قسمت دوم
بنابراین با فرض اینکه ترکیب بندی، از آزمونِ بررسی متخصصان سربلند بیرون آمده و هیچ نقص قابل توجهی نداشته است، پس از آن، به طور خاص آنها به ماهیت فنی، مدیوم، مواد و ساخت و سازها می پردازند. مواد ارزان قیمت همیشه یک مشکل به حساب می آیند، مانند بوم هایی که در طول زمان نمی توانند محکم تر کشیده شوند. لبه های بست دار کارخانه ای، قالب های کششی نامرغوب، بوم درجه پایین یا مواد تشکیل دهنده ای که ممکن است با گذشت زمان خراب شوند، در مورد مجسمه ها نیز، موادی که به راحتی لب پریده، قر یا خم می شوند می توانند یک مشکل باشند. هنرمندانی که از مواد کار خود کم می گذارند، این تصور را ایجاد می کنند که واقعاً به هنر خود اهمیت نمی دهند. و اگر برای آنها مهم نیست، چرا باید برای شخص دیگری مورد توجه باشد؟موادی که به طور تجربی استفاده می شوند گاهی اوقات می توانند مسئله ساز باشند. طول عمر، یک نکته بسیار مهم برای هر اثر هنری است که قرار است دوام داشته باشد. خریداران تمایلی به خرج کردن پول برای اثری که ممکن است با گذشت زمان از بین برود یا خراب شود ندارند، مگر اینکه آنها از قبل در این مورد آگاه باشند و اثر را با آگاهی کامل از این حقیقت خریداری کنند. اگر در اثر خود از مواد تجربی یا غیر معمول استفاده می کنید، باید بتوانید به هر سؤالی در مورد طول عمر آن پاسخ دهید. شما بهتر است آگاهی درستی از اینکه آیا اثر شما دوام خواهد داشت یا خیر، عمر تقریبی آن، توانایی توضیح اینکه چرا این کار برای باقی ماندن خلق نشده است (اگر اینطور بود) ، و آنچه به طور خاص تصور می شود با گذشت زمان در مورد متریال آن اتفاق بیفتد داشته باشید. اگر پاسخ این سؤالات را نمی دانید، شاید باید یک قدم عقب بردارید، تحقیق یا آزمایش لازم را انجام دهید، و سپس تصمیم بگیرید که چگونه می توانید کار خود را به دیگران نشان دهید، آنهم زمانیکه بهتر می دانید پیامدها یا عواقب بلند مدت آن چیست. متخصصان باتجربه می توانند بگویند که چه زمانی هنرمندان در پاسخ به سؤالاتی در مورد طول عمر یک اثر هنری، طفره می روند یا کلاً از صحبت خود مطمئن نیستند.در مرحله بعد، متخصصان به سراغ ساختار اثر هنری می روند. اینکه اجزا اثر چگونه در کنار هم قرار گرفته اند؛ نه تنها از منظر زیبایی شناسی، بلکه نحوه ساخته شدن نیز برای آنها مهم است و این مساله شامل بک گراند، پایین، طرفین، لبه ها، مواد تشکیل دهنده و هر جزئیات دیگری نیز که در اثر وجود دارد می شود. به عنوان مثال، در یک اثر نقاشی، آیا هنرمند به لبه ها توجه کرده است؟ آیا با بست محکم شده یا موقتاً چسبانده شده اند؟ آیا بست ها مرتب و چشم نواز هستند، یا نامرتب و غیر هم سان؟ آیا رد، لکه و چکه های رنگی که به طور اتفاقی ریخته اند باعث می شود لبه ها نامرتب به نظر برسند؟ آیا زمینه کار مانند نمای جلو آن رضایت بخش است؟ در مورد آثار سه بعدی نیز؛ پشت، پایه و فضای داخلی آنها چگونه به نظر می رسد؟ آیا همه چیز تمیز کار شده است یا نه؟ آیا چشم نوازند؟ آیا آنها یک دست اند و خوب ساخته شده اند؟ آیا چیزی شکننده، ناپایدار و یا سست است؟ آیا می توان از نگاه کردن به پشت اثر یا وارونه کردن اش، به همان اندازه که در حالت عادی یا از روبرو به آن نگاه می شود، لذت برد و آن را درک کرد؟ امیدواریم! همه اینها به این نتیجه می رسند: آیا هنرمند بدون درنظر گرفتن اینکه افراد به کدام قسمت اثر یا به چه چیزی نگاه می کنند، به کیفیت تجربه بیننده فکر کرده است؟ متخصصان نیاز داند که همه چیز راضی کننده باشد و زیبا به نظر برسد. بی دقتی در جنبه های تکنیکی کار، به وضوح نشاندهنده هنرمندی است که 100 ٪ توجه، آگاهی و اهمیت خود را به اثر اختصاص نداده است. حقیقت این است که عیوب کار از ارزش آن کم می کند، مهم نیست که به سختی بتوان آنها را پیدا کرد یا حتی شاید از دید دیگران پنهان باشد. و اگر بیش از حد این موارد در اثر تشخیص داده شود، کار فروخته یا نشان داده نمی شود.به عنوان یک هنرمند، اثر شما نه تنها باید متکی به خود باشد، بلکه باید بتوانید به هر سؤال قابل تصوری که ممکن است از شما پرسیده شود، به طور قانع کننده ای پاسخ دهید، از جمله سؤالاتی در مورد حس کلی از هدف و رویکرد، با درنظر گرفتن هر جنبه یا فرآیندی که در جریان خلق آن اتفاق افتاده است. اگر به هر طریقی احساس می کنید حالت دفاعی دارید یا می خواهید چیزی را پنهان کنید، بهترین روش بازگشت به استودیو و کار کردن روی همه ابعاد است، آنهم تا جایی که مطمئن شوید اثری یکپارچه خلق کرده اید و توضیحات با معنایی در مورد آن دارید. مخاطبان حرفه ای، بی نقصی را بیش از هر چیز دیگری دوست دارند و آنقدر تیزبین هستند که هر چیزی-عیبی- را که ممکن است در طول دوره آفرینش، در اثر هنری خود پوشانده باشید، انتخاب نکنند.برای مطالعه قسمت اول اینجا را کلیک کنید