۷ طراحی تابلو فرش رافائل در موزه ویکتوریا و آلبرت لندن

 

طراحی های تابلو فرش رافائل (تاپستری) مجموعه ای از هفت طرح در ابعاد کامل است که توسط او (۱۴۸۳-۱۵۲۰) نقاشی شده است و یکی از بزرگترین گنجینه های دوره رنسانس محسوب می شود. این طرح ها در سال ۱۵۱۵ توسط پاپ لئو دهم، برای محراب کلیسای سیستین واتیکان سفارش داده شدند و زندگی رسولان سنت پیتر و سنت پل را به تصویر می کشند. طراحی های تابلو فرش رافائل از سال ۱۸۶۵ توسط ملکه ویکتوریا به موزه  ویکتوریا و آلبرت لندن امانت داده شده اند.

 

تابلو فرش رافائل تابلو صید ماهی ها

The Miraculous Draught of Fishes، معجزه صید ماهی ها

 

تابلو فرش رافائل تابلو برگماشتن پترس توسط مسیح

Christ’s Charge to Peter، برگماشتن پترس توسط مسیح

 

تابلوکور کردن آلیماس توسط مسیح اثر رافائل

The Conversion of the Proconsul also known as The Blinding of Elymas، کور کردن آلیماس

 

تابلو مرگ انانیاس اثر رافائل

The Death of Ananias، مرگ انانیاس

 

تابلو شفای مرد فلج اثر رافائل

The Healing of the Lame Man، شفای مرد فلج

 

تابلو موعظه پل در آتن

Paul Preaching at Athens، موعظه پل در آتن

 

تابلو قربانی در لیسترا

The Sacrifice at Lystra، قربانی در لیسترا

از ده طرح اصلی تابلو فرش رافائل، تنها هفت طرح باقی مانده است که امروزه می توان آنها را در بخش Raphael Court در موزه مشاهده کرد. حال در اینجا داستان این آثار به یاد ماندنی را، از نحوه سفارش آنها تا تولید و بقای باورنکردنی شان شرح می دهیم.

 

۱_ طراحی ها

هر چهار طرحی که زندگی سنت پیتر را به تصویر می‌کشند، باقی مانده‌اند:  معجزه صید ماهی هاThe Miraculous Draught of Fishes و  برگماشتن پترس توسط مسیحChrist’s Charge to Peter، قسمت‌های کلیدی از دعوت پترس به عنوان شاگرد عیسی را نشان می‌دهد. شفای مرد افلیج The Healing of the Lame Manو  مرگ آنانیاسThe Death of Ananias   دو معجزه را به تصویر می کشند که توسط قدیس انجام شده است.

از شش طرح که زندگی سنت پل را به تصویر می کشد، تنها سه الگو باقی مانده است: The Conversion of the Proconsul, The   کور کردن آلیماس، Sacrifice at Lystra   قربانی در لیسترا و  موعظه پل Paul Preaching at Athens. با این حال، می‌توانیم به لطف تاپستری های باقیمانده سه طرح گمشده را درک کنیم؛ که The Stoning of Stephen سنگسار استفان(اعمال رسولان ۹: ۱-۷)، ایمان آوری سنت پل(اعمال رسولان ۹۱-۷) و پل در زندان(اعمال رسولان ۱۶: ۲۳-۶) را تصویرسازی کرده اند.

 

The Conversion of Saul, (St Paul) Tapestry. Vatican Museum, (s)، ایمان آوری سنت پل به مسیح

The Conversion of Saul, (St Paul) Tapestry. Vatican Museum, (s)، ایمان آوری سنت پل به مسیح

 

 

 سنت پل در زندان

Paul in Prison, Tapestry, Vatican Museum. (s)، سنت پل در زندان

 

 

سنگسار استفان

The Stoning of Stephen, Tapestry, Vatican Museum. (s)، سنگسار استفان

 

 

۲_ سفارش هنری

هنگامی که لئون دهم در سال ۱۵۱۳ به عنوان پاپ انتخاب شد، این فرصت را داشت که سهم خود را در برنامه جاه طلبانه تزئین کلیسای سیستین در کاخ واتیکان رم ایفا کند. این مکان برای کلیسای مسیحی روم بسیار مهم است زیرا کلیسای عالی رتبه ای است که در آن پاپ انتخاب شده و تصمیمات رسمی گرفته می شود.

کلیسای پاپ قبلاً بین سال‌های ۱۴۷۳ و ۱۴۸۱ در زمان پاپ سیکستوس چهارم (فرانچسکو دل روور، سلطنت ۱۴۷۱ تا ۸۴)،- که نام خود را به آن داد («سیستین» از «سیکستوس» گرفته شده است)- بازسازی شده بود. به محض تکمیل کلیسا، سیکستوس چهارم، مطابق سنت، نقاشی‌های دیواری را که زندگی موسی و مسیح را به تصویر می‌کشید سفارش داد که تمام سطح دیوارهای کلیسا را ​​می‌پوشاند. او به هنرمندان پیشتاز آن زمان از جمله استاد آینده رافائل، پیترو پروجینو (حدود ۱۴۴۶/۵۲ – ۱۵۲۳)، دومنیکو گیرلاندایو (۱۴۴۸ – ۹۴)، لوکا سیگنورلی (حدود ۱۴۴۱/۴۵ – ۱۵۲۳) و ساندرو بوتیچلی (حدود ۱۵-۱۴) برای ساخت این طرح تزئینی -که شامل مجموعه ای از پرتره های پاپ نیز می شد- سفارش داد. مرحله اول تزئین، برای جشن باکره (که کلیسای کوچک به او اختصاص داده شده بود) تکمیل شد، که در ۱۵ اوت ۱۴۸۳ جشن گرفته شد.

چند سال بعد، پاپ ژولیوس دوم (حکومت ۱۵۰۳ – ۱۳)، میکل آنژ (۱۴۷۵ – ۱۵۶۴) را مأمور کرد تا سقف را با صحنه هایی از سفر پیدایش کتاب مقدس و چهره های پیامبران و پیشگویان (۱۵۰۸ – ۱۲) بیاراید. نقاشی دیواری های تحول آفرین سقف، جایگزین آسمان آبی پر ستاره اولیه منسوب به هنرمند فلورانسی پیرماتئو دآملیا (۱۴۴۵ – ۱۵۰۸) شد. این بدان معنی بود که تنها مناطق نسبتاً خالی که لئو می‌توانست نشان خود را روی آن بگذارد، دیوارهای پایینی بود، نقاشی های دیواری با تزئینات سه بعدی که آویزهای ساده ای را نمایش می داد و او تصمیم گرفت آنها را با یک سری تابلو فرش ها (مجموعه‌ای از آنها) که زندگی حواریون پطرس و پولس، بنیانگذاران کلیسای مسیحی را به تصویر می‌کشید، بپوشاند.

 


تصویر کلی

 


داستان اصلی

 

پیامبران و پیشگویان

 

سه گوش های زیر گنبد

 

سه گوش های طرفین

تابلو فرش ها مستقیماً روی ماشین بافندگی ساخته نمی شوند. فرآیند بافت آنها شامل طراحی یک هنرمند است که ترکیب بندی را می کشد و یک بافنده که طرح را به یک پارچه بافته تبدیل می کند. ترکیب بندی به شکل طرح های مقدماتی در مقیاس کامل ارائه می شود که معمولاً (اما نه منحصراً) روی کاغذ اجرا می شود. کلمه « Cartoon» از « cartone» -در این متن از کلمه طراحی استفاده شده است- ایتالیایی به معنای «کاغذ بزرگ» ترجمه شده است. هنگامی که رافائل در حدود سال ۱۵۱۵ مأمور طراحی طرح های تابلو فرش شد، به تازگی تزیینات دو اتاق بزرگ در کاخ واتیکان – Stanza della Segnatura (1511) و Stanza d’Eliodoro (1514) – را تکمیل کرده بود و درگیر بسیاری از سفارشات دیگر نیز بود. او در این مرحله، در اوج حرفه خود و مشهورترین هنرمند رم بود.

 

۳_ چالش رافائل

رافائل در طراحی ها، با سه چالش روبرو بود. اولاً، او باید از دکوراسیون موجود در کلیسای سیستین (که در اوایل دهه ۱۴۸۰ تکمیل شد) تبعیت می کرد و طراحی خود را با سبک نسل قبلی تطبیق می داد. ثانیاً، او باید طرحی خلق می‌کرد که به طور قابل فهمی از یک اثر روی کاغذ به مدیوم کمتر ظریف تابلو فرش تبدیل می شد و ثالثاً، او باید این واقعیت را در نظر می گرفت که طرح های او در طول فرآیند بافندگی معکوس می شدند. تاپستری ها در بروکسل (امروزه در بلژیک)، با استفاده از دستگاه های بافندگی با تار کم، که تصویری معکوس از طرح اصلی ایجاد می کردند ساخته می شدند. رافائل باید این مساله را در ترکیب بندی های خود پیش بینی می کرد. اگرچه ایتالیا در آن زمان چندین مرکز تولید نساجی داشت، بروکسل نیز از اوایل قرن چهاردهم، در بافت تاپستری تخصص پیدا کرده بود.

 

۴_ بافت تابلو فرش ها

توانایی کار در رسانه های مختلف از تخصص های کارگاه های رنسانسی بود. موفق‌ترین کارگاه‌ها یا به زبان ایتالیایی bottegheها، برای تولید انواع مصنوعات؛ از نقاشی‌ روی سه پایه گرفته تا نقاشی‌های دیواری، مجسمه‌ها، نقشه های معماری و همچنین طرح‌هایی برای منسوجات، گلدوزی، منبت کاری چوب و خاتم کاری، بر طیف وسیعی از قابلیت ها و مهارت‌های هنری متکی بودند. این سفارش در کارگاه بزرگ رافائل در واتیکان که شامل هنرمندان برجسته ای مانند جولیو رومانو (۱۴۹۹-۱۵۴۶) و همچنین دستیاران کمتر شناخته شده ای از جمله جیووان فرانچسکو پنی (۱۴۹۰-۱۵۲۸)، پرینو دل واگا (۱۵۰۱-۱۵۰۱)، جووانی دا اودینه (۱۴۷۰/۷۵ – ۱۵۳۵) و توماسو وینسیدور (۱۴۹۳ – ۱۵۳۶) بود، انجام می شد.

طراحی ها نتیجه یک تلاش مشترک بودند، همانطور که بیشتر آثار بزرگ در طول رنسانس اینگونه تولید می شدند. علی‌رغم بحث‌هایی در مورد اینکه رافائل چه مقدار از طرح ها را خودش نقاشی کرده، مشهود است که او مستقیماً مسئول ترکیب بندی کلی، بیشتر عملیات اجرایی آن‌ها، نظارت و هماهنگ کردن اقدامات گاه به گاه دستیارانش بوده است.

ده تابلو فرش رافائل بین ۲۶ دسامبر ۱۵۱۹ تا دسامبر ۱۵۲۱ به کاخ واتیکان تحویل داده شدند. تنها هفت تابلو فرش به موقع رسید تا در کلیسای سیستین در روز سنت استفان (۲۶ دسامبر) به نمایش گذاشته شود و سه مورد باقی مانده (قربانی در لیسترا، مرگ آنانیاس و سنت پل در زندان) تا دسامبر ۱۵۲۱ تحویل داده شدند. ما از چیدمان اولیه تاپستری هایی که رافائل احتمالاً در دسامبر ۱۵۱۹ بر آنها نظارت می‌کرد، اطلاعی نداریم.

اثر چاپی اتین دوپراک-معمار و نقاش-، نمایی از کلیسای سیستین در سال ۱۵۷۸ را نشان می‌دهد که چهار تا از تابلو فرش های آویزان شده در پایین هر دو دیوار جانبی در آن زمان را به ترتیب زیر به تصویر می‌کشد: در سمت چپ، معجزه صید ماهی ها قرار دارد. در کنار آن، نزدیکتر به محراب، موعظه سنت پل در آتن است. در سمت راست، مرگ آنانیاس قرار دارد و در کنار آن، نزدیکتر به محراب، کور کردن الیماس دیده می شود. طراحی ها به این شکل، به دنبال تغییراتی در فضای داخلی کلیسا نمایش داده شدند، از جمله تکمیل آخرین داوری اثر میکل آنژ (۱۵۳۶ – ۴۱) بر روی دیوار محراب.

 

۵_ راز

در پی مرگ رافائل در آوریل ۱۵۲۰ و پاپ لئو در دسامبر ۱۵۲۱، مشخص نشد که سرنوشت نهایی تعیین شده برای طرح های تابلو فرش رافائل چه شد. این احتمال وجود دارد که آنها قرار بود وارد مجموعه ای معتبر مانند کاردینال گریمانی در ونیز شوند، جایی که در آن یکی از طرح ها به نام ایمان سنت پل به مسیح در اوایل سال ۱۵۲۱ بایگانی شده است. همچنین ممکن است آنها برای جلوگیری از تولید مجموعه های بیشتر یا استفاده به عنوان آویزهای جایگزین، _بعنوان سنتی در کلیساهای شمال اروپا_ باید به پاپ بازگردانده می شدند. آنچه ما می دانیم این است که در پی تحویل تاپستری ها به کاخ واتیکان، هرگونه نشانی از آنها را برای نزدیک به یک قرن از دست می دهیم.

این احتمال وجود دارد که طرح ها برای چند سال در بروکسل در کارگاه پیتر ون الست باقی مانده باشند و به سایر بافندگان که مجموعه‌های بیشتری از آنها را تا دهه ۱۵۵۰ تولید کرده‌اند، داده شده باشد. مجموعه ای از تابلو فرش ها در حدود سال ۱۵۳۳ برای فرانسوا اول، پادشاه فرانسه بافته شدند. این مجموعه تا سال ۱۷۹۷ در مجموعه سلطنتی فرانسه باقی ماندند تا اینکه پس از انقلاب فرانسه (۱۷۸۹) به منظور استخراج نخ های نقره و طلا سوزانده شدند. مجموعه دیگری از تابلو فرش ها برای شاه هنری هشتم ساخته و در سال ۱۵۴۲ به کاخ وست مینستر تحویل داده شدند. آنها تا سال ۱۶۴۹ در مجموعه سلطنتی بریتانیا باقی ماندند تا اینکه همراه با نزدیک به ۲۰۰۰ اثر هنری برای تسویه بدهی های پادشاه فقید و جمع آوری پول برای حکومت جدید فروخته شدند. این تاپستری ها در نهایت توسط موزه قیصر فردریش در برلین در قرن نوزدهم به دست آمدند اما در سال ۱۹۴۵ در طول جنگ جهانی دوم از بین رفتند. دو مجموعه دیگر در اواخر دهه ۱۵۴۰ و اوایل دهه ۱۵۵۰ توسط امپراتور چارلز پنجم یا پسرش فیلیپ دوم (که در مجموعه Patrimonio Nacional، مادرید، اسپانیا نگهداری می‌شدند) و کاردینال ارکول گونزاگا (که در مجموعه Palazzo Ducale  مانتوا ایتالیا نگهداری می‌شدند) به دست آمدند. این مجموعه‌ها همان شمایل نگاری را حفظ می‌کنند، اما حاشیه‌های زینتی آن‌ها (که در طراحی ها گنجانده نشده است) با سری واتیکان متفاوت است.

 

۶_ کشف مجدد

طرح ها به طور ناگهانی در شهر جنوا ایتالیا، در آغاز قرن هفدهم دوباره ظاهر شدند. آنها متعاقباً توسط شاهزاده چارلز اول، خریداری و در سال ۱۶۲۳ به انگلستان آورده شدند تا به عنوان طرح های تابلو فرش برای کارخانه تاپستری سازی مورتلیک که به تازگی تأسیس شده بود، -که در آن زمان روستایی در غرب لندن بود- در سال ۱۶۱۹ استفاده شود. هنگامی که آنها وارد مجموعه چارلز اول شدند، از قبل به شکل نوارهای عمودی بلند بریده شده بودند. این کار احتمالاً زمانی انجام شده بود که آنها در دسامبر ۱۵۱۶ برای جابجایی و نگهداری آسان تر به بروکسل فرستاده شده بودند. همچنین هر نوار با مهر امضا چارلز اول در پشت آنها مشخص شده بود.

آن زمان مجموعه ای از تابلو فرش های بافته شده برای هنری هشتم، هنوز در مجموعه سلطنتی نگهداری می شد و ممکن است الهام بخش چارلز اول بوده باشد تا مجموعه ای از طرح های اصلی رافائل را سفارش دهد. فرانسیس کلین که طراح رسمی مورتلیک بود، کپی‌های کاملی از طرح اصلی رافائل را طراحی کرد تا سری جدیدی از تاپستری ها برای چارلز اول بین سال‌های ۱۶۲۶ و ۱۶۴۲ ساخته شوند. به دنبال نمونه سفارش پادشاه، اشراف بریتانیا مجموعه‌هایی را برای استفاده خودشان سفارش دادند. از جمله سومین ارل دوونشایر (۱۶۱۷ – ۸۴)، که مجموعه‌ای را برای خانه چتس‌ورث سفارش داد، جایی که این آثار هنوز در آنجا آویزان هستند. نمونه دیگری که برای ارل پمبروک ساخته شده است را می توان در Raphael Court موزه دید که در مقابل طرح مشابه آن یعنی، معجزه صید ماهی ها قرار گرفته است.

پس از اعدام چارلز اول در سال ۱۶۴۹، مجموعه او به عنوان بخشی از فروش مشترک المنافع (۱۶۴۹ – ۵۴) پراکنده شدند، به استثنای چند اثر باقی مانده توسط الیور کرامول، که در راس رژیم جمهوری جدید قرار داشت و از جمله آنها می توان به طرح های رافائل و تصویرسازی های بزرگ پیروزی های سزار اثر مانتنیا اشاره کرد که در مالکیت ملت باقی ماند. مجموعه چارلز اول که توسط کارخانه مورتلیک ساخته شده بود، بعداً توسط لویی چهاردهم، پادشاه فرانسه خریداری شد و هنوز در مجموعه فرانسوی است.

پس از احیای سلطنت انگلیس در سال ۱۶۶۰، طرح ها به مالکیت شاه چارلز دوم بازگشت، اما تاریخ نمایش عمومی آنها تنها پس از شروع پادشاهی ویلیام سوم در سال ۱۶۸۹ آغاز شد.

 

۷_ نمایش عمومی

طرح ها در سال ۱۶۹۷ از انبار کاخ همپتون کورت خارج شدند تا بتوان از آنها کپی کرد. در این زمان بود که نوارها در اولین مرمت ثبت شده، که توسط پری والتون (متوفی ۱۶۹۹)، نقشه بردار تصاویر ملکه، و نقاش هنری کوک (۱۶۴۲ – ۱۷۰۰) انجام شد، دوباره به هم وصل شدند. در سال ۱۶۹۸، پادشاه ویلیام سوم، سر کریستوفر رن (۱۶۳۲ – ۱۷۲۳) معمار را، مأمور ساخت یک گالری ویژه در همپتون کورت برای میزبانی طراحی ها، طراحی کند که در نهایت به نمایش عمومی گذاشته شوند – البته محدود به دربار و بازدیدکنندگان ممتاز. به عنوان بخشی از نمایش، طرح ها بالاتر از ارتفاع سر قرار داشتند، پرده‌های ابریشمی سبز به آن‌ها وصل شده بودند تا رنگ‌هایشان را از محو شدن در برابر نور محافظت کنند و آتشی نیز در طول ماه‌های زمستان روشن می‌شد تا رطوبت اتاق را کاهش دهد.

این نمایش جدید در اثر حکاکی سیمون گریبلین فرانسوی (۱۶۶۱ – ۱۷۳۳) در سال ۱۷۰۷ ثبت شد و باعث یک سری از کپی ها و بازتولیدهای حکاکی شده گردید، _از جمله مجموعه ساخته شده توسط حکاک فرانسوی نیکلاس دوریگنی، که به شاه جورج اول در سال ۱۷۱۹ارائه شد._ دوریگنی اولین نفر از دو فردی بود که به خاطر کارش در ساخت این آثار به عنوان شوالیه شناخته شدند._ گالری طرح ها در همپتون کورت، امروزه با نسخه‌هایی در ابعاد کامل شان که جایگزین نسخه‌های اصلی رافائل شده‌اند، -و امروزه به امانت در موزه ویکتوریا و آلبرت لندن هستند- همچنان قابل بازدید اند.

طرح ها بعدتر بین خانه باکینگهام (۱۷۶۳) و ویندزور (۱۷۸۷-۸۸) جابجا شده و سپس به همپتون کورت (۱۸۰۴) منتقل شدند. آنها بین سال‌های ۱۸۱۷ و ۱۸۱۹ در مؤسسه بریتانیا به نمایش گذاشته شدند، در حالی که طرح برگماشتن سنت پیتر توسط مسیح ، در سال ۱۸۲۳ به‌عنوان امانت به آکادمی سلطنتی و برای کپی به خانه سامرست رفت.

 

۸_ بقاء طرح ها

بقاء طرح های تابلو فرش رافائل قابل توجه است. ریچارد ردگریو (۱۸۰۴ – ۸۸)، که در سال ۱۸۵۷ به عنوان نقشه بردار تصاویر ملکه منصوب شده بود، گزارش می دهد که آنها اغلب بدون مراقبت مناسب حمل می شدند. «الگو برداری [با] برگه های بزرگ کاغذی که روی طرح ها سنجاق می شد و استفاده از مداد محکم برای این کار مجاز بود». شواهدی از چنین رفتاری امروزه نیز روی آثار قابل مشاهده است.

هنگامی که گالری ملی در سال ۱۸۲۴ تأسیس شد، احساس می شد که این خانه اصلی آنها خواهد بود، اما این گزینه به زودی پس از چندین پیشنهاد جایگزین فراموش شد. نمایشگاه بزرگ سال۱۸۵۱ منجر به تأسیس موزه کنزینگتون جنوبی شد، (بعدها به موزه ویکتوریا و آلبرت تبدیل شد) و ریچارد ردگریو همراه با هنری کول (۱۸۰۸ – ۸۲)، اولین مدیر موزه نیز بر آن نظارت داشت. طرح ها سرانجام در سال ۱۸۶۵ توسط ملکه ویکتوریا به عنوان ادای احترام به شاهزاده آلبرت، همسر ملکه (۱۸۱۹-۶۱) و پروژه پیشگام او، معروف به مجموعه رافائل، به امانت به موزه کنزینگتون جنوبی سپرده شد. این مجموعه با بیش از ۵۴۰۰ عکس و اثر حکاکی، در نظر داشت تا «نماینده ای شایسته از بزرگترین و اصیل ترین نابغه تاریخ هنر» باشد.

طرح ها ابتدا در گالری بالایی (گالری ۹۴) نصب شدند و سپس در سال ۱۹۵۰ به مکان فعلی خود، گالری ۴۸aمنتقل شدند. این گالری بزرگ که اکنون به عنوان Raphael Court شناخته می شود، در اصل برای نگهداری طرح ها طراحی نشده بود، بلکه برای مجموعه هنر و معماری هندی موزه در نظر گرفته شده بود. با این حال، این محیط جدید، وضعیت این گنجینه‌های رنسانس را به عنوان آثار هنری و امری درخور آنها احیا کرد، زیرا آنها به تنهایی و در شرایطی مشابه با تاپستری های کلیسای سیستین آویزان شده بودند. گالری همچنین از نظر اندازه شبیه به کلیسای سیستین است و فقط دو متر مربع از آن کوچکتر است (۵۴۶ در مقابل ۵۴۸ متر مربع).

در طول نیمه دوم قرن بیستم، گالری مراحل مختلف تفسیر و نمایش را پشت سر گذاشته است. جدیدترین آنها، در سال ۲۰۲۰ و به مناسبت پانصدمین سالگرد مرگ رافائل بود که شامل یک گالری جدید و یک رویکرد تفسیری نو می شد و نحوه تجربه بازدیدکنندگان موزه از طرح ها را تغییر می داد. بدین صورت که یک پروژه ضبط با وضوح بالا؛ تصاویر رنگی، مادون قرمز و همچنین داده‌های سه بعدی سطح طرح ها را ثبت می‌کرد و دسترسی بی‌سابقه‌ای به فرآیند خلاقیت رافائل به مخاطبان ارائه می داد. باید اذعان کرد که این امر موزه ویکتوریا و آلبرت را قادر می سازد تا این گنجینه های برجسته ملی را برای نسل های آینده ثبت و حفظ کند.

 

نویسنده و گردآورنده: عاطفه وکیلی

منبع: www.vam.ac.uk

اشتراک گذاری این مطلب