خانه پوشالی، نمایشگاه آثار نقاشی کیمیا مرجانی

استیتمنت :

هیچ‌جا از آن من نبود، نه جایی که آمده‌ام نه اینجا که هستم و نه جایی که خواهم رفت. زندگی حس غم‌انگیز وارد شدن به یک مسافرخانه بین راهی بود با شیشه‌هایی کدر و دیوارهایی نمناک؛ ضرب‌آهنگ صدای خاطرات انسان‌های پیشین پیچیده در فضای تاریکش.

یک‌روز از خواب بیدار میشوی، دلت لبریز از شوق رفتن، نه برای رسیدن فقط برای رفتن. همه‌چیز را برمیداری و در چمدانت می‌گذاری؛ رویاهایت را، بوی نمک دریاها را، سبزی زیتون زارهای شمال را، سکوت رشته کوه البرز را، سرمای پیچیده در ساباط‌های یزد را، لاله‌های دشت مغان را، یاد دستانش را و لبخند تلخ مادر را در صبح آخرین دیدار.

راه می‌افتی، صدای چرخ‌های چمدانت جواب همه سؤال‌های ذهنت بود. چقدر سنگین بود این‌بار و چقدر سهمگین این راه.

عادل برازنده سرابی

جزئیات نمایشگاه