رزیدنسی بنیاد دلفینا – بخش سوم
امتیاز دهید

گفت و گو با کلکسیونر شناخته شده، لونتی ابرز Lonti Ebers و مدیر بنیاد دلفینا، آرون سزار Aaron cezar در مورد دلایل اهمیت رزیدنسی های هنری   * سزار: اطمینان از اینکه برنامه اقامت هنری در واقع از مجموعه داری جدا است بسیار مهم است. مجموعه داری در مورد علایق شما به عنوان یک کلکسیونر در حمایت از سیستم هنری است، اما به معنای استفاده از مجموعه تان به عنوان یک محرک برای برنامه ریزی به خودی خود نیست.  این دو چیز به هم مرتبط هستند اما در واقع جدا از هم اند. برنامه های اقامتی زیادی وجود دارد که در چند سال اخیر توسط کلکسیونرها راه اندازی شده و کاملاً حول محور علایق شخصی آنها می گردد. Amant از نظر نحوه انتخاب هنرمندان...

بنیاد دلفینا

فهرست مطالب

گفت و گو با کلکسیونر شناخته شده، لونتی ابرز Lonti Ebers و مدیر بنیاد دلفینا، آرون سزار Aaron cezar در مورد دلایل اهمیت رزیدنسی های هنری

 

* سزار: اطمینان از اینکه برنامه اقامت هنری در واقع از مجموعه داری جدا است بسیار مهم است. مجموعه داری در مورد علایق شما به عنوان یک کلکسیونر در حمایت از سیستم هنری است، اما به معنای استفاده از مجموعه تان به عنوان یک محرک برای برنامه ریزی به خودی خود نیست.  این دو چیز به هم مرتبط هستند اما در واقع جدا از هم اند. برنامه های اقامتی زیادی وجود دارد که در چند سال اخیر توسط کلکسیونرها راه اندازی شده و کاملاً حول محور علایق شخصی آنها می گردد. Amant از نظر نحوه انتخاب هنرمندان استقلال دارد. لونتی   در این فرایند دخیل است، اما یک پروسه هیئت داوران و یک فراخوان آزاد نیز وجود دارد که به هنرمندان اجازه می‌دهد راه خود را در این میان بیابند. کسی مانند لونتی، که الهام بخش دیگر کلکسیونرها باشد، واقعاً یک الگو است.

ایبرز: من مجموعه داری و مشارکت در چیزی که یک «سرمایه گذاری بشردوستانه گسترده تر» نامیده می شود را طرز فکر متفاوتی می بینم. همچنین مشارکت های خود را در هیئت مدیره MoMA دارم که قابل توجه است.

 

مطالعه بخش دوم

 

_ نقش خود را به عنوان یک مجموعه دار از نظر حمایتی چگونه می بینید؟ آیا حامی بودن-از لحاظ مالی- بخش مهمی از کاری است که کلکسیونرها باید انجام دهند؟

*ایبرز: مردم به طور کلی باید به آنچه در بقیه جهان اتفاق می افتد توجه کنند، بنابراین از این منظر، بله. از دید من، امروزه این مساله برای کلکسیونرها تفاوت زیادی کرده است. افرادی خود را کلکسیونر می نامند که به نظر من بیشتر خریدار هستند تا کلکسیونر. من فکر می کنم یک کلکسیونر کسی است که دغدغه های بلندمدتی دارد، الزاماتی که مبتنی بر مشارکت های جدی برای او است. در حال حاضر، [فقط] افرادی که قصد دارند به صورت بشردوستانه در این مسائل مشارکت کنند، انگیزه لازم را در این مورد دارند. اگر مردم منابع مالی کافی در اختیار دارند، باید در آنچه برایشان معنادار است مشارکت کنند. اما من فکر نمی‌کنم که ما بتوانیم چنین چیزی را از کسی مطالبه کنیم، همانطور که نمی‌توانیم از کسی که آثار هنری می خرد، بخواهیم کلکسیونر شود. من فقط می توانم از جانب خودم صحبت کنم، اما همیشه نسبت به این نوع فعالیت های متفاوت بسیار هوشیار بوده ام. فکر نمی‌کنم این واقعیت که من چیزی می‌خرم، لزوماً بشردوستانه باشد. این عمل در حقیقت به هنرمندان، دلالان و از نظر تئوری به دنیای هنر کمک می کند، اما این چیزی نیست که آن را کاملاً بشردوستانه توصیف کنم بلکه فکر می کنم که بشردوستی واقعاً مشارکت فداکارانه بیشتری را می طلبد.

 

 آرون سزار
آرون سزار

_ آیا دلفینا نیز در ابتدا انگیزه های مشابهی داشت؟

*سزار: دفینا، به ویژه در بریتانیا، منحصر به فرد بود، زیرا او بدون هیچ چشم داشتی حمایت می کرد و در قبال آن نیز هیچ اثر هنری نمی خواست، اما از آنجایی که هیچ و قید و شرطی نداشت، همیشه این شک وجود داشت که چرا این کار را می کرد. چرا باید فضایی را راه اندازی کنید و از آن سود نبرید؟ برای او، روابط با هنرمندان بیشتر اهمیت داشت – مانند اینکه بگوید:« تنها چند دقیقه را با یک نقاشی می گذرانم، اما با یک هنرمند یک عمر را سپری خواهم کرد.»

ایبرز: من نیز مجبور شدم به همین سوال پاسخ دهم:«چه چیزی عایدتان می شود؟» در واقع هیچ چیز. این کنجکاوی برانگیز است زیرا مردم دنیای هنر را این گونه می بینند که در آخر به سود دهی ختم می شود.»

سزار: اغلب، کلکسیونرها توسط انگیزه های شخصی شان هدایت می شوند. گاهی اوقات فکر می‌کنم نفس و منیت مهم است، زیرا برای اینکه چیزی اتفاق بیفتد به انگیزه و هدف نیاز دارید، به کسی که شما را به جلو براند، اما منیت همچنین می تواند گاهی مانع شود.

 

_ در این دوره زمانی، نادیده گرفتن بازار کار سختی است، اما هر دو برنامه اقامت هنری شما تلاش می کند تا هنرمندان را به درنگ کردن ترغیب کنند اینکه لزوماً به تولید اشیا فکر نکنند، بلکه بیشتر به کار فکری و تحقیق بپردازند.

* ایبرز: بازار به خودی خود می تواند یک حضور سخت و طاقت فرسا در کار یک هنرمند داشته باشد. شما نمایشگاه های افراد فارغ التحصیل شده را می بینید و هنرمندانی که همه موظف هستند برای اولین نمایش انفرادی خود اثر تولید کنند. این مساله واقعاً به هنرمندان اجازه نمی دهد تا به کار خود فکر کنند. بله، آنها در حال ساخت اثر هستند، اما فرصت زیادی برای درنگ و تامل به آنها داده نمی شود. این ماهیت بازار هنر و ماهیت معیار موفقیت در بازار حال حاضر است، چیزی که بیشتر در مورد تجارت است.

سزار: این قطعاً با کاری که ما می‌خواهیم انجام دهیم همسو به نظر می آید: به هنرمندان زمان و مکان بدهیم تا مجال پیدا کنند، نفس بکشند و در مورد موقعیت خود در جهان تجدید نظر کنند. بازار هنر به امری بی وقفه و مصرفی تبدیل شده است. اما این بازار نیز بخشی از یک اکوسیستم است، بنابراین ما باید مشوق رابطه سالم‌تری با آن باشیم. ما می‌خواهیم هنرمندان را تشویق کنیم که خودشان و کارشان را در این فضا حفظ کنند، بنابراین سعی می‌کنیم نمونه‌های خوب را نشان دهیم. به‌عنوان سازمان‌ غیرانتفاعی، ما منابع زیادی را برای پرورش استعدادها اختصاص می دهیم تا به کار خود ادامه داده و کارهای خوبی در جهان به انجام برسانیم. اما گاهی اوقات، مثلاً یک گالری از ما به عنوان یک موسسه غیرانتفاعی بهره برداری نادرست می کند. یکی از تجارب مایوس کننده من، دیدن پروژه‌ای بود که در دلفینا توسعه داده شد، ما منابع زیادی را به آن اختصاص داده بودیم اما ناگهان به یک نمایشگاه ختم شد، آنهم بدون هیچ تشکری از ما. سپاسگزاری از ما رفتار خوبی بود. اما در همان زمان، مجبور شدم عقب نشینی کنم و فکر کنم، خوب، در واقع، نقش ما چیست؟ هدف ما حمایت از هنرمندان است و ما این کار را کرده ایم.

ایبرز: ما چند سال سخت را برای بیماری کووید۱۹ پشت سر گذاشتیم. مجبور بودیم در وجوه مختلفی سازش کنیم، بنابراین ناامیدی‌هایی نیز برایمان بوجود آمد. من بسیار خوشحالم که بگویم امسال واقعاً یک گروه عالی داریم. یکی از تفاوت‌های اساسی بین مجموعه داری و اجرای برنامه اقامت هنری این است که موضوعیت یکی در مورد یک شی هنری و دیگری یک شخص-هنرمند- است.

سزار: اداره یک برنامه اقامت هنری آسان نیست زیرا شما با افرادی سر و کار دارید که همگی با ویژگی های خاص خود می آیند. اما اینکه بتوانید در نهایت رشد آنها را ببینید انرژی بخش است. و این فقط در مورد تحولی نیست که برای آنها اتفاق می افتد، بلکه همچنین در مورد تحولی است که در همان زمان برای شما نیز رخ می دهد.

 

لونتی ابرز
لونتی ابرز

 

_ چگونه به آینده نگاه می کنید – ۵، ۱۰و ۱۵ سال آینده برای برنامه های خود و فراتر از آن؟

*ایبرز: از آنجایی که ما تازه شروع کرده ایم، می‌خواهم مستنداتی از آنچه هنرمندان در ادامه راه تولید می‌کنند، ببینم، شاید نمایشگاهی که رزیدنسی های گذشته را در بگیرد. من دوست دارم یادگاری های بیشتری را ببینم، مانند تولید یک کاتالوگ. می‌دانم که نمی‌خواهم برنامه اقامت را به خودی خود توسعه دهم، زیرا در حال حاضر محبوب است و به نظر می‌رسد که خوب کار می‌کند.

سزار: با درگذشت دلفینا، ما به تأثیر باورنکردنی او فکر کرده‌ایم و اکنون برای آینده‌ای فراتر از او برنامه‌ریزی می‌کنیم تا میراث او را به پیش ببریم. از نظر ساختاری، ما در حال تشکیل اعضای هیئت امنای خود هستیم، به دنبال به دست آوردن ساختمانی در مرکز لندن برای استوار کردن سازمان مان و همچنین راه اندازی یک مرکز وقفی -که برنامه های بسیار جاه طلبانه ای است- هستیم. به صورت برنامه‌ریزی شده، چیزی که ما شروع به آزمایش آن کرده‌ایم، حمایت از هنرمندان در زمینه‌ای است که از قبل در حال کار روی آن هستند. اخیراً، ما درخواست هایی از هنرمندان برای پروژه‌های خاصی داشته‌ایم که می‌خواهند آنها را محقق کنند. وقتی به آن پروژه‌ها نگاه می‌کنیم، احساس می‌کنیم که آنها در کنار تعامل با لندن به حمایت نیز نیاز دارند، جایی که می‌توانند از آن برای تقویت کار خود و ایجاد ارتباطات حرفه‌ای استفاده کنند. بنابراین ما شروع به کمک مالی به یک هنرمند در کنگو و یک معمار در سوریه کردیم تا بر این اساس تحقیقاتی در این دو زمینه انجام دهند، اما این برنامه شامل یک اقامت کوتاه مدت در لندن نیز می شود. ما در حال بازنگری در نحوه حمایت از هنرمندان هستیم زیرا حمایت از هنرمندان در جایی که هستند می‌تواند چیزی باشد که بیشتر به آن نیاز دارند.

 

تمام

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *