میتو سن؛ هنر، شعر و آنارشی زبانی، قسمت اول

03 مرداد میتو سن؛ هنر، شعر و آنارشی زبانی، قسمت اول
میتو سن؛ هنر، شعر و آنارشی زبانی

شعر، کلمات، گفتار و زبان، ابعاد اصلی شیوه کار هنری سن هستند که تحت تاثیر مفهوم «آنارشی زبانی» هنرمند می‌باشند. کار او اغلب شامل زیر لب سخن گفتنهای غیرکلامی، عمیق و بدون معنی-مبهم و نامفهوم- است که با ریتم و ژست گفتار بیان می‌شود و سلطه تعصبات زبان انگلیسی و غرب را از نقطه نظر یک هنرمند زن از «جهان جنوب» آشکار می‌کند.

نمایشگاه‌های پیشین میتو سن

میتو سن در نمایشگاه هنر هند در سال 2011 ، جایزه افتتاحیه «اشکودا» هنر معاصر هند را برای «آب نبات سیاه (iforgotmypenisathome)» (2010) دریافت کرد، مجموعه‌ای از نقاشی‌ها که عنوان طنزآمیز و بی‌پرده آن‌ها نظام پدرسالاری را به سخره گرفته بود. این جایزه توسط آنیش کاپور در طی مراسمی مجلل با مهمانانی که در ساری‌های پر زرق و برق می‌درخشیدند، به او اهدا شد. میتو سن در به کارگیری زبان به منظور زیرسوال بردن و تخریب قوانین و رمزگان سلسله مراتبی در سیستم دنیای هنر ماهر است، و این کار را خواه با هک کردن جزییات ثبت شده ویکی‌پدیا برای اعلام حضورش در «Documenta 26»، سخنرانی‌ نامفهوم به عنوان بخشی از اجرای اثرAphasia (2016)  در موزه گوگنهایم نیویورک و یا بزرگنمایی انجمن هنری دانشگاه ییل برای for Be beyond being (2021) انجام می‌دهد.

نمایشگاه میتو سن، زبان مادری، مرکز هنرهای معاصر استرالیا، ملبورن (۲۲ آوریل تا ۱۸ ژوئن ۲۰۲۳)

نمایشگاه زبان مادری: آثار ویدئو و پرفورمنس

دو اثر بزرگ ویدئویی او که در نمایشگاه بزرگ انفرادی اش با نام «زبان مادری MOTHERTONGUE» (22 آوریل تا 18 ژوئن 2023) در مرکز استرالیایی هنرهای معاصر (ACCA)، ملبورن به نمایش درآمد، در این نمایش نقش اساسی داشتند. این نمایشگاه که توسط مکس دلانی، مدیر اجرایی هنری ACCA برگزار شد، تاریخ‌نگاری‌ها، مجادلات هجوآمیز و گفتمان‌های نامتعارفی که هنرمند ازدیرباز با آن‌ها مواجه بوده است را در می نوردد.

آثار ویدئویی:

1. امور زودگذر

از جمله کارهایی که در معرض دید هستند، اجرای ویدیوی اولیه سن، با نام «امور زودگذر» (2006) است؛ که در آن از هنرمند هنگامی که درحال انجام تتو است و صورتش را به هم می‌فشارد، فیلم گرفته شده است، اما ما سوراخ شدن پوست او را نمی‌بینیم.

2. Un-Acknowledgement

نمایش زبان مادری، با ترغیب حالت‌های پریشانی و رنج، با اثری با نام «Un-Acknowledgement (2023)» آغاز می‌گردد که بر روی دیوار نمایش داده می‌شود و نابهنجاری تاریخ استعماری استرالیا را که با ایهام کلامی کامل می‌شود نشان می‌دهد و نقش به رسمیت شناختن سنتی سرزمین را زیر سوال می‌برد. یک نقاشی کانگورو با نور پس‌زمینه که با جوهر و آبرنگ طراحی شده، نیز در آن نزدیکی آویزان است. (کانگورو، 2023) این اثر با هدف ایجاد احساس ناراحتی در مخاطبان، مفهوم «ناخواسته» بودن به شکلی از مقاومت در آثار سن تبدیل می‌شود؛ استراتژی که به دنبال بی اثر کردن روایت‌های قدرت و سلطه استعماری است.

میتو سن در مصاحبه اخیر خود گفته است:« من معتقدم همه ما در جستجوی زبان مادری هستیم که در آن احساس آرامش کنیم». اما برای رسیدن به این راحتی، باید از ناراحتی ناشی از ناسازگاری عبور کرد، چیزی که سن آن را با آثاری که در آن‌ها شیوه درهم آمیختگی زبان، تصویر و متن، ساختار و دستور زبان را تغییر می‌دهند، بکار می‌گیرد.

آثار پرفورمنس:

نامفهوم کردن معنا و امر غیرزبانی

در طول هفته افتتاحیه نمایشگاه، او یک پرفورمنس سخنرانی غیرکلامی نامفهوم و بدون نطق هنری را همراه با تغییرات لحنی و ایما و اشارات جذابی که به‌طور بی پرده و طنزآمیز به تفرعن سخنرانی‌های آکادمیک اشاره می‌کرد، اجرا نمود؛ همچنین، سن از فرم های جدید و بداهه از شعرهای متحرک و انتزاعی دیجیتال، مانند Unpoetry (2018 و 2023)، که انیمیشن‌های کوتاهی از کلمات چند هجایی است که در رسانه‌های اجتماعی و اینستاگرام او نیز موجود است، استفاده می‌‌کند.

میتو سن، اشعار رد شده
از چپ به راست: میتو سن، اشعار رد شده (۲۰۱۴); قطعه موزه شماره ۴ – (غیر) طراحی (۲۰۱۸). نمایشگاه: زبان مادری، مرکز هنرهای معاصر استرالیا، ملبورن (۲۲ آوریل تا ۱۸ ژوئن ۲۰۲۳)

سن، دختر یک شاعر بنگالی بود که از دوران جوانی در بنگال غربی، هند شعر می‌سرود و بعداً دو جلد کتاب شعر به زبان بنگالی نیز منتشر کرد. اثرPoems Declined (2014)، برای ادای احترام به صداهای حذف شده، که برای دومین اجلاس هنر داکا (2014) خلق شد، شامل یک کتاب با جلد چرمی از 1800 شعر از شاعران و ناشران در داکا بود که رد شده یا برای انتشار پذیرفته نشده بودند. تسلط جهانی زبان انگلیسی باعث ترغیب او به اجرای تعدادی پرفورمنس قدرتمند به صورت نامفهوم یا «غیر زبانی» بود، همانطور که در اثر UnMYthU: UnKIND(s) Alternatives (2018) به آن اشاره شده، برای اولین بار در سه سالانه آسیا و اقیانوسیه 2018 ارائه شد، که دارای نقاشی هایی با نور پس زمینه است که اسکلت‌ها و گیاهان قاب‌بندی شده را توسط نمودارهایی که پویایی مبادلات اجتماعی را مصور کرده اند و دیاگرامی با هشتگ‌هایی مانند  #Dick-Tatorو #re(li)gionist  دارند، نشان می‌دهند.

نمایشگاه: زبان مادری، مرکز هنرهای معاصر استرالیا
میتو سن، UnMYthU: UnMYthU: UnKIND(s) Alternatives (2018). نمایشگاه: زبان مادری، مرکز هنرهای معاصر استرالیا، ملبورن (۲۲ آوریل تا ۱۸ ژوئن ۲۰۲۳)

ویدئویی مستند از پرفورمنس سن در گالری هنری کوئینزلند، همراه با چیدمانی است که در آن او از سرویس صوتی هوش مصنوعی الکسا (2008) سوالاتی در مورد سیاست و حقوق بشر می‌پرسد. برای مثال، پرسش ‘دوستم داری؟ با واکنش نامفهومی از سوی الکسا مواجه می‌شود.

این تعامل در میان حوزه های واقعی و مجازی در اثر I am from there. I am from here (2023) نیز، که اولین بار در دوسالانه شارجه 15 نشان داده شد، منعکس شده است؛ درون بلوک های رزین شفاف، موهای واقعی و مصنوعی چیدمان شده بود تا شعری عربی را با خطی ابداعی و ناخوانا، که با شکلک ها، یا صورت های خنده دار، ساخته شده از مو قاب شده بود، شکل دهد.

یقیناً نمایش زبان مادری ریشه در دوستی، رفاقت و روابط سن با مردم و مکان دارد. افتتاح نمایشگاه او نیز با تعامل عمیق با جامعه هنری محلی، از جمله یک رزیدنسی هنری چهار هفته‌ای در استودیو نورما ردپات، دانشگاه ملبورن، همراه شد.

میتو سن، MOU (موزه ناتعلقات) (۲۰۲۳). نمایشگاه: زبان مادری، مرکز هنرهای معاصر استرالیا، ملبورن (۲۲ آوریل تا ۱۸ ژوئن ۲۰۲۳)
میتو سن، MOU (موزه ناتعلقات) (۲۰۲۳). نمایشگاه: زبان مادری، مرکز هنرهای معاصر استرالیا، ملبورن (۲۲ آوریل تا ۱۸ ژوئن ۲۰۲۳)

روند مستمر در گره گشایی از زبان، و غیرقابل فهم کردن بازیگوشانه معنا از طریق اشتباهات، مشکلات ترجمه، طنز و بداهه نوازی مولفه اصلی نمایشگاه او است. نمایش زبان مادری، مفهوم «میزبانی رادیکال» سن را آشکار می‌کند که از طریق آن، او با برجسته کردن زبان بوروکراتیک و قراردادی مؤسسات، نقش هنرمند و موزه، میزبان و مهمان را دگرگون می‌کند. نمایشگاه نهایی، کاری عمیق و شاعرانه، پیچیده و چندجانبه، زیبایی‌شناختی و در عین حال هیجان‌انگیز بود و مهارت خلاقانه ممتازی را در طول کار با رسانه‌ها نشان می‌داد. در این گفتگو، میتو سن در مورد رابطه هنر و شعر، ساخت نمایشگاه زبان مادری، بازنمایی خشونت و نمونه‌های مقاومت در آثارش صحبت می‌کند.

آنارشی زبانی، نقش زبان و مفهوم نا-زبانی

_ با توجه به اینکه شما شعر بنگالی نیز می‌نویسید، هنر و شعر در شیوه کاری شما در هم تنیده شده‌اند. آیا می‌توانید درباره نقش زبان، آنارشی زبانی و غیر‌زبانی بودن در کارتان صحبت کنید و از شعرهای مادر و نوشته‌های اولیه‌تان بگویید؟

* مادر من شاعر است، بنابراین من با این باور بزرگ شدم که شعر زبان مادری من است. من اشتیاق و ارادت او را نسبت به شعرش دیدم که برای او به مثابه یک آیین بود – او مراقب بود که حتماً قبل از پایان روز چیزی بنویسد. از دوران کودکی، این بخش از برنامه روزانه او را بسیار جذاب می‌دیدم، به ویژه تمرکز و وضوحی که او با آن کار می کرد و خوشحالی که پس از آن در او می‌دیدم. در آن لحظات، دیگر او را در نقش یک مادر، همسر، خواهر یا دختر نمی دیدم – این غوطه ور شدنی کامل در یک «ماورا» بود. آن موقع نمی‌دانستم شعر چیست، اما می‌دانستم که فقط شعر این هاله را به او بخشیده است.

زمانی شروع به نوشتن کردم که به سختی می‌توانستم به تنهایی بنویسم. من قافیه می‌ساختم یا کلمات را ترکیب می‌کردم و مادرم آن‌ها را یادداشت و به بخش کودکان مجلات کوچک که اشعارش را در آنجا چاپ می‌کرد، می‌فرستاد. اسطوره یک مادر دوباره شکل گرفت. ما باهم شعر می‌گفتیم و این زبان مادری من شد! خانه و آسایش را در شعر یافتم، به زبان های شناخته و ناشناخته. دید من به زبان مادری، نوستالژی یا احساسات گرایی نیست. زبان‌هایی که ما با آنها صحبت می‌کنیم یا مجبور به صحبت می‌شویم آشفته هستند. بحران زبان به دلیل واقعیات موجود و پیمان های هند پسااستعماری، به یک فرهنگ واسطه ای استعماری با زبان رسمی واسطه ای تبدیل شده است، جایی که در آن انگلیسی یادآور سلطه استعماری است.

مهاجرت! سرنوشت بعد از شانتینیکتان -متعلق به بنگال غربی- من را به دهلی رساند، جایی که احساس بیگانگی بیشتری با دنیای هنر انگلیسی زبان و انحصارطلبی موجود در آن کردم. هیچ مایه تسلی وجود نداشت، هیچ زبان بومی جایگزینی وجود نداشت. زبانی که می‌دانستم بی‌معنا شده بود و با شدت بیشتری به دنبال معنا می‌گشتم و در هر چیزی که می‌ساختم به دنبال شباهتی با آن بودم. دنبال کردن اهداف و برنامه هایم را مشکل یافتم، از ناتوانی‌های محسوسم آگاه بودم و احساس عدم پیوند زیادی می‌کردم. شروع به از دست دادن کلماتم به زبان بنگالی کردم، در خلأ زبانی غرق و در احساس عدم تعلق گم شدم.

در طول مسیر هنری‌ام، زبان همیشه نقطه عطف کار من بوده است. در دو دهه گذشته، من این موضوع را به عنوان یک شیوه در کار خود مورد بررسی قرار داده‌ام، که اکنون آن را «آنارشی زبانی» می‌نامم. من زبانی غیر مدون، متغیر و ناخودآگاه را از طریق شیوه‌های بصری و اجرایی ساخته‌ام که آن را «نا-زبان» می‌نامم. من از «un-»«نا» به عنوان ابزار زبانی، استعاره روایی و نوعی استراتژی استفاده می‌کنم. به عنوان یک پیشوند،«un-» روشی برای اعمال عدم استقرار است. من نه قصد اختراع یک زبان جدید، بلکه یک ضد(پاد) زبان به خودی خود را دارم. « نا-زبانی»، در این نمایشگاه از طریق رسانه‌های شعر، ویدیو، اجرا، سخنرانی، قراردادها، رسانه‌های اجتماعی و اشکالات زبانی بسط یافته و به واسطه حروف الفبا، علائم نگارشی، ایموجی‌ها، نشانه‌ها، صداهای برآمده از گلو، عبارات بی معنی و غیره به آن پرداخته شده است. این ماده اولیه ای در اطراف ماست که همه چیز حول آن می‌چرخد.

نقشه ذهنی نمایشگاه: زبان، قرارداد، نور و زمان

_ می‌توانید به ما بگویید که نمایشگاه چگونه به انجام رسید؟ چگونه نقشه ذهنی تان به نقطه شروعی برای شکل دادن به آثار هنری شما تبدیل شد؟

* زبان مادری، به عنوان یک قطعه هنری که شکل یک نقشه ذهنی را دارد، مفهوم‌سازی و بسط داده شده است. این اثر به عنوان یک خط سیر، یک بی نظمی با تسلسل زمانی به همراه حاشیه نویسی و علائم راهنمایی مانند علائم نگارشی و ضمائم از طریق نقشه ذهنی خلق شده است. فضای نمایشگاه نشانگر راهنما است، بیرونی‌سازی روند من، گفت‌وگو مابین حالات درونی غریزه و احساس و جریانی از آگاهی برای مسائل زبان، هویت، سلطه استعماری و خلاء فرهنگی است. نقشه ذهنی بر روی چند حوزه مفهومی متمرکز شد؛ مانند «زبان فقدان»، «فن شعر»، «طراحی کنترل/ کارگردانی نور»، «تاملات یک قرارداد» و «فشرده کردن زمان». هدف من خلق پرفورمنسی بود که نیازی به حضور یا راهنمایی من نداشته باشد، اما بتواند با ساختار خود نمایشگاه هماهنگ شود.

با این حال، اجرا، معنایی بسط یافتنی و محتوایی برای من دارد. یک پتانسیل چند سویه در اجرا وجود دارد که نه تنها افکار فرد را گرد هم می آورد، بلکه در دوگانه ساکن، ناظر- هنرمند یک شکاف متصور می شود. من آگاهانه حرکات، اعمال و کلمات را برای دعوت تماشاگران ایجاد می کنم، به آنها اجازه می‌دهم که دریافت شناختی معمول خود را به حالت تعلیق درآورند و برای ایجاد فضایی مولدتر و تأثیرگذارتر تلاش می کنم. من این نمایشگاه را به عنوان یک قلمرو ارتباطی ساختم: یک فضای اجتماعی باز که در آن ظرفیت های فرافرهنگی و فرازبانی از طریق پتانسیل بیانی، اجرایی، قراردادی و ساختاری زبان مورد بررسی قرار می‌گیرد و از نور به عنوان یک وسیله زیبایی شناسانه و مفهومی عالی استفاده می کند.

نقش نور در نمایش

بستر نمایشگاه به شکل یک روایت طرح ریزی شده است. دنباله نور نقش یک خط راهنما را ایفا می‌کند و فضای نمایشگاه را با مفهوم جهت دهی و حرکت آذین می‌کند. جعبه‌های نور، فیلم‌ها و نورافکن ها را به هم متصل می‌کند و به نقاط تماس فکری تقسیم می‌شود که بر روی آثار هنری روی دیوارها حاشیه‌نویسی می‌کنند. اگر نور را به عنوان یک رسانه در نمایش ببینیم، توانایی آن در خم شدن، انتقال، فیلتر و انکسار هدف پیچیده‌تری را به عنوان خط مرکزی در زمان بندی پراکندمان به ما می‌دهد. مفاهیم موجود در زمان بندی از طریق فشرده کردن زمان یا «نا- زمانی» برای ثبت رخدادها یا پازل های زمانی به شیوه ای غیر زمانی، به دیدگاه من مرتبطند. در مفهومی قراردادی، دیوار جلویی نمایشگاه، کلید مکاشفه آمیزی را برای هر جنبه از نمایش ارائه می‌دهد. از طریق ترسیم مسیر حرکت‌اش به عنوان نمودار، جدول زمانی شبکه بندی اش، حضور «من»، خطوط تزیینی نور، ریتم‌های تکرار شونده و انتزاع‌های شاعرانه‌اش، زبان‌ها را به «زبان‌های دیگر» عمیقاً تداعی گر و کاملاً انتقال پذیر تجزیه می‌کند.

زبان‌های دیگر

_ در مورد نقش مادری و دگرسازی در نمایشگاه چطور؟

* وقتی این نمایشگاه را تحت عنوان زبان مادری تصور کردم، به شکاف زبانی، بین زبان مادری و «زبان‌های دیگر» فکر کردم. زبان مادری تنها نشانگر زبانی که از خانواده و موقعیت منطقه‌ای و فرهنگی خود دریافت کرده‌اید نیست، بلکه تفسیر شخصی شما از زبان و شیوه های مدنظر تان برای برقراری ارتباط نیز هست. من همواره احساس می‌کردم که زبان مادری من شعر بود، نه بنگلادشی یا انگلیسی. این مساله به بی‌واسطگی و احساسی که از زبان دارید ارزش می‌بخشد و نشان می‌دهد که زبان یک احساس زاینده صمیمانه نسبت به افراد دارد. این ساختار دنیای بیرون نیست. «زبان‌های دیگر» زبان‌های ساخته‌شده با دستور زبان‌ها و ساختارهای پیچیده‌ای هستند که بر سر راه زبان شخصی ما قرار می‌گیرند و بیان را به یک امر دشوار تبدیل می‌کنند. آن‌ها باید آموخته و تمرین شوند و رمزگان آن‌ها سلسله مراتب اجتماعی را بازتولید می‌کنند. اینجاست که من نقش مادری و دگرسازی را در کار هنری می‌بینم – مادری پرورش می‌دهد، در حالی که دیگری موانعی را چه در حوزه زبان و چه در جای دیگر ایجاد می‌کند.

ادامه دارد…

نویسنده و مترجم: عاطفه وکیلی

منبع:

ocula

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ورود | ثبت نام
شماره موبایل یا پست الکترونیک خود را وارد کنید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد