوزی معاصر شش زن هنرمند سیاهپوست را بررسی می کنیم، هنرمندانی که برای به اشتراک گذاشتن داستانهای خود و گواهی دادن در مورد رویدادهایی که جهان را تغییر داد از به هم دوختن پارچهها استفاده کردهاند. آنها با هر کوک، تکه دوزی و به جا گذاشتن رد قلم مو، قصه ها و نقاط عطف گذشته را با مضامین مدرن به هم می بافند. این زنان سیاهپوست با استفاده از رسومی که ریشه در سنتهای هنر دستی بومی جنوب دارد، خاطرات مادران شان را تداعی میکنند-آنهایی که کارهایشان اغلب به حاشیههای هنر پس رانده میشد-، اما اکنون توجهی را که شایسته آن است به دست آوردهاند.
1- Faith Ringgold
این هنرمند پارچه و نقاشی را به گونه ای در زمینه های مختلف با هم ترکیب می کند که بر قدرت صنایع دستی به عنوان ابزاری برای آگاهی بخشی اجتماعی و سیاسی صحه می گذارد. موزه دو یانگ در سانفرانسیسکو نیز در اولین نمایش خود در مروری بر آثار این هنرمند؛ «فیس رینگ گلد: مردم آمریکا» (که تا ۲۷ نوامبر قابل مشاهده بود)، مجموعهای از آثاری را ارائه میکند که بیش از ۵۰ سال قدمت دارند؛ از جمله لحافهای داستانی، مجسمههای نرم، نقاشی های تاریخی و پوسترهای سیاسی. در این نمایش، آثار پارچه ای لحظات مهمی از تاریخ سیاه پوستان را به یاد می آورند و به رهبرانی که برای آزادی و برابری جنگیدند ادای احترام می کنند. رینگ گلد در یکی از لحافهای داستانی مشهور خود، از زنان سیاهپوستی که در طول زمان فعالیتهایشان همچنان طنینانداز است، تجلیل میکند. در مزرعهای سرسبز از گلهای آفتابگردان پر جنب و جوش، گروهی از زنان با شادی جمع شده اند و لحافی را که مظهر دستاوردهای جمعی آنها است به دست گرفتهاند. در اطراف حاشیه لحاف مشترک آنها، نام زنانی که در تصویر هستند، دیده می شود: خانم سی جی واکر، سوژورنر تروث، آیدا بی. ولز، هریت تابمن، رزا پارکس، مری مک لئود بتون، فانی لو هامر و الا بیکر. ونسان ون گوگ که در کنار گروه ایستاده است، گلدانی از گلهای آفتابگردان در دست دارد و به نظر میرسد که آنها را به عنوان احترام به زنان تقدیم میکند. این قطعه، TheSunflowers Quilting Bee at Arles (1991) نام دارد و تجلیلی از زنان سیاهپوست و پیوندهای مشترکی است که آنها را نسبت به هم متحد، حفظ و تقویت میکند.