محمود اولیا نقاش معاصر مدرسه صنایع مستظرفه

22 فروردین محمود اولیا نقاش معاصر مدرسه صنایع مستظرفه

محمود اولیاء (۱۳۴۰-۱۲۷۸ ش)، نقاش معاصر و از جمله شاگردان کمال‌الملک، در مدرسه  صنایع مستظرفه بود. مدرسه صنایع مستظرفه توسط محمد غفاری ملقب به  کمال الملک،  بعد از بازگشت از اروپا  در سال 1289 در باغ نگارستان  که با ابنيه و كاخ ها و تزيين ويژه يكي از آثار معتبر هنري دوره قاجار محسوب مي شد به شکل  مدارس هنری نوین تاسیس شد. بدين ترتيب نخستين مدرسه رسمي نقاشي ايران با همت و رياست كمال الملك شروع به کار نمود. سبک کار محمود اولیا، در سال های حضور در مدرسه  صنایع مستظرفه ادامه شیوه کمال الملک بود. به عبارتی طبیعت نمایی و ساخت و سازهای دقیق. بعد از آن که با آثار نقاشان اروپا نظیر رامبراند، میکل آنژ و تیسین آشنا شد تحولی در آثار پس از سال 1305  او هویدا شد. تکنیک کار اولیا رنگ و روغن، طراحی و مداد رنگی  بود. تاثیر پذیری اولیا از امپرسیونیسم که  سبکی از نقاشی در اواخر قرن نوزدهم میلادی اروپا بود را می توان در تابلو دو پسر گدا، فرد در حال تفکر که  دارای تکنیک طراحی و ترکیب بندی متفاوت است؛ مشاهده نمود. از جمله  آثار او می توان : «به‌دار آویختن حلاج»، «پیرمرد با عصا»، «زندگی روزمره»، «گذشت عمر»، «پسری در حال مطالعه»، «کودک خفته»، «نیمرخ کاظم اردوبادی»، … اشاره کرد.  همچنین طراحی‌ها و نقاشی‌های کوچک او با موضوع طبیعت و فیگور، مثل «کوه مستسقی»، مناظر و پل‌های شیراز، «آسیاب سه‌تایی» و «پیرمرد روحانی» به سال‌های اقامت او  شیراز  بر می گردد.

 

محمود اولیاء

محمود اولیاء (۱۳۴۰-۱۲۷۸ ش)، نقاش و از جمله شاگردان کمال‌الملک، در تهران، محله عودلاجان پا به دنیا گذاشت. اولیاء از نوادگان اولیاء سمیع شیرازی از متفکران و خوشنویسان اواسط قاجار بود. پدر او، محمداسماعیل عطار از هواداران انقلاب مشروطه که در قیام جنگل نیز نقشی مؤثر داشت؛  آشنایی پدر با کمال الملک  از جمله دلایل تشویق و ترغیب  محمود  سیزده ساله برای ورود به مدرسه صنابع مستظرفه بود از این رو  مشوق اصلی محمود در هنر  پدر او بود.  محمود بیش از ده سال نزد کمال‌الملک و دیگر استادان مدرسه به فراگیری فنون طراحی و نقاشی  پرداخت. از آنجا که محمود  اولیا در مدرسه صنایع مستظرفه مورد توجه کمال الملک   قرار گرفت او را «محمودآقای کوچک»  خطاب می نمود.

سبک کار محمود اولیا، در سال های حضور در مدرسه  صنایع مستظرفه ادامه شیوه کمال الملک بود. که عبارت بود از طبیعت نمایی و ساخت و سازهای دقیق. بعد از آن که با آثار نقاشان اروپا نظیر رامبراند، میکل آنژ و تیسین آشنا شد تحولی در آثار پس از سال 1305  او هویدا شد. تکنیک کار اولیا رنگ و روغن، طراحی و مداد رنگی  بود.

اولیا بخشی از زندگی خود را  از 1310 الی 1317 در شیراز سپری کرد؛ که  طراحی‌ها و نقاشی‌های کوچک او با موضوع طبیعت و فیگور، مثل «کوه مستسقی»، مناظر و پل‌های شیراز، «آسیاب سه‌تایی» و «پیرمرد روحانی» به سال‌های اقامت او  شیراز  بر می گردد.

در سال ۱۳۲۵ با همکاری اسماعیل آشتیانی موفق به بازگشایی مدرسه کمال‌الملک  شد و تا اواخر عمر در آنجا به تعلیم هنرجو مشغول بود.   همچنین،  در این سال‌ها در دبیرستان‌های شیراز و تهران  مشغول به آموزش هنر گردید.  اولیا در راستای اهداف آموزشی کتابی با عنوان رهنما یا مجموعه نمونه‌های نقاشی انسان، حیوان، مناظر طبیعی… با همکاری علی‌اکبرنجم‌آبادی از شاگردان کمال‌الملک، توسط چاپخانه تابان تهران، به شیوه سنگی به چاپ رسانید.

آخرین اثر  استاد با عنوان «تک‌چهره مرد جوان» در فروردین سال  1340 خلق شد.  استاد اولیا در  همان سال در سن شصت سالگی  در تهران دار فانی را وداع  کرد و در شهر ری، ابن بابویه، در ضلع شرقی مقبره‌ی جهان پهلوان تختی در خاک آرمید. وی پیش از مرگ چهل تابلوی خود را به کتابخانه مجلس اهدانمود. از جمله  آثار او می توان : «به‌دار آویختن حلاج»، «پیرمرد با عصا»، «زندگی روزمره»، «گذشت عمر»، «پسری در حال مطالعه»، «کودک خفته»، «نیمرخ کاظم اردوبادی»، … اشاره کرد. هنرمندانی چون اسفندیار احمدیه، عباس کاتوزیان، کاظم اردوبادی، مسعود عربشاهی، ناصر نمازی، منوچهر نیازی، علی‌اصغر معصومی و قربانعلی اجلی  در محضر اولیا شاگردی  نموده اند.  همچنین فرزندان اولیا در رشته های مختلف هنری نظیر نقاشی، معماری، دکوراتوری و مجسمه سازی مشغول به خلق آثار هنری می باشند.. که فرزند ارشد استاد، دکتر حسینقلی اولیا بنابر وصیت پدر 43 اثر را که شامل رنگ روغن، مداد رنگی و طراحی با مداد می باشد را به موزه کتابخانه مجلس اهدا کرد.

   
زندگی روزمره اثر محمود اولیا
زندگی روزمره –محمود اولیا
   

نقاشی معاصر

هنر نقاشی  که در ایران در همان زمینه ی مینیاتور و اسلوب های خاص گذشته خود شناور بود.  توانست به  یاری تعدادی ازهنرمندان جوان توانست فصلی نو را آغاز کند. تعدادی از شاگردان  مدرسه ی صنایع مستظرفه  در مدرسه ی کمال الملک که در آن زمان تقریبا در سبک   قرن ۱۵ و ۱۶ و کلاسیسیم  به خلق آثار مشغول بودند، توانستند با تفکر و تعمق در فرهنگ هنری اروپا،  زمینه های تحول هنری نو را در آفرینش کار های خود  جستجو کنند. بنابراین شروع حركت هاي نو در نقاشي معاصر ايران را مي توان با فعاليتهاي استاد كمال الملك مورد بررسي قرار داد.آثار کمال الملک واقع گرا و طبیعت گرا بود که با سنت های نقاشی ایران در دوره های گذشته متفاوت بود . از این رو مدرسه صنایع مستظرفه که به همت او تاسیس شده بود محلی برای شاگردان او تا دهه بیست شمسی برای آموزش نقاشی واقع گرا قلمداد می شد.

پیامدهای  اجتماعی و فرهنگی جنبش مشروطیت، فصل دیگری در تاریخ نقاشی ایران  را رقم زد. موج تجدد خواهی در نقاشی این دوره وجود داشت. کمال الملک آخرین نقاش برجسته دربار قاجار؛ نیز از این تجدد خواهی به دور نبود. او با تاسیس مدرسه صنایع مستظرفه سنت گذشته  هنر آموزی و فعالیت حرفه ای در گار گاه های درباری و غیر درباری را از رواج انداخت. اما آنچه در این مدرسه آموزش داده می شد اقنباس ناقص از نظام غربی بود. بنابراین تغییر کیفی و اساسی در نقاشی ایران حاصل نگردید. آنچه بعد از  تاریخ مشروطیت در همه  زمینه ها، که نقاشی نیز از جمله آنها می باشد کشاکش میان سنت و تجدد است؛  که حاصل عدم شناخت درست از سوغات غرب، یعنی تجدد می باشد.در زمان پهلوی اول الگوبرداری از غرب و بازگشت به افتخارات گذشته ایران، مانع از حرکت طبیعی و متناسب با شرایط درونی جامعه شد.

 

وقایع جنگ جهانی دوم و تبعید رضاشاه پهلوی از ایران زمینه را برای علاقه دوباره هنرمندان به برقراری آزادی های اجتماعی فراهم کرد. از دیگر نقاط ارتباط مستقیم با اندیشه و فرهنگ غرب، تدریس اساتید خارجی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود. برخی از هنرمندان به رئالیست های روسی علاقه مند شدند. دیگران طرفدار امپرسیونیست های فرانسوی بودند و بیشتر آنها به سزان و ون گوگ علاقه داشتند. پس از بازگشت چند نفر از فارغ التحصیلان دانشکده هنرهای زیبا از سفرهای هنری اروپا، آنها نیز نوآوری هایی را به ایران آوردند.  برخی از هنرمندان مدرن به کوبیسم و اکسپرسیونیسم علاقه نشان دادند. یکی از اولین تلاش‌های هنری جمعی مدرن در ایران، تأسیس انجمن خروس جنگی (خروس جنگی) توسط جلیل ضیاءپور، منوچهر شیبانی، حسن قریب و حسن شیروانی بود. گالری آپادانا نیز در این زمان تأسیس شد. برجسته ترین نقاشان این دوره را می توان به مدرنیست ها، سنت گرایان و  میانه رو تقسیم کرد. حسین کاظمی، جلیل ضیاپور، هوشنگ پزشک نیا، جواد حامدی، احمد اسفندیاری و عبدالله عامری الحسینی نوگرا بودند. علی اصغر پتگر، رضا صمیمی، علی مطیعی و علی مقیمی از سنت گرایان بودند. علی اکبر صنعتی، محمود اولیا و عباس کاتوزیان نقاشان  میانه رو هستند.

از رویدادهای مهم نقاشی معاصر ایران می توان به برگزاری بی ینال های نقاشی تهران نام برد. که این امکان با کمک نقاش نوگرا مارکو گریگوریان و وزارت فرهنگ هنر وقت میسر گشت. نخستین دوسالانه نقاشی تهران در سال 1337 شمسی در کاخ ابیض  از مجموعه کاخ گلستان تهران برگزار گردید. از جمله اهداف نمایشگاه های دو سالانه، ترویج هنر ملی  را می توان نام برد.

 

مدرسه صنایع مستظرفه

مدرسه صنایع مستظرفه توسط محمد غفاری ملقب به  کمال الملک،  بعد از بازگشت از اروپا  در سال 1289 در باغ نگارستان  که با ابنيه و كاخ ها و تزيين ويژه يكي از آثار معتبر هنري دوره قاجار محسوب مي شد به شکل  مدارس هنری نوین تاسیس شد. بدين ترتيب نخستين مدرسه رسمي نقاشي ايران با همت و رياست كمال الملك شروع به کار نمود. کمال الملک که در سده های اخیر  به نمادی از تعریف نقاشی  تبدیل شده

نقطۀ گذاری از سنت چند صد سالۀ نگارگری ایرانی به نقاشی اروپایی و تأثیر غرب در هنر ایران می باشد.

کما ل الملک نقاشی را از تجسم جهان مثالی،  رها نمود و به ثبت عینی روزگار خود مشغول شد.

مدرسه صنايع مستظرفه با رياست كمال الملك  شانزده سال در  باغ  نگارستان  به فعالیت خود ادامه داد و پايه گذار نقاشي كلاسيك سده اخير ايران شد. رشته های این مدرسه عبارتند بودند از نقاشی رنگ روغن،  نقاشی آبرنگ، سیاه قلم مدادی، گراور سازی، مجسمه سازی، منبت، و بافت فرش. شاگردان اولین دورة این مدرسه زیر نظر استاد کمال الملک به هنرمندان صاحب نامی تبدیل شدند.  اهمیت کار کمال الملک و شاگردان  رواج هنر نقاشی به میان عامه مردم می باشد.  نقاشی همانند آینه ای در مقابل مردم قرار گرفت تا تصویر  خود و زندگی روزمره  خود را در آن مشاهده کنند.

 
کمال الملک و شاگردانش
کمال الملک و شاگردانش

بودجه مدرسه صنايع مستظرفه  را وزارت معارف مشخص می نمود.  با این حال  وزارت معارف در کار مدرسه صنايع مستظرفه دخالتی نداشت و اين مسئله مربوط  به شخصيت مستقل كمال الملك بود. دخالت در کار مدرسه با  تغییر وزیر معارف آغاز گردید و همین امر موجب بی توجهی دستگاه حکومتی به کمال الملک شد.با استعفای کمال الملک، نخستين موسسه هنرهاي زيباي ایران در سال 1306ش تعطيل و به مدرسه صنايع پيشه و هنر تبديل شد. اگر چه مدرسه صنايع پيشه و هنر چند سالي به فعالیت خود  توسط شاگردان كمال الملك ادامه داد  ولی چندی دوام نیاورد و در نهایت تعطیل گردید. كمال الملك  به حسين آباد نيشابور نقل مکان کرد و باقی عمر را به کشاورزی گذراند. كمال الملك در 27 مرداد 1319 ش.  مقارن با سال تاسيس دانشكده هنرهاي زيبا چشم از جهان بست.  هنگامي كه كمال الملك  دار فانی را وداع کرد وزير معارف ، هنركده هنرهاي زيبا را پايه گذاري نمود كه در طي نيمه قرن خاستگاه هنر نو و نقاشي معاصر ايران مورد توجه قرار گرفت.

از شاگردان به نام مدرسه صنایع مستظرفه می توان به  اسماعيل آشتياني، حسنعلي وزيري، ميرزا عليخان ناظم، ابوالحسن صديقي، محمود اوليا، فتح ا… عبادي، علي محمد حيدريان، محمود ظهيرالديني، رفيع حالتي، نعمت ا… مصيري، حسين شيخ، هادي تجويدي، علي رخساز، محسن مقدم، محمد مختاري، و … اشاره کرد.

 
مدرسه صنایع مستظرفه و کمال الملک
مدرسه صنایع مستظرفه
 

شیوه نقاشی های محمود اولیا

در دوره پهلوی اول  سبک رسمی نقاشی، یعنی، شیوه نقاشی آکادمیک دربار قاجار با تغییر اندک به ویژه در موضوعات می باشد.  همان طور که پیش تر نیز اشاره شد؛ در مدرسه صنایع مستظرفه شاگردان کمال‌الملک  شیوه نقاشی های او را ادامه دادند که به  مکتب کمال‌الملک شناخته شده است. مکتب کمال الملک اصطلاحی است برای توصیف آثار شاگردان و پیروان  کمال‌الملک می باشد که اولیا، از جمله آنهاست. به پیروی از کمال‌الملک کمال مطلوب خود را در هنر رافائل، تیسین، روبنس و رامبراند جستجو می کردند؛ اما در عمل، راه هنر آکادمیک سدة نوزدهم اروپا را دنبال می‌ نمودند. بنابراین، آمیخته‌ای از کلاسی‌سیسم سطحی و ناتورالیسم آشکار همراه با نوعی احساساتی‌گری شبه رمانتیک را  می توان در کار های  آنها مشاهده کرد.

هنر ناتورالیسم اروپا یک پذیرش ناگزیر در جریان مدرنیته تلقی می شود؛ که دیر یا زود به جریان هنر سرزمین  ایران نیز نفوذ ‌کرد،  شاگردان کمال الملک این خوانش را جدای از جریان کمال‌الملکی آن آغاز و به کمال آن دست یافتند.  به طورکلی، مکتب کمال الملک، بیش از ۷۰ سال، هنر معاصر ایران را زیر نفوذ  قرار داد و هنوز هم نقش مهمی در هدایت فرهنگ و سلیقه هنری عمومی به عهده دارد.

اولیا  در ابتدای حضور در مدرسه صنایع مستظرفه به طبیعت نمایی و ساخت و سازهای دقیق بر گرفته از مکتب کمال الملک بود در بیست و یک سالگی به ایتالیا رفت و در رشته مجسمه‌سازی  مشغول به تحصیل شد؛ سپس  راهی فرانسه شد و در مدرسه هنرهای زیبای پاریس به تحقیق و تحصیل  پرداخت . بعد از سفر به پاریس و مطالعه کارهای بزرگان رنسانس و آشنایی با هنرمندان امپرسیونیست تحولی در اجرای آثار خود به وجود آورد و در آثارش اندکی تأثیر از جریان های مدرنیسم آغازین قابل مشاهده می باشد.

تاثیر پذیری اولیا از امپرسیونیسم که  سبکی از نقاشی در اواخر قرن نوزدهم میلادی اروپا بود، همچنین،  این سبک سبب بر هم زدن سبک نقاشی تاریخی شد که به وسیله ضربات آرام و سریع قلمو شکل گرفت؛ را می توان در تابلو دو پسر گدا، فرد در حال تفکر که  دارای تکنیک طراحی و ترکیب بندی متفاوت است؛ مشاهده نمود.

 
دو پسر بی نوا اثر محمود اولیا
دو پسر بی نوا-محمود اولیا
 

از جمله مشخصات کارهای اولیا خطوط محکم  وساده می باشد. درتابلوی مردی در حال تفکر توانمندی اولیا در تدارک مجموعه ای از ارزش های تصویری ازخطوط و سطوح گرفته تا تسلط  بر طراحی ، هم آهنگی بین طرح و رنگ  و ارزش  دینامیکی  تحول ماده به انرژی و سرعت در کار را می توان دریافت نمود.

در  اثر مردی در حال تفکر،  اولیا با ضربات شکسته ، سریع، کوتاه و مستقل قلمو ، خط های  گریزان و  با شتاب  در جهات مختلف را  در آماده سازی و سازماندهی  فضایی  متحول ، ناپایدار و شناور به کار برده است که  این ویژگی ها شروع هنرمندانه  و متحول جریان های نفاشی در ایران و هم راستا  با کار دیگر . اساتید سبک امپرسیونیسم  در اروپا  همانند ادگار دگا، کلود مونه و…می باشد.

 
مردی در حال تفکر اثر محمود اولیا
مردی در حال تفکر- محمود اولیا
.

سخن آخر

تعدادی از شاگردان  مدرسه ی صنایع مستظرفه  در مدرسه ی کمال الملک که در آن زمان تقریباً در سبک   قرن ۱۵ و ۱۶ و کلاسیسیم  به خلق آثار مشغول بودند، توانستند با تفکر و تعمق در فرهنگ هنری اروپا،  زمینه های تحول هنری نو را در آفرینش کار های خود  جستجو کنند. بنابراین شروع حركت هاي نو در نقاشي معاصر ايران را مي توان با فعاليتهاي استاد كمال الملك مورد بررسي قرار داد. آثار کمال الملک واقع گرا و طبیعت گرا بود که با سنت های نقاشی ایران در دوره های گذشته متفاوت بود.محمود اولیا شاگرد کمال الملک در مدرسه صنایع مستظرفه اگر چه در ابتدای فعالیت خود از سنت های طبیعت گرایی اروپایی و کلاسیسم رایج در اروپا پیروی می کرد. به تدریج با آشنایی و سفر به اروپا با سبک های رایج آن دوره در غرب آشنا شد و تأثیر این آشنایی و تمایل را می توان در کارهای بعدی او مشاهده کرد. بنابراین در یک نگاه تمایل به تک چهره، طبیعت بی جان، منظره، مردم نگاری و قلمزنی آزاد را می توان از جمله ویژگی های آثار محمود اولیا نام برد. اگرچه حضور سبک های  نوگرا همانند امپرسیونیسم  که حاصل آموزش های بعدی او در اروپا بوده است را در آثار اومی توان  دریافت کرد؛ اما آنچه حائز اهمیت می باشد میانه رو بودن اولیا در آثار اوست که این واژه به او نسبت داده شده است؛ یعنی در عین تاثیر پذیری از غرب و نوگرایی که از جمله مشخصات جامعه دوره مذکور می باشد توجه به ویژگی های  سنتی را نیز مد نظر داشته است.

  نویسنده و گرآورنده: فائزه امیری پویا   منابع: نقاشی ایران از دیرباز تا امروز/رویین پاکباز/انتشارات زرین و سیمین/1386 https://web.archive.org/web/20180504091848/http://master-mahmood-olia.net/ https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/272561/ https://media.mehrnews.com https://sid.ir https://www.cgie.org.ir https://negarestan.ut.ac.ir https://www.roshdmag.ir http://ensani.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *