میتو سن؛ هنر، شعر و آنارشی زبانی، قسمت دوم
5/5 - (1 امتیاز)

    در مقاله «میتو سن؛ هنر، شعر و آنارشی زبانی، قسمت اول» با میتو سن، هنرمند زن هندی، آشنا شدیم. در این مقاله با طرز فکر او و آثارش بیشتر آشنا می‌شویم. شعر، کلمات، گفتار و زبان، ابعاد اصلی شیوه آثار هنری سن هستند که تحت تاثیر مفهوم «آنارشی زبانی» این هنرمند معاصر است. کار او اغلب شامل زیر لب سخن گفتن‌های غیرکلامی، عمیق و بدون معنی-مبهم و نامفهوم- است که با ریتم و ژست گفتار بیان می‌شود و سلطه تعصبات زبان انگلیسی و غرب را از نقطه نظر یک هنرمند زن از «جهان جنوب» آشکار می‌کند.  اثر عدم تصدیق (Un-Acknowledgement)(2023) و زبان قراردادی _ نمایشگاه با اثر «عدم رسمیت» آغاز می‌شود که به آداب تشریفاتی مردمان اولیه در...

میتو سن؛ هنر، شعر و آنارشی زبانی، قسمت دوم

فهرست مطالب

 

میتو سن، Un-acknowledgment (2023). نمایشگاه: زبان مادری، مرکز هنرهای معاصر استرالیا، ملبورن (22 آوریل تا 18 ژوئن 2023).
میتو سن، Un-acknowledgment (2023). نمایشگاه: زبان مادری، مرکز هنرهای معاصر استرالیا، ملبورن (۲۲ آوریل تا ۱۸ ژوئن ۲۰۲۳

 

در مقاله «میتو سن؛ هنر، شعر و آنارشی زبانی، قسمت اول» با میتو سن، هنرمند زن هندی، آشنا شدیم. در این مقاله با طرز فکر او و آثارش بیشتر آشنا می‌شویم. شعر، کلمات، گفتار و زبان، ابعاد اصلی شیوه آثار هنری سن هستند که تحت تاثیر مفهوم «آنارشی زبانی» این هنرمند معاصر است. کار او اغلب شامل زیر لب سخن گفتن‌های غیرکلامی، عمیق و بدون معنی-مبهم و نامفهوم- است که با ریتم و ژست گفتار بیان می‌شود و سلطه تعصبات زبان انگلیسی و غرب را از نقطه نظر یک هنرمند زن از «جهان جنوب» آشکار می‌کند.

 اثر عدم تصدیق (Un-Acknowledgement)(2023) و زبان قراردادی

_ نمایشگاه با اثر «عدم رسمیت» آغاز می‌شود که به آداب تشریفاتی مردمان اولیه در استرالیا و کلیشه‌های مرتبط با آن اشاره می‌کند. با توجه به حساسیت‌های محلی و انگیزه‌تان برای ایجاد احساس ناراحتی در مخاطبان، چگونه این اثر را ساختید؟

* در دهه گذشته، قراردادها به طور پیوسته به یک عنصر ثابت در شیوه کار من تبدیل شده است. هر اثری که من تولید می‌کنم اکنون با یک قرارداد همراه است که پیام فشرده‌ای را در لابلای اثر هنری بیان می‌کند. اثر «عدم رسمیت»، با دنبال کردن پیشینه شخصی من در قرارداد با استفاده از زبان قراردادی، شیوه کاری من را به نمایشگاه «raison d’être» بازمی‌گرداند. این قرارداد به زمینه‌های استعمارگری، انقیاد فرهنگی و سلب مالکیت می‌پردازد تا توجهات را به موضوع اصلی نمایشگاه جلب کند: یعنی زبان.

در انجام این کار، من از یک سو به سرکوبگری بی روح زبان انگلیسی رسمی و از سوی دیگر، فرم‌های رسمی، سلب مسئولیت، هشدارهای قانونی و پیام‌های عمومی ارجاع می‌دهم؛ یکی از این موارد به رسمیت شناختن سرزمین است. فراگیر بودن تعهدات قراردادی با منحصر به فرد بودن رابطه پسااستعماری زبان انگلیسی با «زبان دیگر» روبرو می‌شود. تلاقی این دو تجربه در قرارداد نشان داده می‌شود. از این طریق، من سعی کردم پلی بین مردم مستعمره شده، چه از هند، استرالیا، و یا جاهای دیگر بکشم. همچنین این اثر به انقیاد فرهنگی حاصل از استعمار و عوامل مربوط به آن نیز می‌پردازد.

 

زبان و زمان

نمایشگاه: میتو سن، زبان مادری، مرکز هنرهای معاصر استرالیا، ملبورن (22 آوریل تا 18 ژوئن 2023)
نمایشگاه: میتو سن، زبان مادری، مرکز هنرهای معاصر استرالیا، ملبورن (۲۲ آوریل تا ۱۸ ژوئن ۲۰۲۳)

_ Deadline – extended(2023)، نمایش یک ساعت آنالوگ با عقربه‌های بی‌حرکتش روی اعداد رومی است، که به نظر می‌رسد نشان‌دهنده بی‌‌زمانی، زمان از حرکت ایستاده و همچنین فشار موعدهای زمانی مقرر شده، زمان بوروکراتیک و خارج از زمان بودن است. می‌توانید در مورد این کار صحبت کنید؟

*بنابر باور عمومی رایج، به نظر می‌آید در حالی که ما ممکن است در واقعیت‌های مکانی مختلف ساکن باشیم، اما در یک زمان-تقویمی- زندگی می‌کنیم. با این حال، این با تجربه حقیقی واقعیت‌های زندگی ما فاصله زیادی دارد. زمان مطابق با تعدادی از عوامل، از تله‌های عاطفی ما گرفته تا اختلالات جهانی، حرکت می‌کند. حرکت عقربه‌های ساعت نشانه تهدید آمیزی است که نه تنها گذر زمان را به ما یادآوری می‌کند، بلکه غیر محال بودن پایان خودمان را نیز به یادمان می‌آورد. در حالی که زمان نه شروع می‌شود و نه پایان می‌یابد، ما به عنوان شاهدان آن، بازه محدودی را در طرح زمانی گسترده تر می‌گذرانیم. به این ترتیب، در گذر زمان، من زبان دیگری از میرایی و معنا را می‌بینم که با زوال زمان به پایان می‌رسد. در اینجا، لحظه محو شدن از طریق تبدیل ساعت به یک حلقه نورانی از بارقه‌های نور با شباهتی عجیب به شکل یک سیاره‌ مبهم، مشاهده می‌شود.

 

آموزش دیدن در زمینه زبان زمان یکی از اولین درس‌های بزرگ زندگی هر کودکی است. به ما یاد می‌دهند که زمان را بخوانیم تا محاسبه کنیم چقدر از آن باقی مانده است. این محاسبات روزانه که از طریق ساعت انجام می‌شود، همان روال معمولی است که ما آن را به عنوان یک تهدید خاص تعبیر نمی‌کنیم. وقتی به ساعت نگاه می‌کنیم، یک ماشین را می‌بینیم: یک صفحه ساعت و دو عقربه، کد عددی و حرکت. ما آن را وسیله‌ای نمی‌بینیم که زمان شخصی ما را روی هم انباشته، و در هر لحظه مرزهای زوال ما را محاسبه می‌کند. زمان، زبان شاخصی است که ما در آن زندگی می‌کنیم و کل زندگی مان در طول آن گسترده شده است. موعدهای زمانی مقرر نیز بر آن تحمیل می‌شود. این ساعت که پرتوهای زبان‌های محدود شده در زمان را مانند صورت فلکی در خود جمع می‌کند، سرابی درخشان است که به کدهای عددی زمان‌بندی ارجاع می‌دهد؛ اما در یک آن، محو می‌شود و هرنوع خواندنی را غیرممکن می‌کند.

 

میتو سن، MOU (موزه ناتعلقات) (2023) (جزئیات). نمایشگاه: زبان مادری، مرکز هنرهای معاصر استرالیا، ملبورن (22 آوریل تا 18 ژوئن 2023)
میتو سن، MOU (موزه ناتعلقات) (۲۰۲۳) (جزئیات). نمایشگاه: زبان مادری، مرکز هنرهای معاصر استرالیا، ملبورن (۲۲ آوریل تا ۱۸ ژوئن ۲۰۲۳)

 

 

موزه ناتعلقات میتو سن

ناپایداری، ساخت تاریخ و امر سرکوب شده، به رسمیت شناخته (ن)شده و (نا)دیده گرفته شده

_استودیوی شما در دهلی نو مملو از اشیاء کوچک مانند طلسم‌ها یا عتیقه‌جات رها شده است. ارتباط آن‌ها با MOU (موزه ناتعلقات) (۲۰۲۳)چیست، مجموعه ای گسترده ای از اشیاء مینیاتوری یافت شده که بر روی یک ویترین موزه ای مدور، بزرگ و چرخشی نمایش داده شده‌اند؟ این زیورآلات و اشیای عتیقه رها شده که توسط موزه هنر کیران نادار در دهلی خریداری شده، مملو از خاطرات زندگی های فراموش شده است.

*من مجموعه‌دار احساسات و چیزها هستم؛ اشیا، شعرها، بوها یا لمس‌ کردنی‌ها. هر چه که آن را تداعی بخش بیابم، جمع آوری می‌کنم. MOU یک آرشیو شخصی است که هیچ جایی در تاریخ رسمی ندارد و مملو از اسباب بازی‌های موقتی و رهاشده، وسایل غیرمعمول و اشیاء ساخته شده مجسمه مانند، مملو از حافظه است و در ویترین موزه‌ای حصر شده است. این یک گنجینه از شناخت قراردادی و معمول ما از چیزها نیست، بلکه گزارشی از زندگی است؛ تاریخچه‌ای از فرهنگ بومی و آرشیو نمادینی از فانی بودن است که در یک برهه زمانی و در یک نقطه گرد هم آمده‌اند.

این اشیاء «نامتعلق» در حالت طردشدگی، تاریخچه خود را بیان می‌کنند. بدین صورت که با گردهم آوردن استعاره های تملک و سلب مالکیت، استفاده و عدم استفاده، چیزهایی مانند امر شخصی و گمنام بودن، شیئیت و احساسی بودن را کنار هم می‌گذارند تا پارامترهای بصری سازی و کلکسیون کردن را به سمت سیاست همدلی و تامل وسعت ببخشند. این سیاست پیرامون ایده ساختن تاریخ و آرشیو کردن است: چه چیزی برای بخشی از تاریخ سیاسی، جمعی و عامه پسند بودن انتخاب و چه چیزی سرکوب، به رسمیت شناخته (ن)شده و (نا)دیده می‌شود. من نقش یک مجموعه‌دار را بر عهده می‌گیرم که همیشه تصاویر، کلمات و احساسات انسان ها را جذب می‌کند، چیزهای به ظاهر کوچک ناپایدار را.

 

 

مفهوم میزبانی رادیکال در آثار میتو سن

مفهوم «میزبانی رادیکال» در کار شما یک رابطه پیچیده است که تعادل متزلزل روابط مهمان و میزبان را درمی‌نوردد. این مفهوم در نمایشگاه‌هایی که شما در آن مهمان موزه یا جاهای دیگر هستید چگونه نقش آفرینی می‌کند؟ به عنوان مثال، به عنوان بخشی از اثر I have only one language, it is not mine (۲۰۱۴) که برای دوسالانه کوچی-موزیریس در هند ساخته شد، شما چندین روز را در یتیم خانه دختران به عنوان Mago گذراندید؛ یک شخصیت خیالی که به هیچ یک از زبان‌هایی که دختران می‌توانستند بفهمند، صحبت نمی‌کرد. آیا می‌توانید در مورد اثر ویدیویی پویانمایی شده با تم قرمز که از این تعاملات و صحبت‌های نامفهومتان با دختران خلق شده است، بگویید؟ و نقش شما به عنوان میزبان و مصاحبه کننده خیالی و اینکه آیا اعتماد بخشی از این رابطه بود؟

روابط بین مهمان و میزبانی که در بررسی من در اثر «میزبانی رادیکال» رخ می‌دهند، همواره روابط قدرت هستند و همیشه تلاش می‌کنند تا تنش بین قسمت های قدرتمندتر و ناتوان‌تر را به تصویر بکشند. در ویدئوی سال ۲۰۱۴ برای دوسالانه کوچی-موزیریس، من به دلیل ورود به محیطی برای کودکان یتیم، قدرت بیشتری را به کار می‌گرفتم. در طول اقامتم، من برای آن‌ها به عنوان یک شخصیت بیگانه شناخته می‌شدم – زبانی غیرقابل درک. این یک پژوهش در قوم نگاری اجتماعی نبود و من به عنوان دست اندرکار-ناظر مطالعه ای انجام ندادم. درون دنیایی بسته بدون هیچ چیز جز یک بی زبانی تجسم یافته و احاطه شده با دخترانی کنجکاو و محتاط در مورد یک غریبه، اقامتی خارق العاده بوجود آمد. علیرغم موانع سنی، زبانی و اقامت موقتم، ارتباطات دوستی ایجاد کردم.

 

نمایشگاه: میتو سن، زبان مادری، مرکز هنرهای معاصر استرالیا، ملبورن (22 آوریل تا 18 ژوئن 2023).
نمایشگاه: میتو سن، زبان مادری، مرکز هنرهای معاصر استرالیا، ملبورن (۲۲ آوریل تا ۱۸ ژوئن ۲۰۲۳).

 

این اثر بر اساس اعتماد دوستان جوان من ساخته شده است؛ کسانی که در ویدیو به عنوان خطوط خارجی قرمز رنگ ازهم پاشیده شده مانند نقطه مقابلی در برابر زبان ناپدید شده من حضور دارند. به دلیل ایجاد اعتماد و اعتقاد بود که اقامت و مستندسازی‌ام مانند اجبار راه رفتن روی یک طناب شد تا خودم را به تعهدات اخلاقی مشابهی همچون یکی از اعضای یتیم خانه، ملزم کنم. بنابراین ویدیوی نهایی یک مستند نیست. در مورد زبان مادری، «میزبانی رادیکال» نه تنها نمایشگاه، بلکه تولید و تجربه آن را نیز شکل داد. ترجمه دیدگاه مفهومی من به شرایط استرالیا – جایی که استعمار، حیات روبه رشدی در انقیاد مردم بومی و فرهنگ آن‌ها، از جمله زبانشان دارد- یک نقطه جذاب برای من بود؛ حتی در شرایطی که نمایشگاه در یک شرایط خاص‌تر میزبانی می‌شد. «میزبانی رادیکال» در انگیزه‌های جسته گریخته، بیان‌های تغییر یافته بین «زبان‌های دیگر» و زبان مادری، فضا و متن و به رسمیت نشناختن چارچوب‌های استعماری نو تحقق یافت.

 

میتو سن، MOTHER I SPELL YOU wrong (2023) (جزئیات). جوهر، آبرنگ و کلاژ روی کاغذ.
میتو سن، MOTHER I SPELL YOU wrong (2023) (جزئیات). جوهر، آبرنگ و کلاژ روی کاغذ.

 

بازنمایی غیرمستقیم خشونت در زبان

_مجموعه طرح‌های جدید شما MOTHER I SPELL YOU WRONG (2023) شامل متن‌هایی مانند «I HATE PINK»، «I BLEED RIVER» و «EYEFORGOTYOU» با لکه‌ها، ترشحات، چکه‌ها و تراوشات خون مانند است. در این بازی‌های زبانی، تغییراتی در نوع بیان، کمابیش شبیه شعارهایی برای پوسترهای سیاسی وجود دارد که مقاله‌های تنش زای جنی هولزر (۱۹۸۲۱۹۷۹) را تداعی می‌کند. آیا می‌توانید درمورد تغییرات زبانی در طراحی‌هایتان و قدرت زبان به عنوان نوعی شعار صحبت کنید؟

* مدتی است که از زبان و شکل گفتار فمینیستی استفاده می‌کنم. بین I cunt imagjin (2010)  و MOTHER I SPELL YOU WRONG، پروژه‌هایی مانند UnMansplaining (2019) انگیزه مرکزی چنین پروژه‌هایی را ایفا کرد: هدایت خشم در واژگانی متفاوت. من به کلیشه‌های از رمق افتاده علاقه‌ای ندارم. فعالان سیاسی هستند که کارشان را در یادآوری مکرر آنچه در خطر است، بهتر انجام می‌دهند. من به عنوان یک هنرمند، سعی می کنم راه‌های جدیدی برای صحبت کردن و به چالش کشیدن و زبان‌های جدیدی برای سکنی گزیدن و تغییر پیدا کنم. MOTHER I SPELL YOU WRONG ، شبیه تحریف زبانی آمیخته با مقداری مختصرنویسی اینترنتی است. برای دوسالانه هنر شارجه، الفبای مورد استفاده من فقط به زبان عربی بود. وقتی من در قالب «نا-زبان» کار می‌کنم، آنچه آشکار می‌شود این واقعیت نیست که افرادی هستند که نمی‌خواهند به نقد نابرابری‌های مختلف توجه کنند. در عوض، می‌توان دید که دغدغه‌های شما تنها زمانی جدی گرفته می‌شوند که به زبان انگلیسی به مخاطب منتقل گردند.

 

میتو سن، Until you 206 (2021–2022). Zarina ، کاغذ متالیک، جوهر آبرنگ، اضطراب اکولوژیکی، خشونت، گورهای دسته جمعی و ابزار زجرکش کردن روی کاغذ دست ساز بدون اسید. مجموعه 56 طرح «Happy Pric» قاب شده. 213 × 457 سانتی متر (کلی). مجموعه خصوصی، سوئیس.
میتو سن، Until you 206 (2021–۲۰۲۲). Zarina ، کاغذ متالیک، جوهر آبرنگ، اضطراب اکولوژیکی، خشونت، گورهای دسته جمعی و ابزار زجرکش کردن روی کاغذ دست ساز بدون اسید. مجموعه ۵۶ طرح «Happy Pric» قاب شده. ۲۱۳ × ۴۵۷ سانتی متر (کلی). مجموعه خصوصی، سوئیس.

 

_  بازنمایی غیرمستقیم شما از خشونت در آثاری مانند Until you 206 (2021–۲۰۲۲)، که ۵۶ نقاشی با آبرنگ و جوهر و با استفاده از سوراخ‌های کوچک یا پرفراژدار است که بر اتفاقات خشونت‌آمیز از زمان استقلال هند دلالت دارد، ظاهر می‌شود. آیا می‌توانید در مورد عدم نمایش خشونت، درد و شکنجه در کارتان و استفاده گسترده از رنگ قرمز خون مانند بگویید؟

* نمی‌خواستم صحنه های خشونت را با ایجاد تکه‌های بازنمایانه از افعال خشونت آمیز بازتولید کنم. من فکر می‌کنم ساختار رسانه‌ای امروزی این کار را تا جایی انجام می‌دهند که به نظر می‌رسد تصاویر خشونت دیگر مردم را نمی‌رنجاند. من می‌خواستم خشونت را در زبان به خشن ترین و بی رحم ترین حالت ممکن خلاصه کنم، تا تشابهی بین کنش خشونت آمیز و کنش بازنمایی پیدا کنم. در انجام این کار، به ویژه در طول پاندمی کرونا، به من گفته شد که آنچه مردم می‌خواهند این است که به تصاویری که شاد و خوشایندند، نگاه کنند. در پاسخ به این میل به ناسازگاری، شروع به ایجاد نقاشی‌های پرفراژ دار کردم. روند ساخت این آثار خشن اما منفعلانه بود، به عنوان یک یادآوری باقی ماند و اصالت رسانه را نیز حفظ کرد. قرمزی بیشتر نشانه‌ای از تداعی‌های مورد انتظار – خون، خطر و تن- است تا بخشی همیشگی از پالت من باشد. در اینجا، من از قرمز برای شدت رنگی آن، هم بخاطر خودش و هم در برابر سفید خالص استفاده می‌کنم. اشباع بین دو رنگ، تضاد بین خلوص و آمیختگی را که من قصد دارم نمایش دهم بازنمایی می‌کند.

 

استعاره پرندگان؛ زیستن در دنیایی پر از خشونت

نمایشگاه: میتو سن، زبان مادری، مرکز هنرهای معاصر استرالیا، ملبورن (22 آوریل تا 18 ژوئن 2023).
نمایشگاه: میتو سن، زبان مادری، مرکز هنرهای معاصر استرالیا، ملبورن (۲۲ آوریل تا ۱۸ ژوئن ۲۰۲۳).

_ دو فیلم از پرندگان نیز در ACCA در معرض دید هستند: Pigeon ۲۰۲۳در مورد کبوتری است که به آرامی روی یک پنجره در زیر باران نفس می‌کشد. در Icarus(۲۰۰۶-۲۰۰۷)، نیز یک جنین پرنده مرده است که با حرکات تدریجی توسط مورچه ها بلعیده می‌شود. به نظر می‌رسد این فیلم‌ها لطافت دردناکی دارند، اما با انزجار و خشونت نیز همراهند، که من را به یاد شعر شما « Doel, Sparrow» (۱۹۹۵-۲۰۰۵) می‌اندازد. آیا می‌توانید درباره این پرندگان غمگین صحبت کنید؟

* از بین این دو، Icarus (ایکاروس) قدیمی‌ترین اثر من است که در یک صبح پس از طوفان در باهیا، برزیل، در سال ۲۰۰۶ فیلمبرداری شد. این مستند ارتشی از مورچه‌ها را در حال بلند کردن جسد یک جنین پرنده نشان می‌دهد. بال‌های شکل نگرفته آن ناخواسته با حرکات مورچه‌ها تکان می‌خورد؛ بنابراین به نظر می‌رسد پرنده مرده در حال پرواز است. در خانه‌ام در دهلی، پرندگان به استودیوی من سر می‌زنند. کبوترهای بسیاری در میانه گشت و گذار خود در سراسر شهر، در بالاترین طبقه توقف می‌کنند. در بدن یک کبوتر هماهنگ با پروازش، حرکت و تنفس اش در لحظات پرواز یا سکون با هم ترکیب می‌شوند. در ویدیو دوم، یک بیان سورئال وجود دارد، جایی که ریتم نفس‌های آن، تداعی‌گر سرما، گرد و غبار و آلودگی شهر است. خصوصیت ماورایی آن با سر پنهان شده‌اش و گستره شبح مانندی که از جایگاهش بیرون زده است برجسته می‌شود.

تنفس غریزی است. ازدرون بدن ما حرکت می‌کند و هنگامی که تولید می شود در میزان و چگونگی اش تغییر اتفاق می‌افتد. عمل عمیق و درونی تنفس، توامان ژرف، دقیق، عادی و دشوار است. با اثر«بی زبانی» به عنوان معیارم، من حرکت را به عنوان یک عمل جامع می بینم که صدا، تنفس و تحرک را به عنوان پیش زمینه زبان،- زبان بدن هایی که از طریق تلاش و پایداری پدید می آیند-، در بر می‌گیرد.

ویدئو سوم، پرواز ناگهانی پرنده‌ای از میان نسیم است که هنگام خروج از ملبورن از آن فیلم گرفتم و در اینستاگرام پست کردم، این اتفاق مشخصه یک پیش گویی را دارد. من نشانه‌ها و نقش‌ها را می‌بینم و حضور پرندگانی که در، همراه و دور از زندگی به جنبش درمی آیند، یک نشانه‌ است.

این سه ویدیو از پرندگان به صورت جنین مرده، جسد و پنهان شدگی پرنده بیان شده‌اند، اما همچنین بازتاب مالیخولیایی در مورد ماهیت کلی خشونت پنهان شده وغایب نیزهستند. پرندگان استعاره‌ای از زندگی پرمخاطره در دنیایی پر از خشونت هستند، و آخرین لحظه پرواز، همانطور که در اینستاگرامم پست کردم، لحظه آزادی خیالی از این زندان است.

 

نویسنده: عاطفه وکیلی

منبع: 

ocula

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *