20 نقاش تاثیر گذار معاصر

 

در قرن بیســتم میلادی، با دگرگونی قوانین اســتفاده شده تا به آن زمان، تغییرات چشمگیری در جهان هنری، اتفاق افتاده اســت. اتفاقات جدید در تولید آثار هنــری، از لحاظ رنگ، خط، شــکل، موضوع و غیــره، در این دنیــای تازه، به چالش کشیده شدند. اگر در دوران معاصر بیان تصویری تغییر کرده است به این سبب می باشد که مقتضیات زندگی جدید  چنین چیزی را ایجاب می کند.  معرفی20 نقاش تاثیر گذار معاصر نیاز به ابزار تحقیق تحلیلی Artifacts  را می طلبد. Artifacts بر اساس داده‌های عینی و حقایق شغلی، الگوریتم، رتبه‌بندی مهم‌ترین هنرمندان زنده را ایجاد می‌کند. این مقاله، با ارائه گزیده ای مستدل از بیست نقاش تاثیرگذار معاصر، نگاهی دقیق تر به این رتبه بندی مشهورترین نقاشان امروزی دارد.

مشهورترین نقاش گرهارد ریشتر (متولد 1932) و پس از آن گئورگ بازلیتز (متولد 1938) و اد روشا (متولد 1937) هستند. این سه نفر در صدر فهرست بیست نقاش برجسته ای قرار دارند که بیش از نیم قرن بر صحنه تسلط داشته اند. قبل از  معرفی زندگی و آثار آنها سئوالی وجود دارد که لازم است به آن توجه کرد. چه چیزی یک هنرمند را به عنوان یک نقاش تعریف می‌کند؟

از دهه‌های 1960 و 70، مقوله‌های سنتی در هنر حداقل یک‌بار پاکسازی و بازنویسی شده‌اند. پس چگونه یک نقاش را تعریف کنیم؟ هنگامی که در میان صد هنرمند برتر زنده مرور می‌کنیم، با هنرمندان متعددی مواجه شده‌ایم که به نقاشی مشغولند، اما از یک فعالیت هنری چند رشته‌ای هستند، مانند فرانسیس آلیس (متولد 1959) یا گونتر بروس (متولد 1938).  در نتیجه، هنرمندانی را انتخاب کرده‌ایم که نقاشی را به عنوان تنها یا اصلی‌ترین فعالیت  خود  انتخاب کرده اند و از رنگ به عنوان ماده خود برای ساخت آثار هنری دو بعدی استفاده کرده اند.

 

گرهارد ریشتر Gerhard Richter

 

 

گرهارد ریشتر در صدر فهرست قرار دارد.  معروف ترین نقاش زنده امروزی است. ریشتر در سال 1932 در درسدن آلمان به دنیا آمد و در حال حاضر در شهر کلن آلمان زندگی و کار می کند. ریشتر کار خود را وقف کاوش در رسانه نقاشی در رابطه نزدیک با جلوه های عکاسی کرد. ریشتر در دهه 1960 با نقاشی عکسهای خود به شهرت بین المللی دست یافت. او عکس ها را به نقاشی تبدیل می کرد که در موضوع متفاوت بودند. مناظر، برهنه‌ها، نقاشی‌های طبیعت بی‌جان، زندگی روزمره، هواپیماها، کوه‌های آلپ و موارد دیگر با مه‌ای که بر روی تصویر واقع‌گرایانه معلق بود، نقاشی شدند و جلوه‌ای تار ایجاد می کرد. این تاری یا مه ریشتر، انتزاع را به آثار او وارد کرد، و به ریشتر اجازه داد تا آزادانه از فوتورئالیسم به انتزاع جسورانه حرکت کند، همانطور که هیچ هنرمند دیگری تا به حال قادر به انجام آن نبوده است. با توجه به تاریخ هنر اخیر، گرهارد ریشتر در همه جا حاضر به نظر می رسد. از دیدگاه گذشته نگر، به نظر می رسد که نقاش برجسته آلمانی پیشگام بیش از یک جنبش یا گرایش در نقاشی فیگوراتیو معاصر باشد. در نتیجه، جای تعجب نیست و سزاوار است که گرهارد ریشتر به عنوان شماره یک مشهورترین نقاش امروزی ما باشد.

 

گئورگ بازلیتز Georg Baselitz

 

 

بازلیتز متولد 1938 در، آلمان است. شهرت این نقاش آلمانی بیشتر به خاطر چهره های وارونه نقاشی شده اش می باشد. بازلیتز یکی از مهم ترین هنرمندان پس از جنگ و قهرمان پیشگام نقاشی اروپای جدید و نئواکسپرسیونیسم در آلمان است؛ که سلطه انتزاع و عناصر بازنمایی نقاشی را رد کرده و به فیگور بازگشته است. نقاش، چاپگر و مجسمه ساز آلمانی سوژه های خود را وارونه به تصویر می کشد تا روند نقاشی و تجربه بیننده از نقاشی را کندتر کند. با انجام این کار، بازلیتز به تعادل منحصربه ‌فردی از انتزاع و فیگور دست می‌یابد، و نه تنها چهره‌هایی را روی سرشان به تصویر می‌کشد، بلکه مناظر، جان‌باختگان و غیره را نیز به تصویر می‌کشد.

 

اد روشا Ed Ruscha

 

 

روشا، متولد 1937 در اوماها، ایالات متحده آمریکا، یک نقاش آمریکایی است که در شهر کالور، ایالات متحده آمریکا زندگی و کار می کند. روشا بیشتر به عنوان هنرمندی شناخته می شود که مفاهیم آکادمیک مرتبط با اکسپرسیونیسم انتزاعی را کنار گذاشت و کلمات را به جهان نقاشی آورد.

روشا از کلمات به عنوان فرم ها، نشانه ها، مواد و به عنوان موضوع برای ساختن نقاشی های انتزاعی استفاده می کند. نقاشی‌های روشا با استفاده از طنز و شوخ طبعی، با درهم آمیختن بصری با زبان و بالعکس، مورد تحسین بین‌المللی قرار گرفت.

 

ویلیام کنتریجWilliam Kentridge

 

 

ویلیام کنتریج در سال 1955 در ژوهانسبورگ، آفریقای جنوبی متولد شد و در حال حاضر به کار و اقامت در شهر آفریقای جنوبی، مرکز استان گوتنگ ادامه می دهد. شاید بتوان استدلال کرد که کنتریج بیشتر نقشه‌کش است تا نقاش. با این حال، به نظر می رسد تمایز بین نقاشی و طراحی با نماد آفریقای جنوبی به دلیل ماهیت اکسپرسیونیستی آثار او از بین می رود. کنتریج در طول زندگی حرفه ای خود از رسانه های مختلفی مانند اجرا، فیلم، چاپ و مجسمه سازی استفاده کرده است. اساس کار او و نقطه شروع هر اثر هنری، طراحی و نقاشی به عنوان فرآیند ثبت تاریخ با پیکربندی مجدد قطعات برای درک گذشته است.

  

آرنولف راینر Arnulf Rainer

 

 

آرنولف راینر در سال 1929 در بادن اتریش متولد شد و در حال حاضر در وین اتریش کار می کند. راینر به دلیل فرآیند منحصر به فرد خود در لایه‌بندی رنگ بر روی مواد عکاسی به شهرت بین‌المللی دست یافت. آثار هنری موجود را با نقاشی روی آنها تغییر می دهد. نشانه‌های ضخیم، لایه‌های رنگ، ژست‌های حرکتی و ارتباط با سوررئالیسم به دلیل اجرای اتوماتیسم با نقاشی با چشم‌بند، هنرمند اتریشی از غرایز و انگیزه‌های خود پیروی می‌کند و به سمت تابلوهای انتزاعی و سایر شیوه‌های تجربی در فرآیند خلاقیت خود کار می‌کند.

 

دیوید هاکنیDavid Hockney

 

 

دیوید هاکنی، متولد 1937 در برادفورد، بریتانیا، یک نقاش انگلیسی است که در نرماندی فرانسه زندگی و کار می کند. هاکنی قهرمان اصلی هنر پاپ، صحنه هنری بریتانیا و نقاشی فیگوراتیو در قرن بیستم بوده است. در نتیجه او یکی از مهم ترین نقاشان فیگوراتیو معاصر بریتانیا و به طور کلی دوران معاصر است. هاکنی از دهه 1960 در هالیوود هیلز، جایی که زندگی و کار می کرد، به توسعه آثار نقاشی متمایز خود ادامه داد و محیط روزانه خود را به فعالیت هنری خود تبدیل نمود.. در نوامبر 2018، پرتره یک هنرمند هاکنی (استخر با دو فیگور) در کریستیز در شهر نیویورک به مبلغ هنگفت 90 میلیون دلار فروخته شد.

 

هیمو زوبرنیگ Heimo Zobernig

 

 

هایمو زوبرنیگ متولد 1958 در ماوتن اتریش، ساکن وین اتریش است. این هنرمند اتریشی از دسته‌بندی سرپیچی می‌کند و مجموعه‌ای از رسانه‌ها را در فعالیت هنری خود اجرا می‌کند، مانند مداخلات معماری، اینستالیشن، فیلم، ویدئو، مجسمه‌سازی و نقاشی.آثار او با بازجویی از زبان رسمی مدرنیسم مشخص شده است. به نقوشی مانند تک رنگ، شبکه یا انتزاع هندسی فکرمی کند. حتی بیشتر، زوبرنیگ تمایل دارد یک گام فراتر برود و چگونگی ارائه یا «قاب‌بندی» هنر را از نظر فیزیکی و همچنین مفهومی بررسی کند.

 

الکس کاتز Alex Katz

 

 

الکس کاتز، متولد 1927 در بروکلین، ایالات متحده آمریکا، یک نقاش آمریکایی است که در نیویورک، ایالات متحده آمریکا زندگی و کار می کند. در طول سال ها، کاتز خود را با رویکرد منحصر به فرد به نقاشی فیگوراتیو متمایز کرده است. از دهه 1950، کاتز بیش از هفت دهه با نقاشی های بازنمایی خود از زندگی معاصر بر صحنه هنر تسلط داشت. این هنرمند آمریکایی از فیلم ها، تبلیغات، دوستان و موسیقی الهام می گیرد. فیگورهای کاتز از اشکال مسطح در زمینه تک رنگ ساخته شده اند. کاتز با استفاده از تکنیک‌های عکاسی مانند دکوپاژ ویا برش، تکه‌ای کامل از یک فیگور را جستجو می‌کند.

 

ایمی کنبل Imi Knoebel

 

 

ایمی کنبل در سال 1940 در دسائو آلمان متولد شد و یک هنرمند آلمانی است که در دوسلدورف آلمان زندگی و کار می کند.کنبل بیشتر به عنوان یک نقاش شناخته می شود. با این حال، او طراحی، مجسمه سازی، اینستالیشن و عکاسی را در تمرین هنری خود گنجانده است.  او نقاشی را در دهه 60 با رویکردی دقیق و اساسی از خطوط عمودی ضخیم یا نازک که در فواصل متغیر از یکدیگر قرار گرفتند، کشف کرد. در طول دهه 70، هنرمند آلمانی به  تجربه با رویکرد مینیمال ، آزمایش با رنگ، و نقاشی گسترده  خود ادامه داد.

 

 آنسلم کیفر Anselm Kiefer

 

این هنرمند آلمانی که در سال 1945 در دوناشینگن متولد شد، در حال حاضر در پاریس، فرانسه کار می کند. آثار کیفر که بین ویرانه‌های جنگ جهانی دوم بزرگ شده است، با هویت آلمان پس از جنگ به جنبش گسترده‌تری از نقاشی جدید اروپا مشخص می‌شود. نقاشی‌های کیفر با سطحی ناهموار مشخص می‌شوند و نقاشی‌های او را با فلزات مجسمه‌سازی می‌کند و حتی اشیاء پیدا شده را اجرا می‌کند. کیفر با انجام این کار فراتر از انعکاس وقایع تاریخی است و اسطوره، معنویت و حافظه را در بر می گیرد.

نویسنده و گردآورنده: فائزه امیری پویا منابع:http://ensani.irhttp://sid.irwww.contemporaryartissue.com