آثار چاپی و گرافیکی رامبراند
5/5 - (1 امتیاز)

رامبراند در بیشتر دوران کاری خود، حدودا از سال ۱۶۲۶ تا ۱۶۶۰، آثار حکاکی خلق می‌کرد. او فقط در سال پر دردسر ۱۶۴۹ اثر تاریخی‌ای در این زمینه نداشت؛ آن هم زمانی بود که مجبور شد ماشین چاپ خود را بفروشد و عملاً قلم‌زنی را کنار گذاشت. او به راحتی به حکاکی روی آورد و اگرچه یاد گرفت که از تکنیک برین استفاده کند و تا حدی صفحات بسیاری را با استفاده از این تکنیک حکاکی کرد، اما آزادی در تکنیک اچینگ برای کار او اساسی بود. او از نزدیک در کل فرآیند چاپ نقش داشت و احتمالا باید حداقل نمونه‌های اولیه از قلم‌زنی‌هایش را خودش چاپ کرده باشد. رامبراند از حدود ۱۶۲۶ تا ۱۶۶۵ حدود ۳۰۰ اثر چاپی با...

آثار چاپی و گرافیکی رامبراند

فهرست مطالب

رامبراند در بیشتر دوران کاری خود، حدودا از سال ۱۶۲۶ تا ۱۶۶۰، آثار حکاکی خلق می‌کرد. او فقط در سال پر دردسر ۱۶۴۹ اثر تاریخی‌ای در این زمینه نداشت؛ آن هم زمانی بود که مجبور شد ماشین چاپ خود را بفروشد و عملاً قلم‌زنی را کنار گذاشت. او به راحتی به حکاکی روی آورد و اگرچه یاد گرفت که از تکنیک برین استفاده کند و تا حدی صفحات بسیاری را با استفاده از این تکنیک حکاکی کرد، اما آزادی در تکنیک اچینگ برای کار او اساسی بود. او از نزدیک در کل فرآیند چاپ نقش داشت و احتمالا باید حداقل نمونه‌های اولیه از قلم‌زنی‌هایش را خودش چاپ کرده باشد.

رامبراند از حدود ۱۶۲۶ تا ۱۶۶۵ حدود ۳۰۰ اثر چاپی با تکنیک حکاکی و درای پوینت خلق کرد. حرفه او به عنوان یک چاپگر به موازات حرفه او به عنوان یک نقاش بود. او به ندرت موضوعات یکسانی را در هر دو رسانه انجام می داد و فقط گاهی اوقات نقاشی‌های خود را به صورت چاپی بازتولید می کرد. مهم‌تر از همه، او یک مبتکر و آزمایش‌کننده بزرگ در این رسانه بود، و اغلب مواد سنتی را به روش‌های نامتعارف مدیریت می‌کرد. تأثیر او بر چاپگری هنوز هم در قلم‌زنی‌هایی که امروزه تولید می‌شوند منعکس می‌شود.

 

شروع چاپ‌های رامبراند

رامبراند در اوایل دوران حرفه‌ای خود زمانی که هنوز در لیدن بود، حکاکی را آغاز کرد. چهره خودش یکی از ویژگی‌های رایج در اولین نقاشی‌های اوست، که احتمالاً به‌عنوان مطالعه در مورد عبارات مختلف به‌جای خودنگاره‌ها بود. او همچنین اغلب خانواده و افرادی را که در اطراف خود می شناخت به تصویر می‌کشید. مانند اثر مادر هنرمند (The Artist’s Mother). در سال‌های بعد، او هنوز پرتره‌های درون‌نگر نامتعارف و زیبایی مانند تصویر زرگر یان لوتما بزرگ (۱۶۵۶؛ ۱۸.۴۶.۲۰) را حکاکی می‌کرد که در آن بازی متحرک نور را بر روی نشسته تداعی می‌کرد.

 

اثر چاپی و گرافیکی رامبراند

 

سبک آثار چاپی رامبراند

رامبراند هنگامی که از لیدن به آمستردام نقل مکان کرد، تلاش خود را در ایجاد آثار بزرگ‌تر و کامل شده‌تر که با نقاشی‌هایی مانند سامری خوب (۱۶۳۳) مرتبط بودند، امتحان کرد. اما او به زودی از چنین استفاده‌های خشک رسمی و صیقلی از چاپ دوری کرد. در حقیقت بسیاری از چاپ های او کوچک و طرح‌دار هستند. در اثر با دو مطالعه (۱۹۷۰)، او حتی با صفحه چاپ مانند یک کتاب طراحی رفتار کرد و تصاویری به ظاهر نامرتبط و نیمه کاره جمع آوری کرد.

اما به طور کلی می‌توان گفت رامبراند در این آثار ابتدا از سبکی مبتنی بر طراحی استفاده کرد، اما به زودی به سبکی مبتنی بر نقاشی روی آورد و با استفاده از انبوهی از خطوط و خوردگی‌های متعدد با اسید برای دستیابی به نقاط قوت مختلف خط استفاده کرد. در اواخر دهه ۱۶۳۰، او به این شیوه واکنش نشان داد و به سبک ساده‌تر و با نیش‌های کمتر رفت.‌ رامبراند در طول دهه ۱۶۴۰ بر روی چاپ موسوم به صد گیلدر به صورت مرحله‌ای کار کرد و این دوره «کار انتقادی در اواسط زندگی حرفه‌ای او» بود که سبک نهایی قلم‌زنی‌اش از آن شروع شد. اگرچه چاپ‌های رامبراند تنها در دو حالت باقی مانده است، اما در موارد بسیار نادر، شواهدی از دوباره کاری زیاد را می‌توان در زیر چاپ نهایی نیز مشاهده کرد که بسیاری از طراحی‌ها برای عناصر آن باقی مانده است.

 

اثر چاپی و گرافیکی رامبراند

 

تکنیک آثار چاپی رامبراند

در آثار بالغ دهه ۱۶۵۰، رامبراند آمادگی بیشتری برای بداهه نوازی روی صفحه داشت و چاپ‌های بزرگ معمولاً در چندین حالت، که اغلب به شدت تغییر می‌کردند، باقی می‌ماند. او اکنون از سایه‌زنی و پرداخت در هاشورزنی برای ایجاد نواحی تاریک خود استفاده می‌کند که البته اغلب قسمت زیادی از صفحه را اشغال می‌کند. او همچنین تأثیرات چاپ را بر روی انواع مختلف کاغذ، از جمله کاغذ ژاپنی، که اغلب از آن استفاده می‌کرد را روی ولوم آزمایش کرد. او شروع به استفاده از «تن سطحی» کرد و به جای پاک کردن کامل آن برای چاپ هر قالب، یک لایه جوهر نازک روی قسمت‌هایی از صفحه باقی گذاشت. او بیشتر از تکنیک درای پوینت استفاده کرد، و به ویژه در مناظر، از تکنیک سوراخ کردن سطوح تاریک وتیره قوی، که این به چند برداشت اولیه می دهد، بهره برد.

 

موضوعات چاپ‌های رامبراند

چاپ‌های رامبراند موضوعات مشابهی با نقاشی‌هایش دارد، البته در این آثار بیست و هفت سلف پرتره نسبتاً رایج‌تر هستند و پرتره‌های افراد دیگر کمتر دیده می‌شوند. غیر از این پرتره‌ها، چهل و شش منظره، اکثراً کوچک، وجود دارد که تا حد زیادی مسیر را برای پردازش گرافیکی منظره تا پایان قرن نوزدهم تعیین می‌کند. در عین حال یک سوم از حکاکی‌های او از موضوعات مذهبی است، که بسیاری از آن‌ها با سادگی خانگی برخورد می‌کنند، در حالی که برخی دیگر به یاد ماندنی‌ترین آثار او هستند. در حقیقت رامبراند مجذوب موضوعاتی از عهد عتیق و جدید بود و از آشکار کردن احساسات واقعی انسانی و جزئیات روایی الهام گرفته از این داستان‌ها لذت می‌برد. جدا از این آثار، چند ترکیب وابسته به عشق شهوانی، یا فقط زشت، تنها در آثار چاپی او دیده می‌شوند و در نقاشی‌های او معادلی ندارد. او مالک مجموعه‌ای باشکوه از چاپ‌های دیگر هنرمندان بود تا زمانی که مجبور به فروش آن‌ها شد، و بسیاری از وام‌گیری‌ها و تأثیرات بسیاری در آثارش را می‌توان در هنرمندان مختلفی مانند مانتگنا، رافائل، هرکول سگرز، و جووانی بندیتو کاستیلیونه جستجو کرد.

 

اثر 3 درخت از رامبراند

 

مناظر یکی دیگر از موضوعات مورد علاقه چاپ بود. در اثر سه درخت (The Three Trees) که در آن قلم رامبراند هوای معمولی پرآب و بارانی هلند را تداعی می‌کند، شدیدترین درام در آثار او را مشاهده می‌کنیم. او در دو برهه مختلف از زندگی حرفه‌ای خود، چاپ‌هایی با موضوع منظره خلق کرد، یک گروه در دهه ۱۶۴۰ و دیگری در دهه ۱۶۵۰، که البته در آن زمان بسیاری از چاپ‌های گروه قبلی را تجدید چاپ کرد. بسیاری از مناظر او، به عنوان مثال آسیاب بادی (۱۶۴۱) یا توده درختان با ویستا، به نظر می‌رسد که در خارج از طبیعت خلق شده باشند، اگرچه در بیشتر موارد او آن‌ها را در استودیو در حومه شهر آمستردام از روی نقاشی خلق کرده است.

 

اجرای دوباره آثار رامبراند

رامبراند اغلب به طور چشمگیری چاپ های اواخر خود را دوباره کار می کرد و دیدگاه های تقریباً کاملاً جدیدی از یک موضوع در هر حالت ایجاد می‌کرد. از آن جایی که او مراحل بسیار زیادی از روند کاری خود را حفظ کرده است، بیننده امروزی به نوعی می‌تواند شاهد آن باشد. برای مثال به دلیل این که صفحه سه صلیب در حال فرسوده شدن بود، رامبراند تصمیم گرفت تا با خراشیدن و صیقل دادن بخش‌های بزرگی از پیش‌زمینه و کشیدن چهره‌های جدید با تکنیک درای پوینت و درآوردن تاکیدی در جای خود، نسخه بسیار متفاوتی از صحنه را در حالت چهارم ایجاد کند.

 

مطالعه بیشترآشنایی با سبک‌های هنری، قرن ۱۸، سبک رمانتیک

 

او لحظه‌ای را در داستان تغییر داد و بازنمایی کتاب مقدسی حتی تاریک‌تر و دراماتیک‌تری خلق کرد. او همچنین حالت‌های مختلف مسیح را که به مردم تقدیم کرد، دوباره کار کرد. چاپ بزرگ دیگری که کاملاً به صورت خشک نوشته شده بود در حالت دوم، چاپ شده بر روی کاغذ ژاپنی با رنگ گرم، مجموعه‌ای پر جنب و جوش از چهره‌ها را در پیش‌زمینه نشان می‌دهد که هر کدام به شیوه‌ای متفاوت به صحنه واکنش نشان می‌دهند. البته او کل گروه را در حالت بعدی پاک کرد، به طوری که در حالت هشتم، چیزی جداکننده رویارویی مستقیم مسیح و بیننده وجود ندارد. در دهه ۱۶۵۰، رامبراند طرفداران مشتاق چاپ های خود را تا جنوب ایتالیا داشت، که باعث شد منتقدان بسیاری از حالت‌ها و برداشت‌های متفاوت از این آثار برجسته را داشته باشند.

 

نویسنده و گردآورنده: فاطمه ابوالحسنی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *