زنان آفریقایی- آمریکایی، نسل ها از دوخت لحاف به عنوان ابزاری قدرتمند برای بقا، مقاومت و بیان هنری استفاده کردهاند.
Nettie Pettway Young
گروههای هنری دوخت لحاف در حوزه جنوب، از جمله Gee’s Bend و Freedom Quilting Bee، هر دو در آلاباما، تبار این هنر را حفظ کرده و در عین حال بستری اقتصادی برای خوداتکایی و مشارکت سیاسی اعضای شان ایجاد کرده اند. با الهام از بازدید سال 1965 مارتین لوتر کینگ جونیور، که زنان Gee’s Bend را به شرکت در جنبش حقوق مدنی تشویق کرد، در سال 1966گروه Freedom Quilting Bee تشکیل شد. این گروه با فروش لحاف های دست ساز خود، سرمایه های مالی مهمی را جمع آوری کرد که در اختیار گروهشان قرار داده شد و همچنین در فعالیت های حقوق مدنی نیز سرمایه گذاری می کرد. تکنیکهایی که این افراد به کار میبردند – بریدن لباسها و سایر الیاف به صورت نوار و استفاده از آنها برای ایجاد الگوهای هندسی پیچیده بود-امری که از نسلی به نسل دیگر منتقل شده بود. در حالی که بسیاری از نقوش تا حد زیادی بداهه بودند، برخی دیگر الگوهای شناخته شده ای به شمار می رفتند که در لحاف کاری آشنا بودند. گروهی نیز تکه های کاغذ روزنامه را که به طور تصادفی کلاژ شده و به عنوان عایق در دیوارهای خانه های قدیمی منطقه استفاده می شدند، الگو قرار می دادند.

Precious Lovell
پریش لاول، هنرمند مقیم کارولینای شمالی، پیش تر در صنعت پوشاک در نیویورک کار می کرد و رشته های مد، بافت و طراحی پارچه را قبل از اینکه فعالیت خود را به حوزه هنرهای تجسمی تغییر دهد، آموزش می داد. آثار او پتانسیل روایی لباس را بررسی میکند، همچنین لحظات مهم تاریخ را به تصویر کشیده و نقد های اجتماعی را نیز بیان میدارند. لاول در مصاحبهای گفته است: «اگرچه دیگر اینطور نیست، اما از نظر تاریخی هنر بافت کاری زنانه تلقی میشد. با این حال، حتی در مفهوم تاریخی، وسیله ای برای فعالیت، خاطره سازی و محافظت تاریخی بوده است.»لاول در سال 2008 شروع به ساخت مجموعه «زنان جنگجوی دیاسپورای آفریقایی» کرد تا خاطره زنان مبارز آزادی که تاکنون در تاریخ نادیده گرفته شده اند را گرامی بدارد. او گفت: «این پیراهن های محافظ بر اساس پیراهن های سنتی جنگجو/شکارچی آفریقایی ساخته شده اند.» در سال 2019 او پیراهن جنگی آزادی خواهان را برای موزه تاریخ کارولینای شمالی در رالی خلق کرد که درکنار یک لحاف ناتمام از برتا بریجز متعلق به دهه 1940در نمایشگاهی با عنوان QuiltSpeak: Uncovering Women’s Voices Through Quilts نمایش داده شد.پیراهن جنگی آزادی خواهان، یک لباس لحاف مانند است که از بریده کلاژ روزنامهها ساخته شده و بازتاب روزنامهای است که برتا بریجز از آن استفاده میکرد. همچنین دارای عناصر منسوجات آفریقایی است که در دوردوزی دقیق اطراف پیراهن یافت می شود. پیراهن جنگ لاول با اشاره به ارتباطات قوی ایالت با صنعت نساجی و در عین حال اذعان به نیروی کار برده ای که این صنعت را ساخته است، شامل بریدههای روزنامهای که او در بانک اطلاعاتی از آگهیهای اشخاص«فراری» در کارولینای شمالی بدست آورده بود-برای 45 زن که از ویک کانتی به بردگی گرفته شده بودند، و شامل منطقه رالی نیز بودند،-می شود. نام آنها با نخ قرمز روشن گلدوزی شده است که نماد خشونت، شجاعت، خشم، قدرت و عشق است. در کنار نام هر زن، لاول یک اشک کریستالی دوخته؛ که بیانی ظریف از فقدان و دردی که این زنان در جستجوی آزادی متحمل شده بودند، است.

Sonya Clark
«بیا، کنار من کوک بزن تا برایت داستانی تعریف می کنم.» در کودکی، این کلمات سونیا کلارک را به سوی مادربزرگ مادری اش که به او خیاطی یاد می داد جلب می کرد. کار کلارک کاوش عمیقی در معنای میراث و نمادهای مورد استفاده برای حفظ و تحریف هویت است.کلارک با استفاده از منسوجات، نخ و الیاف مو واژگانی بصری ایجاد کرده است که مواد کار را با داستان سرایی ترکیب می کند. کلارک می گوید: «من معتقدم موهای ما یک متن است، طوماری از اصل و نسب ما که در فرهای محکم موهایمان پیچ خورده است و شبیه به پیچش DNA مان است. مو مانند دستنوشتههای کیهانی است؛ در مورد اینکه ما چه کسی هستیم، چه چیزی را تحمل کردهایم و امکان بینهایت ما تا کجا است.» در طول سالها، این هنرمند حروف منحصربهفردی ایجاد کرده است که سبک آن از کلاف، پیچخوردگی و فر موهای سیاه طبیعی تقلید میکند. از طریق این واژگان، همانطور که در آثار مبتنی بر متن، که بخشی از مجموعه «پیچش» او هستند، دیده می شود، کلارک زیبایی و پیچیدگی سیاهی را که در تار و پود ایالات متحده نهادینه شده است، نشان می دهد.کار او شیوه هایی را که آمریکایی ها به واسطه آن نمادهای آزادی را گرامی می دارند، بررسی کرده و همچنین شکاف های عمیق مابین ادراک و واقعیت را نیز آشکار می کند. بسیاری از آثار بافته شده او پرچم های ایالات متحده و ایالات جنوبی را در هم می آمیزد و ویژگی های متمایز آنها را با عناصر غیرمنتظره ای مانند موهای بافته شده و گره های بانتو جایگزین می کند. در قطعهای با عنوان «درهم تنیده» (2016)، لبههای فرسوده پرچمهای ایالات جنوبی و آمریکا روابط ظریف و همزیستانه آنها را آشکار میکند. نمی توان یکی را بدون تغییر اساسی دیگری، هم از نظر فیزیکی و هم استعاری، از بین برد. کلارک با این قطعه یک سوال ضروری می پرسد: «ما کجای حذف برتری سفیدپوستان از وعده دموکراسی هستیم؟»