_این اثر در طول مدت نمایشگاه به سرعت تغییر کرد و سپس ناپدید شد. وقتی کار را شروع کردید، تقریباً شبیه یک اثر مذهبی بود. هاله ای خاص مانند محفظه ای از زمان داشت که به شکل یک صفحه خالی با چند لکه گرد و غبار و رد چیزها بود. همانطور که کپک رشد کرد، به یک نقاشی پر جنب و جوش و رنگارنگ تبدیل شد که با ماده زنده ای ساخته شده بود که به نوعی خود را می کشید.اثر من یک طراحی بسیار قوی است. من سعی کرده ام راه های مختلفی را برای ایجاد موثرتر این تصاویر بیابم، بنابراین هاگ ها مانند دستیار من بودند و تصاویر را می ساختند. _ بیاید در مورد اثر Out of an instance of expiration comes a perennial showing (2022) یکی از بزرگترین سفارشات شما در نمایشگاه صحبت کنیم که اثر stela of Hor and Suty در موزه بریتانیا را مورد توجه نشان می دهد و شامل یک طراحی و یک اثر صوتی است. می توانی درباره این به ما چیزی بگویی؟ وقتی به چیزهای موجود در موزه نگاه می کردم، استلا در قسمت جلوی ورودی اتاق مردگان بود. به نظرم عالی بود؛ مانند یک پیش درآمد بود؛ در آنجا، ما می توانستیم وارد زندگی پس از مرگ شویم. من در مورد آن خواندم و در واقع یک موسیقی روی آن نوشته شده است. من فکر کردم که به عنوان یک شی بداقبال بود، کمی شبیه مومیایی نیز بود. ما یک پوسته می دیدیم اما نمی توانستیم به قسمت زنده دسترسی پیدا کنیم. _بنابراین شما به باستان شناس موسیقی و خواننده آموزش دیده کلاسیک، هایدی کوپ جونک – که البته مصر شناس نیز است – سفارش یک موسیقی دادید. هیچ صدایی وجود ندارد، به همین علت هایدی تفسیری از چگونگی صدا ارائه کرد. او حس می کند که ملودی های مصر باستان چگونه بوده اند و می داند که چه می گوید. در گالری، این اثر یک مولفه صوتی داشت که تفسیر او از آن است. _هایدی، سرودها و آهنگ های مصر باستان را با استفاده از صدای خودش و کپی های تاریخی از سازهای عود و لیر در دوره فراعنه و سایر سازهای دیگر زنده می کند. او سالها روی کتیبههای هیروگلیف و تصاویر موسیقی آن دوران تحقیق کرده است. او حتی کوک اصلی برخی از این سازها را کشف کرده است، اما عناصر بسیار زیادی وجود دارد که بازیابی آنها نامشخص و غیرممکن است، از ملودی ها گرفته تا تلفظ دقیق مصر باستان، که قائده ای بین دانشمندان بر اساس زبان قبطی معاصر است. من نمی توانم شباهت های زیادی را بین روش شناسی هایدی و کار شما مشاهده کنم. تحقیقات و داده های دقیق و درست تاریخی وجود دارد که برای جهت یابی در اقیانوسی از حدس و گمان استفاده می شود. بله، او نیز به عنوان یک محقق به آن نزدیک می شد – این یک نوع متفاوت از تفسیر است. مکالمههای دقیقی وجود داشت که در آن او میگفت: «این قسمت باید عاشقانه باشد زیرا ملایم تر است»، اما من فکر میکردم که زبان عشق هر فردی متفاوت است.این مساله در مورد دیدن ترکیب روش او برای بیان سبک های رمانتیک در مقابل روش دیگران است و همین امر در مورد بازدیدکنندگان و اشیاء باستانی نیز صدق می کند._هر تفسیری که می کنید، خوب است. این یک نظریه مفهومی است. بیایید در مورد اثر A terminal escape from the place that binds us (2021) صحبت کنیم.این یک اثر موجود برای موزه گوانگجو است. این یکی از کارهایی است که من با بدن انسان انجام دادم – میخواستم بفهمم که آن شخص-مومیایی- ترجیح می دهد بقایای او به جای موزه کجا باشد. من مکانیسم زندگی پس از مرگ یا نحوه تماس با آنها را نمی دانم، اما می دانم که رسانه ها و فرآیندهای هنری وجود دارد که کنترل آنها دشوار است. در آن اثر، عناصر دیگری مانند آب و هوا یا جاذبه وجود دارند که تصویر را شکل داده اند. این یک کاغذ ابروبادی است—می توانید مقیاس آن را ببینید، بسیار بزرگ است. همچنین همراه با نامه ای است که فرایند چگونگی ریختن جوهر را روی آب توضیح می دهد. جوهر در حال حرکت بود و ما فکر کردیم، اینجا فرصتی وجود دارد که می توانیم تصویری تولید کنیم که از پیش تعیین نشده باشد.شاید این شخص در دنیای دیگر بتواند جغرافیایی را ترسیم کند که ترجیح می دهد کجا باشد. این نیازی به نتیجه ندارد، ایده این است که نشان دهیم که آنها ممکن است فقط وجود داشته باشند._این یک نقشه است که قابل خواندن نیست. هدف کار این نیست که بفهمد آنها ممکن است بخواهد کجا باشند، زیرا ممکن است آن شخص وجود داشته باشد یا نباشد و ابهامات زیادی وجود دارد، بلکه هدف، ایجاد یک شکاف و نشان دادن این است که ممکن است چیز دیگری وجود داشته باشد؛ آنهم فراتر از یک شی در جعبه ای داخل موزه._بدین طریق شکاف بین چیزهایی که می دانیم، چیزهایی که نمی دانیم و چیزهایی که حتی به آن فکر نمی کنیم آشکار می شود. این در مورد چشم اندازها و نگرش ها است.-و نقاط کور تمام
_مثل کپسول زمانمانند قطعه ای از زمان که در آن، آن اشیاء توسط افراد دیده شده اند و دیگر نیز تکرار نخواهد شد زیرا دیگر به همان شکل در موزه آویزان نخواهد شد. فکر می کنم این مجسمه تکه ای از یک لحظه است._در این مجسمه از نزدیک، می توانید موها، رسوبات و… را ببینید. کسی می داند اینا چه هستند! شاید مفهوم باقیمانده به جنبه مهم دیگری از نمایش شما در Gasworks اشاره کند: ایده چیزهایی که در مجموعه های موزه زنده هستند.
این فقط در مورد مواد آلی، قارچ ها و میکروارگانیسم ها نیست، بلکه درمورد روح موجود در اشیاء و بقایای انسان ها نیز است. اینها مثل رهگذران در موزه هستند. آنها آنجا هستند حتی اگر موزه نخواهند!
اثر Mould extraction (2022) بسیار به لوزیا مرتبط است. ایده مشابهی را دنبال می کند؛ اینکه چگونه چیزها می توانند موزه را ترک کنند. از صحبت با افراد آنجا دریافتم، یکی از نگرانی های اصلی در مورد محفاظت از اشیا موزه ای، مساله کپک و پوسیدگی است. من فکر کردم راهی برای خروج اشیا از موزه می تواند از طریق معده هاگ یا نوعی کپک باشد.
عملکرد بیولوژیکی مصرف یک شی چیست؟ آنها رفتند و هاگ ها را از انبار موزه بریتانیا برای من جمع آوری کردند و سپس من با یک دوست زیست شناس صحبت کردم تا بفهمم چگونه آنها را تکثیر کنم.
در اثر، این یک جور حذف اشیا موزه ای از طریق هاگ است. آنها در مقطعی اشیاء مجموعه را خورده اند.