سنت بزرگ، هدف هنرمند چه بود و روند تحولی آن چگونه تاكنون طی شد؟

23 شهریور سنت بزرگ، هدف هنرمند چه بود و روند تحولی آن چگونه تاكنون طی شد؟
انسان اروپايي در زماني حدود پنج قرن به هنري خو كرده بود كه طبيعت را بازنمايي مي كرد . هنرمند ، طبيعت را ( خواه در مفهوم مثالي و آرماني و خواه در مفهوم واقعي و ملموس ) الگو قرار مي داد ، و آن را در اثر خود عينيت مي بخشيد . تا آنجا كه به هنر نقاشي مربوط مي شود ، اين بدان معني است كه جهان مرئي سه بعدي بر روي سطحي دو بعدي ( يعني پرده ي نقاشي ) نموده شود . در حقيقت ، هدف نقاش آن بود كه تماشاگر را با دنيايي مشابه با جهان مرئي روبرو كند : تماشاگر عادت كرده بوده كه به عوض آن كه اثر نقاشي را همچون سطحي پوشيده از رنگ ببيند شخص يا شيء ، و يا چشم اندازي واقعي را در آن تصور كند . نقاش براي تحقيق اين هدف ، از تدابير ، شگردهاي فني و قواعدي مدد مي گرفت كه به عنوان ميثاق هاي ارزنده ي ( سنت بزرگ ) شناخته مي شدند . اين هدفي بود كه هنرمند اروپايي از آغاز عصر رنسانس در برابر خود مي نهاد ؛ ولي سابقه اش به اواخر سده هاي ميانه باز مي گشت . در آن زمان تغييري در بينش انسان مسيحي كاتوليك پديد شده بود و توجه وي را به جهان معطوف كرده بود . هنرمند عصر رنسانس ، در عين حال ، با فرهنگ كلاسيك يوناني نيز پيوند داشت . از اين رو ، سنتي كه او در عصر رنسانس همچون بدعتي در هنر پيش نهاد ، بر پايه هاي طبيعتگرايي استوار بود : به يك معني ، كوشش وي بر آن بود ، كه تصوير ( واقعي ) طبيعت را در نظمي آرماني و كمال مطلوب عرضه بدارد . روند تحول تاريخي سنت بزرگ چنين بود : در قرون چهاردهم و پانزدهم شالوده اش ريخته شد ، در سده هاي شانزدهم و هفدهم ، انبساط و استحكام يافت ، در سده ي هجدهم مورد توضيح و تفسير قرار گرفت ، در سده ي نوزدهم پايه هايش به سستي گراييد ؛ و سر انجام ، در آستانه ي سده ي بيستم به كلي فرو پاشيد .  

جنبه هاي مختلف سنت ، چگونه بررسي مي شوند ؟

تاريخ نويسان به درستي ايتاليا را مهد رنسانس مي دانند : شهر فلورانس ، و سپس شهرهاي ونيز و رم در اين نوزايش فرهنگي و هنري اروپا پيشگام بودند . اين اثر از لحاظ تاريخ هنر بر حسب معمول به رنسانس پيشين ( 1420 تا 1500 ) ، رنسانس پيشرفته يا مرحله ي اوج رنسانس ( 1500تا 1520) و رنسانس پسين ( 1530 تا 1600 ) تقسيم مي شود . ( اين مرحله ي آخر را با اصطلاح شيوه گري يا ( منريسم ) نيز ذكر مي كنند كه درست تر به نظر مي آيد . به علاوه ، اغلب يك مرحله ي اوليه تحت عنوان رنسانس آغازين (1300تا 1420) بر مراحل مزبور مي افزايد ؛ و يا از سوي ديگر رنسانس را تا نيمه ي دوم سده ي هجدهم بسط مي دهند تا سابقه و دامنه اش را از لحاظ سبك ها هنري نشان دهند . تا قرني پيش ، رنسانس به منزله ي پديده ي تاريخي خاص ايتاليا در نظر گرفته مي شد و جريان هاي هنري پويايي كه در آن روزگار خارج از ايتاليا برقرار بود به مثابه ي نتيجه ي انتشار تدريجي ايتاليا به حساب مي آمد . امروزه كاملا روشن شده است كه چنين برداشتي صحيح نيست . پديده ي رنسانس بيشك در ايتاليا زودتر از ديگر سرزمين هاي اروپا رخ نمود و نيز در آن جا بود كه رنسانس با درخشش بسيار جلوه كرد ؛ اما ساير نواحي اروپا نيز در بسط و غناي دستاوردهاي آن سهمي مهم داشتند . به طور كلي ، رنسانس يك پديده ي تاريخي اروپايي بود . غالبا در اين نكته اتفاق راي وجود دارد كه عصر رنسانس آنگاه مي آغازد كه انسان اروپايي بر وجود خويشتن هوشيار مي شود و مي خواهد زمانه اش را آگاهانه تبيين كند ، و بدين طريق تمايزي مشخص بين دوران خود و دوران پيشين به وجود آورد . انسان عصر رنسانس بر خلاف انسان قرون وسطايي – از مفهوم تاريخ – دركي روشن تر و واقعي تر دارد ؛ و بر اساس ارزيابي فعاليت هاي بشري – و نه برپايه مفاهيم جزمي كه ( كليسا ) براي او ساخته است – ( گذشته ) را بررسي مي كند . او در بررسي خود به اين نتيجه مي رسد كه : عصر باستان ، روزگار اوج تمدن و فرهنگ بود كه با فروپاشي امپراطوري رم به دست مهاجمان ( وحشي ) پايان يافت و در پي آن ، دوران هزارساله ي ركود فرهنگي بر اروپا سايه گسترد . اما اينك با تجديد حيات هنر ها و علومي كه در عصر باستان رواج و اعتلا داشتند ، دوران تاريكي و كوته انديشي به سر آمده است و طليعه ي عصر جديد روشنايي رخ نموده است . اين طرز نگريستن بر تاريخ و چنين بذل توجهي مشتاقانه به عصر باستان نخست در نيمه ي سده ي چهار دهم توسط پترارك – شاعر و متفكر ايتاليايي مطرح شد .البته او تجديد حيات آثار فلسفي و ادبي عصر باستان و پالايش زبان هاي لاتيني را در نظر داشت ؛ ولي طي دو قرن پس از وي ، انديشه ي تجديد حيات به تمامي عرصه هاي فكري و فرهنگي از جمله در هنرهاي بصري نيز بسط يافت .  
لرنتسو گيبرِتي
لرنتسو گيبرِتي
  نخستين كسي كه مفهوم نوزايي هنرها را بيان داشت ، لرنتسو گيبرتي 1378-1455 معمار و هنرمند ايتاليايي بود . پترارك و متفكران و هنرمنداني كه در پي او آمدند ، عموما عقايدي غير كليسايي داشتند و بر خلاف وابستگان به فلسفه ي مَدرسي ( اسكولاستيك ) براي مباحث مربوط به انسان ( در برابر مباحث الهي ) اهميت زياد قائل بودند . اينان مكتبي را در تفكر اروپايي پديد آوردند كه ( اصالت انسان ) يا انسانگرايي ( اومانيسم ) نام گرفته است .  

فلسفه نامگرايی تحت لوای رنسانس

رنسانس به سبب برخورد منفي متفكران سده ي پانزدهم با فرهنگ سده هاي ميانه – همچون يك عصر به كلي مغاير و جدا از قرون وسطي – و نه در ادامه آن – وانمود شد . اما در حقيقت ، آنچه را كه رنسانس در عرصه هاي انديشه و هنر و ادبيات به دست آورد ، بر زمينه هايي استوار بود كه از اواخر سده هاي ميانه فراهم شده بود . در اين مورد ، بحث درباره ي طبيعتگرايي حائز اهميت است . بي شك بينش طبيعتگرايانه و علمي وحصول رنسانس است ، ولي نبايد از نظر دور داشت كه فلسفه ي ( نامگرايي – نوميناليسم ) زمينه ساز چنين بينشي بوده است . فيلسوفاني كه از سده ي يازدهم تا چهاردهم مي كوشند امكان معرفت در طبيعت را اثبات كنند ، الهامبخش متفكران عصر رنسانس هستند . فلسفه ي نامگرايي ، طبيعت را در اجزاء مشخص و خاص به رسميت مي شناسد و براي هر چيز خاص سهمي در كلِ هستي قائل مي شود و بر اين حكم مي كند كه مفاهيم جهاني از نام هاي اشياء منفرد تشكيل يافته اند .  

مطالعه بیشتر رومانتیک گرایی

  در سده ي سيزدهم ، حتي در درون كليسا ، كنجكاوي تازه اي نسبت به محيط طبيعي انسان پديد آمده بود كه مخالفت فعالانه ي كليسا نيز نمي توانست آن را خفه كند . در يك مجموعه ي مختص اطلاعات بشري در سده هاي ميانه – دايرۀ المعارف منتفذ ( اسپكولوم مايوس – آيينه بزرگ) – ونسان دُبووه 1190-1264 م ، فصلي به نام ( آيينه طبيعت ) گنجاند ، كه خلاصه اي از اطلاعات بشر درباره ي پديده هاي طبيعت بود . فصل مزبور به هيچ وجه شايسته ي عنوان تحليل عيني يا علمي به معناي امروزي نيست بلكه گزارشي توصيفي است درباره ي ظواهر اشياء به عنوان بازتابي از بزرگي و بخشندگي خداوند . بنابراين طبيعتگرايي سده ي پانزدهم را بايد ادامه ي طبيعتگرايي عصر گوتيك محسوب كرد ، گرچه برخورد علمي و اصولي و همه جانبه با طبيعتگرايي از رنسانس آغاز مي شود . به بيان ديگر ، نكته ي بارز رنسانس اين نيست كه هنرمند به مشاهده ي طبيعت مي پردازد ، بلكه اين است كه اثر هنري به منظور مطالعه و بررسي طبيعت تلقي مي شود .  

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *