نماد پردازی و اسطوره شناسی آثار حکیم فردوسی
امتیاز دهید

    در تقویم ایران، روز ۲۵ اردیبهشت به نام روز پاسداشت فردوسی، نام‌گذاری شده است.   تو این را دروغ و فسانه مخوان                  به یک سان روش در زمان مدان ازو هرچه  اندر خورد با خرد                      دگر بر ره رمز معنی برد   چکیده حکیم ابولقاسم فردوسی ( ۳۲۹ – ۴۱۶ هجری قمری) ؛ بزرگ ترین شاعر حماسه سرای ایرانی است. او نگارنده مجموعه منظوم از داستان های حماسی و تاریخی زمان ساسانیان است که به شاهنامه معروف است. در این اثر نمادها سازنده و زبان اساطیر، افسانه‌ها و حماسه‌ها هستند. حماسه در بستر نبرد دو نیروی خیر و شر ساخته و نمایان میشود. در اساطیر ایرانی، گذر از...

نماد پردازی و اسطوره شناسی آثار حکیم فردوسی

فهرست مطالب

 

 

در تقویم ایران، روز ۲۵ اردیبهشت به نام روز پاسداشت فردوسی، نام‌گذاری شده است.

 

تو این را دروغ و فسانه مخوان                  به یک سان روش در زمان مدان

ازو هرچه  اندر خورد با خرد                      دگر بر ره رمز معنی برد

 

چکیده

حکیم ابولقاسم فردوسی ( ۳۲۹ – ۴۱۶ هجری قمری) ؛ بزرگ ترین شاعر حماسه سرای ایرانی است. او نگارنده مجموعه منظوم از داستان های حماسی و تاریخی زمان ساسانیان است که به شاهنامه معروف است. در این اثر نمادها سازنده و زبان اساطیر، افسانه‌ها و حماسه‌ها هستند. حماسه در بستر نبرد دو نیروی خیر و شر ساخته و نمایان میشود. در اساطیر ایرانی، گذر از بحران حماسه به ساخت شخصیت و اسطوره در غالب و مجرای نماد پردازی میسر میشود.

مقدمه

بشر همواره در طول تاریخ کمال فرضی برخواسته از قدرت تخیل و قوت اندیشه را در غالب اساطیر معرفی کرده است. خلق و آفرینش شخصیت ( character )  چاره بشر در جهت جبران خسران ناتوانایی هایش بوده است. از طرفی، درک و دریافت درست از اساطیر و سمبل ها ؛ راه حلی برای شناخت فرهنگ و تمدن ایران است. نماد پردازی مجال بررسی نوع نگاه و میزان آگاعی بشر نخستین را مهیا میسازد.

اساطیر، مبتی بر تخیّل، رمز و شخصیت‌های فوق انسانی‌اند و از این جهت با همه عناصر فرهنگی ارتباطی تنگاتنگ دارند و حضور آن‌ها در یک اثر ادبی دلیل بر غنای آن اثر است..

فرهنگ و تاریخ ایران مملو از شاعران فقید و حکیم است که به ماحصلی فرا و ورای دست آورد های ادب و نگارش دست یافته اند. یکی از آنها ابوالقاسم حسن منصور بن محمد بن اسحاق شرفشاه ملقب به حکیم سخن و حکیم طوس و فردوسی، در سال ۳۱۹ هجری خورشیدی، به دنیا آمد.

اثر شگفت انگیز حکیم فردوسی که فخر ادبیات ایران است؛ شاهنامه در قالب مثنوی با ۶۰ هزار بیت و در وزن «بحر متقارب» از رایج‌ترین و معروف‌ترین اوزان شعر فارسی است. این اثر چکیده و عصاره تمدن و فرهنگ قوم ایرانی است.

در این مقاله همت بر آن است که ضمن ارائه تعریفی درست و کامل از مفهوم نماد ، به شناخت و برداشت هایی از جهان بینی و نگرش گذشتگان درباره این مفاهیم دست یابیم. تحلیل ساختار و محتوای شاهنامه فردوسی از منظر نماد پردازی و اسطوره شناسی در دستور کار است.

 

نماد ( symbol ) چیست؟

اصل کلمه سمبول (Symbole) نماد‌، سوم بولون (Sumbolon) است که واژه ای یونانی است و  به معنی به هم چسباندن دو قطعه مجزّا یا دو قطعه به هم چسبانده است. نماد مترادف کلمه symbol به معنای نام یا تصویری احتمالی به عنوان نماینده  معرف چیزی مانوس و معتبر در دنیای واقعی است. نماد به معنایی فرا یا غیر از خود دلالت دارد.

سمبل ها مظهر یا نشانه ای از بیان یک مفهوم ، چگونگی یا یک اندیشه اند. به عنوان مثال : پرنده سفید نماد صلح است. ماه سرخ نماد امداد است. در واقع هر چیزی که جز معنای معمول خود، زیر متنی تلویحی داشت باشد، نماد پردازی شده است. نماد ها معرف عاملیتی پنهان ، مبهم و ناشناخته از نظر ما هستند که این ویژگی مهم ترین ویژگی نماد است.

بیان مفاهیم هنری همیشه به‌طور حقیقی و صریح صورت نمی‌گیرد. نمادها اغلب برخاسته از طبیعت، دین و مذهب و آیین های ملی و اساطیری هستند. سمبول یکی از ابزارهای معرفت و کهن ترین و بنیادی ترین روش بیان محسوب می شود ابزاری که موجب آشکار شدن مفاهیمی می گردد که به صورت دیگری قابل بیان نیستند.

حکیم سخن را بشناسید

ابوالقاسم فردوسی طوسی (۳۲۹-۴۱۱ یا ۴۱۶ق) شاعر و حماسه‌سرای ایرانی در قرن چهارم هجری قمری بود. درباره نام و نسب شاعر، جز کنیه او ابوالقاسم و تخلص او فردوسی، نمی‌توان به قطعیت نظر داد. فردوسی را حکیم سخن و حکیم طوس می گویند.

 

حکیم فردوسی

 

در تقویم ایران، روز ۲۵ اردیبهشت به نام روز پاسداشت فردوسی، نام‌گذاری شده است.

محل تولد فردوسی ده بزرگی در ناحیه طیران در شهر طوس بود. پژوهش گران  داستان بیژن و منیژه را از کارهای ادوارجوانی فردوسی و حتی پیش از آغاز سرایش شاهنامه دانسته‌اند. با این حال این داستان نمی‌تواند تنها کار فردوسی پیش از آغاز شاهنامه یعنی تا ۳۸ سالگی فردوسی بوده باشد. فردوسی در سال ۳۷۰ یا ۳۷۱، به نظم در آوردن شاهنامه را آغاز کرد. بزرگترین و تنها اثر منسوب به فردوسی یعنی شاهنامه به سبک ادبیات حماسی سروده شده است. به همین دلیل، فردوسی را بزرگترین حماسه‌سرای تاریخ ادبیات ایران می‌دانند.

فردوسی در سال ۴۱۶ هجری قمری از دنیا رفت. از دفن او در قبرستان توس ممانعت شد؛ زیرا در آن زمان دفن مسلمانان شیعه را در این قبرستان ممنوع کرده بودند. سرانجام فردوسی را در حیاط خانه خودش دفن شد.

در گذشت زمان این آرامگاه رو به ویرانی رفت. در طی سال‌های ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۳، به دستور رضا شاه پهلوی و توسط انجمن میراث فرهنگی، بنای آرامگاه فردوسی باز سازی شد. در سال ۱۳۱۳ و هم‌زمان با آیین هزاره فردوسی از بنای جدید آرامگاه فردوسی رونمایی شد.

در سال ۱۳۴۸، هوشنگ سیحون، معمار برجسته ایرانی، طراحی آرامگاه را تکمیل کرد.

 

آرامگاه فردوسی
آرامگاه فردوسی

 

ویژگی آثار فردوسی

ابوالقاسم فردوسی شاعر اخلاق گرا و فضیلت دوست در ادبیات حماسی ایران است. آن‌چه که بیش از همه در اشعار فردوسی دیده می‌شود، وطن‌پرستی، لطافت طبع، توجه به اخلاق و فضیلت‌ است. حکیم توس به ایران زمین و افسانه قهرمانان آن عشق می ورزید و در شعرهای او از هجو، دروغ و تملق خبری نیست.

 

آرامگاه فردوسی
آرامگاه فردوسی

ادبیات حماسی

حماسه یا ادبیات حماسی، یکی از انواع ادبی است و  به روایتی از تاریخ تخیلی یک ملت گفته می‌شود که با قهرمانی‌ها و اعمال و حوادث خارق‌العاده ترکیب می‌شود.

از ویژگی اصلی حماسه، میتوان به خیالی بودن ،  وجود انسان‌های آرمانی و برتر که از نظر نیروی جسمانی و معنوی با دیگران متفاوت هستند اشاره کرد.

پادشاهان و شخصیت‌ها‌ی حماسی، نماد تحوّل ایزد به شاه هستند. در دوره پیشدادیان (هزاره آفرینش مینوی) دشمنان جامعه ایرانی، چهره غیر انسانی دارند و هر یک از پادشاهان پیشدادی(کیومرث،هوشنگ،تهمورث) به عنوان نماینده اورمزد، به نبرد با این نیروهای اهریمنی می‌روند و بر عنصر شرّ پیروز می‌شوند و خلقت کامل می‌شود. از پیشدادیان به بعد، دشمنان و اهریمنان شخصیت انسانی می‌یابند؛ مانند ضحّاک و افراسیاب که در برابر پادشاهانی که نماد تحول ایزدان به شاهان هستند (‌فریدون و کیخسرو‌)، قرار می‌گیرند.

 

شاهنامه

شاهنامه بدون شک، بزرگترین اثر حماسی ادبیات ایران و یکی از بهترین شاهکارهای حماسی جهان (در کنار ایلیاد و اودیسه از هومر شاعر بزرگ یونانی) است. شاهنامه در حدود ۵۰ هزار بیت است.

 

قدیمی ترین شاهنامه مصور
تصویری از قدیمی ترین شاهنامه مصور

 

شاهنامه شرح حال فتوحات ، شکست‌ها و دلاوری‌های ایرانیان از زمان پادشاهی  (کیومرث) تا سرنگونی دولت ساسانی به دست اعراب (تازیان) است. به شاهنامه قرآن عجم هم گفته می‌شود.

شاهنامه شامل ۳ بخش اساطیری، تاریخی، پهلوانی است. ماجراهای این کتاب در دوران حکومت ۴ سلسله پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان جریان دارند.

در این کتاب به درگیری‌های ایرانی‌ها با هندی‌ها در شرق، تورانیان در شمال و شمال شرقی، رومی‌ها در غرب و شمال غربی و اعراب در جنوب غربی اشاره می‌کند.

 

 اولین و قدیمی ترین نسخه مصور شاهنامه فردوسی
اولین و قدیمی ترین نسخه مصور شاهنامه فردوسی

 

نماد _ ابزارها در اشعار فردوسی

  • نگین : نماد فر، شاهی و فرمان روایی

شوم سوی دژبان به پیغمبری

نمایم بدو مهر و انگشتری

چو در دژ شوم برفرازم درفش

درفشان کنم تیغ‌های بنفش

 

  • برسم : شاخه درخت انار و از شنانه های آیین زرتشت. یان شاخه در مراسم مزدیسنا برای خواندن دعا استفاده میشده است.

 

شاخه برسم
شاخه برسم

 

چو خسرو فرود آمد از تخت بار

ابا جامه روم گوهر نگار

خرامید خندان و بر خوان نشست

بشد تیز بندوی برسم به دست

 

  • تاج : تاج نمادی از فر ایزدی است. نمادی از هاله نور بر سر قدیسان است.

بیاریم شاهنشهی تخت عاج

برش بر نهیم این گرانمایه تاج

ز بیشه دو شیر ژیان آوریم

همان تاج را در میان آوریم

 

  • تازیانه : در داستان بهرام گور، تازیانه نمادگونه شخص اوست. در داستان‌های بهرام گور هر جا که بهرام ناشناس در سرایی فرود می‌آید، در پایان تازیانه او بر در آویخته می‌شود و سپاهیانش با دیدن تازیانه گرد آن در می‌آیند و احترام می‌کنند چنان‌که گویی تازیانه خود اوست.

 

 تصویر نقاشی شده بهرام گور در شاهنامه
تصویر نقاشی شده بهرام گور در شاهنامه

 

شما را ز رنگ و نگار است گفت

مرا آن‌که شد نام با ننگ جفت‌گر

ایدون که تازانه باز آورم

و گر سر به کوشش به کار آورم

 

  • تندیس : تنیدس نمادی از رستم است. بعد از زاده شدن رستم، از چهره او تندیس میسازند و آن را برای سام، نیای رستم می‌فرستند تا رستم را بدو بنمایانند.

یکی کودکی دوختند از حریر

    به بالای آن شیر ناخورده شیر

درون اندر آگنده موی سمور

به رخ بر نگاریده ناهید و هور

 

تصویر رستم در شاهنامه
تصویر رستم در شاهنامه

 

  • سکه : سکه نشان از اعمال قدرت و فرمان روایی و به گونه ای نشان از اعلام جنگ و قدرت طلبی است. سکه به نام زدن، نمادی از نمایش برتری و قدرت است.

همی کرد اندیشه در بیش و کم

بفرمود پس تا سرای درم

بسازند و آرایش نو کنند

درم مهر بر نام خسرو کنند

 

  • جام کید : در داستان کید و اسکندر جام نمادی از شادی و نشانه از دانش، تن درستی، زیبایی و شادکامی است.

 

تصویر نبرد اسکندر و شاه فغانستان( افغانستان)
تصویر نبرد اسکندر و شاه فغانستان( افغانستان)

 

  • چلیپا : چلیپا یا صلیب نشانه مسیحی‌گری است چنان‌که قیصر روم برای خسروپرویز خلعت و هدیه‌ای به همراه چلیپا می‌فرستد. خسرو نخست از پوشیدن آن‌ها خودداری می‌کند چرا که او همراه داشتن چلیپا را نشانه پیروی از آیین ترسایی می‌داند.

به دستور گفت آن زمان شهریار

که آن جامه روم گوهر نگار

نه آیین پرمایه دهقان بود

که آن جامه جاثلیقان بود

چو بر جامه ما چلیپا بود

 

نبرد خسرو پرویز و سپاه روم در شاهنامه
نبرد خسرو پرویز و سپاه روم در شاهنامه

 

  • کلاه کاغذی : کلاه کاغذی در شاهنامه نمادی از تمسخر و انگشت نما شدن است.

نبیند مگر دار یابند و چاه      نهاده به سر بر ز کاغذ کلاه

 

  • مهره : در شاهنامه مهره نماد و نشانی از نژاد گرفته شده است. رستم پس از ازدواج با تهمینه و هنگام جدایی از او، مهره‌ای را که بر بازوی خویش دارد به تهمینه می‌دهد و از او در می‌خواهد تا اگر کودکش دختر بود به گیسویش و اگر پسر بود آن را به بازویش ببندد. همین مهره هنگامی که رستم نادانسته و در نبردی اندوه‌بار جگرگاه پور خویش را می‌درد سبب شناسایی سهراب می‌شود.

به بازوی رستم یکی مهره بود

که آن مهره‌ اندر جهان شهره بود

بدو داد و گفتش که این را بدار

گرت دختری آید از روزگار

بگیر و به گیسوی او بر بدوز

به نیک اختر و فال گیتی فروز

ور ایدون که آید ز اختر پسر

ببندش به بازو به سان پدر

 

در تصویر رستم با داشتن مهره نشان در دست ، پدر را در لحظه مرگ از نسبت خویش با او باخبر میکند.
در تصویر رستم با داشتن مهره نشان در دست ، پدر را در لحظه مرگ از نسبت خویش با او باخبر میکند.

 

 نماد _ کردار ها در اشعار فردوسی

  • ساز در آتش انداختن : ساز در آـش انداختن در شاخنامه نشانه سوگ واری است.

سوزم همه آلت خویش را

بدان تا نبینم بداندیش را

ببرید هر چار انگشت خویش

بریده همی داشت در مشت خویش

 

  • زین اسب را نگون کردن ( بر عکس کردن ) : این رفتار به همراه بریدن دم اسب، نشانه آن است که سوار این اسب در رزم کشته شده است و گاه سوگواری بر سوار کشته است.

 

پشوتن همی بود پیش سپاه

بریده بش و دمّ اسب سیاه

بر او بر نهاده نگونسار زین

ز زین اندر آویخته گرز کین

  • پیمان بر نیزه زدن : نمادی از عهد شکنی است.

چو گفتار بشنید و نامه بخواند

سپاه پراگنده را بر نشاند

بیاورد لشگر به دشت نبرد

همان عهد را بر سر نیزه کرد

  • تیر: تیر ارمغان فرستادن تیر برای یک‌دیگر نشانه از فراخواندن یک‌دیگر به نبرد و رویاروی است.

مقاتوره بشنید گفتار اوی

سرش گشت پر کین ز آزار اوی

به خشم و به تندی بیازید چنگ

ز ترکش بیاورد تیری خدنگ

به بهرام گفت این نشان من است

به رزم اندرون ترجمان من است

 

تیر فرستادن نشانه ای از دعوت و آغاز جنگ در ایران باستان بوده است.

 

  • خنجر به سوی کسی فرستادن : نشانه آمادگی برای ستیز و نمایش زورمندی و قدرت است و خنجر را شکسته باز پس فرستادن، اگر خنجر شکسته بازگردد نشانه گوشزد دادن به دشمن است که توانای رزم با او و سرکوبش را دارند.

فرستاد نزدیک بهرام باز

نگفته سخن گشت پیدا ز راز

سر سلّه چون کرد بهرام باز

بدید آن سر تیغ‌های دراز

به دو نیم کرده نهاده به جای

پر اندیشه شد مرد برگشته رای

 

نماد _ اسطوره ها در اشعار فردوسی

یکی از شیوه‌های نماد‌پردازی اسطوره‌ای، به کار‌گیری ابزارهای شگفت‌انگیزی است که ویژگی‌هایی فراتر از سرشت طبیعی خود دارند.

  • فَرّ : فَرّ، یکی از نماد‌های قدرت و همانند فروغی ایزدی و عطیه‌‌ای الّهی است که برای صاحبش زندگی طولانی، قدرت و دارایی به همراه می‌آورد. فَرّ، در اوستا و شاهنامه، لازمه شاه آرمانی است و بدون آن هیچ فردی قادر به کسب قدرت شهریاری نیست.

در شاهنامه به دو شکل مادی و باطنی فَرّ را میبینیم :

۱_ شکل باطنی و معنوی آن که نمادی از لطف ایزدی است و صورت مادی ندارد.

۲_ شکل  بیرونی و مادی فَرّ، به شکل اشیاء نمادین، به هنگام سختی و‌گرفتاری به همراه شاهان و قهرمانان ایرانی بوده و یاری رسان پهلوانان در مقابل دیوان و دشمنان بوده است.

  • ببر بیان : رستم را جامه‌ای شگفت و فراسویی بوده است به نام ببربیان که هیچ تیری بر آن کارگر نمی‌شده است و خاصیت رویین تنی به رستم میداده است. نام دیگر این لباس پلنگینه یا چرم پلنگ است.

بگفت آن که این رنجم از یک تن است

که او را پلنگینه پیراهن است

کی جامه دارد ز چرم پلنگ

بپوشید بر او اندر آید به جنگ

 

ببر بیان ؛ لباس رستم؛ ساخته شده از پوست پلنگ

 

  • جامه سپید : جامه سپید نماد و نتیجه پاکی و بی گناهی است. در داستان سودابه و سیاوش لباس سپید سیاوش زمان عبور از آتش نمادی از پاکی اوست. رنگ در شاهنامه با دیدی نمادین به کار رفته است. در میان رنگ‌هایی که در شاهنامه نمودی نمادین دارند، دو رنگ سپید و سیاه کاربردی ویژه دارند. سپید رنگ پاکی و روشنی، رنگ اورمزد و رنگ ایران است. رنگ سپید در باور ایرانیان باستان رنگی است برآمده از سرزمین نور و روشنی و رنگ سیاه و تیه نماد پلیدی و زشتی است.

سیاوش بیامد به پیش پدر

یکی خود زرین نهاده به سر

هشیوار با جامه‌های سپید

لبی پر ز خنده دلی پر امید

 

ترسیم و توصیف سیاوش با جامه سپید نشان و نماد بی گناهی اوست.
  • آب و آتش : آب‌ها نماد مادر کبیر هستند . تولّد،‌ اصل مؤنّث،‌ زهدان عالم، باروری ، نیرو بخشی و چشمه حیات را تداعی می‌کنند.

در اساطیر ایرانی اهمیت خاصی داشته و آزمونی برای آزمودن متهم بوده است. درست مثل آتش. در این آزمون برای اثبات بی‌گناهی یا شایستگی کسی، او را در آب می‌انداختند، اگر غرق شد، نتیجه می‌گرفتند که گناهکار بوده است؛ اما اگر می‌توانست از آب خارج گردد و آسیبی به او نرسید می‌پنداشتند که بی‌گناه بوده است.

  • درفش : درفش پارچه ای سه گوش است که بر سر کلاه یا علم و یا نیزه میبستند. نیزه هایی که دارای پرچم بود را بر سر بزرگان میزدنند. درفش هر شاه یا پهلوان نمادی از خود او و ویژگی های بوده است. درفش ها وسیله شناسایی افراد در مراسم و جنگ ها بوده است. معروف ترین درفش ایران باستان درفش کاویانی است.

 

 

در اندیشه‌های ایران باستان درفش از چنان ارزش والایی برخوردار بوده که چنانچه درفش کسی یا کشوری به دست دشمن می‌افتاد، نمایانگر شکست آنان و از دست رفتن نام و تباهی پادشاهی بود.

ز هر سو به گردش همی تاختند

به شمشیر دستش بیانداختند

درفش فریدون به دندان گرفت

همی زد به یک دست گرز‌ای شگفت

به فرجام کارش بکشتند زار

 بدان گرم خاکش فگندند خوار

  • زره سیاوش : زره سیاوش از جامه‌های شگفتی است که هر کس آن را بر تن بپوشد هیچ زخمی به او آسیبی نمی‌رساند. این زره از آن سیاوش و یا منصوب به اوست ولی در شاهانمه تصویر از سیاوش با زره دیده نشده است. این زره پس از او توسط فرنگیس به پاس یاری گیو در آوردن کیخسرو به ایران، به او داده می‌شود. این زره نمادی از آرزوی آدمی برای پایداری در برابر ناتوانی‌ها و مرگ می‌باشد.

تصویر بازسازی شده گیو و زره سیاوش که توسط بانو فرنگیس به گیو داده شد.

 

در شاهنامه تصویر از سیاوش با زره دیده نمیشود.
  • زنجیر بهشتی اسفندیار : ارمغانی است از بهشت که زرتشت بر بازوی اسفندیار بسته است تا از گزند وچشم زخم در امان بماند. ادر افسانه ها اسفندیار را رویین تن میدانند و چشمان اسفندیار از این رویین تنی مبری و ر د رنهایت با پرتتای تیر به چشمانش جان باخت.

یکی نغز پولاد زنجیر داشت

نهان کرده از جادو آژیر داشت

به بازوش بر بسته بد زردهشت

که گشتاسب آورده بود از بهشت

 

تصویر کشته شدن اسفندیار رویین تن توسط رستم با پرتاب تیر به چشم ( چشم ها عضو نا رویین اسفندیار)

 

  • مهره روشنگر : مهره روشنگر راهنمای یافتن را زندگی در چشمه حیات است که در داستان اسکندر ذکر شده است. این مهره ها در جوار آب چون خورشید درخشان شده و راهنما خواهند شد.

دو مهره است با من که چون آفتاب

بتابد شب تیره چون بیند آب

یکی زان تو برگیر و در پیش باش

نگهبان جان و تن خویش باش

دگر مهره باشد مرا شمع راه به تاریکی اندر شوم با سپاه

  • مهره درمانگر : این مهره از اموال کیخسرو بوده است و اگر بر بازوی زخمیان بسته شود آنان را بهبود می‌بخشد. او گستهم خسته از نبرد با ترکان تورانی را با این مهره درمان می‌کند و از مرگ می‌رهاند.

چو مهر دلش گستهم را بخواست

گشاد آن گران‌مایه از دست راست

ابر بازوی گستهم آن ببست

 بمالید بر خستگی‌هاش دست

تصویر شرف یابی گستهم به دربار کیخسرو
 بعداز جنگ با ترکان تورانی

 

  • جام کیخسرو : این جام همان جام جهان نمای جمشید است. کیخسرو صاحب جامی بوده است که با دیدن آن اتفاقات جهان بر او آشکار میشده است. این جام نمادی است از خواست و تلاش است. این جام نمادی از دل پاک و روان تابناک نیز هست.

یکی جام بر کف نهاده نبید

بدوی اندرون هفت کشور پدید

نشان و نگار سپهر بلند

همه کرده پیدا چه و چون و چند

  • گرز : گرز در اسطوره‌های ایرانی صورتی آیینی و نمادین یافته است. گرز ابزار نمادین نبرد و آویزش با اهریمنیان است. در اوستا از گرز به عنوان ابزار نبرد ایزد مهر با اهریمن یاد شده است. گرز دو نماد آهن و گاو را در خود دارد. آهن در اساطیر، نشانه برتری، جنگاوری، چیرگی و توانایی است.

جهانجوی پرگار بگرفت زود

وز آن گرز پیکر بدیشان نمود

نگاری نگارید بر خاک پیش

همیدون بسان سر گاومیش

 

  • گاو : گاو در اساطیر ایران نیز دارای جایگاه بوده است این حیوان نقش آیین داشته و در بسیاری از آثار هنری ایران باستان نیز جا داشته است. گاو نخستین جاندار یا دام آفریده اورمزد است.

گاو در شاهنامه برمایه خوانده میشود. گاو با فریدون ؛ زایش و مرگ او پیوند دارد. از همین رو که درفش کاویانی که کاوه آهنگر به همراه مردمان ایرانی بر می‌افرازند تا در پی فریدون بروند از چرمه گاو است.

استفاده از گاو در نگارگری های ایران باستان نشان از اهمیت این موجود در هنر و فرهنگ ایرانی دارد.

 

نماد خیر و شر در شاهنامه

اعتقاد به وجود دو قطب اهورایی و اهریمنی، ریشه در باورهای اساطیری ایرانیان دارد و این عقیده در سرتاسر شاهنامه نیز انعکاس یافته است. تقابل خیر و شر از مضامین اصلی شاهنامه است .

در شاهنامه دیوها نماد ضد ارزش ها، و قهرمانان نماد ارزش ها هستند. هر جا که نیروهای خیر، مانند فریدون و ایرج که نماد خرد و خیر هستند، حضور دارند، نیروهای تاریکی، مانند ضحاک و تور نیز، که نماد شر و نابخردی هستند.

در شاهنامه ستیز خیر و شر و یا تقابل نور و تاریکی را بارها می‌توان یافت که به‌گونه‌ای درونمایه‌ بنیادین شاهنامه را تشکیل می‌دهد. مفاهیمی چون آزادی از بند اهریمن از ویژگی‌های پاک ایرانیان است. این پدیده در تمامی هزاره‌های زندگی اساطیر و نبرد بین دو جریان نیک و بد نهفته است که دستاورد آن آزادگی و آزاداندیشی، رستگاری و خوشبختی است.

 

 

در وصف اساطیر ایرانی شاهنامه؛  وارستگی، شجاعت و حق‌خواهی از فضایل اهورا ( نیرو و نماد خیر ) و نیرنگ و آز، خیانت، ناپاکی، بیداد، قدرت و شهرت‌طلبی و سلطه‌گری ( نیرو نماد شر) از نشانه های اهریمن است.

نیروی شر به اندازه ی نیروی خیر تواناست. ستیز میان روشنایی و تاریکی در هزاره ی سوم هرگز پایانی نخواهد داشت، زیرا این ستیز، سبب تداوم هستی است و اگر چنان چه یکی از این دو نیرو به طور مطلق بر دیگری غلبه یابد، زیست و هست پایان خواهد پذیرفت.

اسطوره (Myth)

اسطوره واژه ای عربی از ریشه ( Myth ) در زبان اروپایی به معنی روایت و سخن و ریشه یونانی هیستوریا (historia) به معنی جستجو، آگاهی، داستان و تاریخ گرفته شده‌است .

 

 اساطیر یونان باستان
اساطیر یونان باستان

در زبان فارسی اسطوره به معنای پیام ، گفتار و قصه است. وجه تمثیلی و وهم گونه یا خیال انگیز این مفهوم بسیار است.

 

اساطیر ایران باستان
اساطیر ایران باستان

 

بین اسطوره و افسانه قرابتی وجود ندارد ؛ انسان‌های ابتدایی اسطوره را سرگذشتی حقیقی و افسانه را غیرحقیقی می‌پنداشتند.موجودات اسطوره ای ملهم از طبیعت؛ اما فرا طبیعی اند. به این معنی که راوی سرگذشتی طبیعی اند و غالباَ در شمایل انسانی ظاهر میشوند اما انسان نیستند. بنابر این اسوره روایتی از واقعیتی اصیل است.

پیروان مکتب اسطوره شناسی طبیعی، همه نمودهای اساطیری را بازتاب پدیده‌های طبیعت، عناصر گیتی و قوای مافوق طبیعی می‌پنداشتند؛ اساطیر، پاسخی به نیاز هستی‌شناسی انسان کهن و تعریف بعضی پدیده‌های طبیعی بوده است.

 

انواع اسطوره

  • اسطوره های علت شناس : اصل و اساس آفرینش را توجیه میکنند.
  • اسطوره های آیین ساز : روایتی از یک رسم مذهبی و الگوی آیینی است.

اسطوره اساسی‌ترین جایگاه ظهور‌ نماد است؛ زیرا ماهیت اسطوره در پیوندی تناتنگ و به نحوی است که جز با نماد توضیح داده نمی‌شود؛ تاریخ و رویداد ها در پهنه شخصیت و اسطوره فهمیده میشوند. بنابراین، شیوه بیان پیشینیان جز به مدد نمادها قابل فهم نیستند.

اساطیر ایرانی به زبان نمادین، گزارش مقدّسی از سه چرخه حیات آدمی هستند. سه شخصیت نمادین(جمشید، ضحاک، فریدون‌) سه آهنگ فصول سال (‌تابستان، زمستان، بهار‎‌) و سه شخصیت (کاووس، سیاوش و کیخسرو‌) تولد و مرگ و رویش دوباره گیاهان را به نمایش می‌گذارند.

 

حماسه ( epic )

حماسه تصنیف و توصیفی است که برای اعمال و کردار قهرمانان ساخته میشود. ساخت حماسه ها در دو مرحله انجام میشود.

 

 

  • دین : قهرمانان با سیمای خدایان ظاهر میشوند تا در نبرد بین نیروی خیر و شر قرار بگیرند.
  • پهلوان پروری : با انجام امور شبه خدایی در قالب انسان شامل نبرد و پیکار بین قبایلی به برتری ، قهرمانی و ملیت میرسد.

اسطوره خاستگاه و زهدان حماسه است و برای شناخت حماسه، ابتدا باید با اسطوره آشنا بود. حماسه ها از توانمندی و دل اسطوره ها بیرون می آیند.

 

در آخر

بنا بر آنچه نوشته آمد در بسیاری موارد نماد به عنوان آنچه که زبان بیان خوانده می‌شود و برای رازگشایی اسطوره‌ها به کار می‌رود با اصطلاحاتی چون نمادگونه و نشانه یکی انگاشته و کاربرد دارد.  نمادها ساخته‌ اندیشه بشری نیستند و تنها خیزشی از ناخودآگاه فردی و تباری هستند و انگیزشِ نشانه و نمادگونه به عنوان علامتی قراردادی از سوی ذهن آدمی است.

فردوسی از شاعران حماسه ساز ایران است که در ایراد آثار حماسی توانمند است. او شاهنامه را با ۵۰۰۰ هزار بیت سروده است. ادبیات حماسی در غالب روایت و داستان مشروح از فتوحات و حکومت داری پادشاهان ایران باستان است. ادبیات حماسی گونه ای از ادبیات مسبولیک است که در ایران رواج و با شاهنامه به اوج قدرت رسیده است.

در این اثر اشخاص طبق فرآیند حضورشان در داستان صاحب فضیلت و ویژگی های فرا انسانی و قرابت با ایزدان میشوند. نمایش نماد های متضاد چون خیر و شر ، آب و آتش و سپیدی و سیاهی در بیشتر روایت در شمایل قهرمانان شاهنامه مشهود است.

در شاهنامه مشخص شد ابزارها گذشته از کاربرد صرف و محضشان به عنوان وسیله‌ای که می‌تواند راه‌گشای مشکلات و سختی‌های انسان باشد. در این مقاله تلاش بر هم سو کردن این ابزار ها در راستای محتوای معنوی  و نمادین آنان شد. واژه نماد از زبان فردوسی رمز خوانده شده است.

نویسنده و گردآورنده : مینا سیدی

 

منابع

https://rpll.ui.ac.ir/article_19319.html

za.arak.iau.ir

www.beytoote.com

fa.wikifeqh.ir

https://www.ibna.ir/

https://idehalmag.com/

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *